یک بررسی/

بهتي كه در يك ساعت ترند دوم دنيا شد

نگاهی به نمودار اتفاقی که برای هشتگ #هاشمی_رفسنجانی در توییتر افتاده است ...

کد خبر: ۲۱۹۳۴

تاریخ انتشار:۲۰ دی ۱۳۹۵ - ۱۴:۵۱ - 09 January 2017

به گزارش روز پلاس، خبر ارتحال آیت الله اکبرهاشمی رفسنجانی، عصر دیروز فضای مجازی را در بهتی شگفت انگیز فرو برد و البته شبکه های اجتماعی را با اتفاقی ویژه همراه کرد. پس از آن که برای اولین بار، چند رسانه رسمی، خبر «بستری شدن» رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام را به دلیل عارضه قلبی در یکی از بیمارستان های تهران منتشر کردند، کاربران شبکه های اجتماعی با شک و تردید، اخبار تکمیلی و ضد و نقیض درباره سلامتی آیت الله هاشمی رفسنجانی را به نقل از منابع رسمی و غیر رسمی همخوان می کردند.

اما با اعلام رسمی خبر ارتحال رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، توفان هشتگی ایرانیان آغاز شد و فقط در کمتر از یک ساعت، هشتگ #هاشمی_رفسنجانی به دومین هشتگ پرکاربرد و اصطلاحا «ترند» در فضای مجازی و شبکه اجتماعی توییتر تبدیل شد. اتفاقی کم سابقه که نشان از اهمیت فراوان این خبر در بین کاربران ایرانی می داد. با این حال، محتوای فضای مجازی همچنان بهت زده از این درگذشت ناگهانی، بیشتر و بیشتر می شد. شاید واکنش سریع کاربران غافلگیرشده ایرانی شبکه های اجتماعی چون اینستاگرام، توییتر و تلگرام همراه با متن هایی که درباره این خبر منتشر می شدند، نشانه‌ای از این بهت جمعی باشد.

نگاهی به نمودار اتفاقی که برای هشتگ #هاشمی_رفسنجانی در توییتر افتاده است، نشان می دهد که چطور این خبر در سراسر فضاهای مجازی با حضور کاربران ایرانی فراگیر شده است.

مطمئنم که هیچ‌کس آماده رفتن هاشمی رفسنجانی نبود، نه خودش، نه مخالفانش و نه اونایی که به کمکش برای یکپارچگی و سربلندی ایران دلبسته بودند ( علی)

من کل ماجرارو اونجا بودم. شدت سکته به قدری بوده که متاسفانه هاشمی رفسنجانی به صورت کاملا فوت شده به بیمارستان رسونده شد. مرد بزرگ روحت شاد. (Conversant_Dr)

با اصالتش، با نجابتش، با رفاقتش، با وفاداری اش، با نگفته هایش، با نامه هایش، با خاطراتش، با مبارزاتش، با گذشتش، با خطبه هایش و حتی با مردنش به «قدرت سیاسی» اعتبار بخشید. (کامران بارنجی)

هاشمی رفت تا به همتون بفهمونه ترند شدن یک ساعته بدون هماهنگی و خواهش یعنی چی (پرنیا)

مردم از بیمارستان به سمت مترو تجریش میرن و شمع روشن كردن (سحر آزاد)

مقابل بیمارستان شهدای تجریش نیروی انتظامی ورودبه بیمارستان راممنوع کرده وهرلحظه به جمعیت مقابل بیمارستان افزوده می شود (پگاه)

دستم به نوشتن نمی‌رود. حالم سنگین شده و کلمه کم است. روحت آرام ای مجاهد بزرگ (حامد مهربانی)

ما نمانیم و عکسِ ما مانَد...مرگ همین جوریه. همین قدر نزدیک و همین قدر ناگهان (مجید خسرو انجم)

هیچ وقت فکر نمی کردم برای یک سیاستمدار گریه کنم... روحت شاد بزرگ مَردِ دوست داشتنی، خداحافظ دوستِ نسلِ من (محمدحسین)

جوان‌ترها شاید حال ما را درک نکنند. این مرد با بخش زیادی از زندگی و خاطرات ما پیوند دارد. فکر می کردیم هیچ وقت نمی میرد. جا خورده ایم. تمام سال های جنگ و بمباران، سال های نوجوانی و جوانی‌مان دارد از پیش چشممان می گذرد. چقدر گذشته؟ انگار زمان را ناگهان حس کرده باشیم. خدا رحمتش کند. مرد سال های سخت زندگی ما بود.تمام شب، شهر بمباران می شد و این مرد، صبح به کودکی ما حس امنیت می داد. جوان‌ترها شاید این را درک نکنند. (نفیسه مرشد زاده)