ناگفته‌هاي هم‌سلولي احمد متوسليان از روزهاي اسارت

عيسي مي‌گويد: «حرف‌هايي که من بيان مي‌کنم در خصوص احمد متوسليان مشاهدات عيني‌ام است و سند اين ماجرا نيز خود بنده هستم.
کد خبر: ۴۱۹۹۷
تاریخ انتشار:۱۷ تير ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۸ - 08 July 2017
۱۴ تير سالگرد ربوده شدن حاج‌احمد متوسليان و سه همراهش به دست نيروهاي فالانژ (شبه‌نظامي) به مقصد نامعلومي بود که همچنان پس از گذشت سه دهه نتيجه پيگيري از احوال اين فرمانده بزرگ در هاله‌اي از ابهام است. اما دليل اينکه علي‌رغم دستگاه‌هاي پر‌قدرت امنيتي و قضايي جمهوري اسلامي چرا تا‌کنون نتيجه‌اي براي اين پرونده حاصل نشده جاي بحث و تامل است.طي اين سال‌ها حرف‌ها و حديث‌هاي زيادي مبني بر زنده بودن يا به شهادت رسيدن اين عزيزان بيان شده است اما هيچ گاه سندي در رد يا تاييد هيچ يک از اين ادعاها ارائه نشده و خانواده چهار ديپلمات بيش از بقيه مردم چشم انتظار سرنوشت عزيزان خود هستند.
دوستان و اطرافيان آنها طي اين سال‌ها تلاش بسياري کرده‌اند تا شايد اطلاعاتي به دست آوردند اما هر بار با در بسته مواجه شده‌اند و جز اطلاعاتي محو و غير قابل اتکا چيزي دستگيرشان نشده است.
در اين ميان نادر طالب‌زاده با فردي در لبنان آشنا شده به نام «عيسي الايوبي». همان کسي که مي‌گويد ۱۰ روزي را به چهار ديپلمات ايراني در زندان اسرائيل محبوس بوده و طبق مشاهداتش معتقد است آنها به شهادت رسيده‌اند.او از جمله افرادي است که در راه مبارزه عليه رژيم اشغالگر مدتي از دوران جواني‌اش را در بند اين رژيم بوده که پس از مدتي آزاد شده و به لبنان برگشته است. ما نيز بر آن شديم تا دقايقي با اين فرد به صحبت بنشينم و ببينيم ماجراي مشاهداتش از چه قرار است.
عيسي مي‌گويد: «حرف‌هايي که من بيان مي‌کنم در خصوص احمد متوسليان مشاهدات عيني‌ام است و سند اين ماجرا نيز خود بنده هستم. هرچند با بيان اين وقايع زندگي خود را به خطر انداختم در حالي که هيچ نفعي هم در اين ماجرا برايم متصور نخواهد بود که مثلا بگويم براي اين منفعت حرف‌هايي را مطرح مي‌کنم.
انگيزه‌ام از انتشار اين خاطرات و مشاهدات بيان حق و حقيقت است. عده‌اي از من خواسته‌اند براي صحبت‌هايم درخصوص به شهادت رسيدن احمد متوسليان و همراهانش سند ارائه کنم در حالي که تاکنون افرادي که اصرار دارند وي زنده است و در اختيار اسرائيلي‌ها است کوچک‌ترين سندي ارائه نداده‌اند.»

وظيفه‌اي براي متقاعد کردن مردم و مسئولان ايراني ندارم
من سندي براي اين صحبت‌هايم. ندارم قبول يا رد حرف‌هايم توسط شما براي من تفاوت چنداني ندارد؛ اما وظيفه من بيان مشاهداتم است. بنده وظيفه‌اي براي متقاعد کردن مردم و مسئولان ايراني ندارم؛ تنها آنچه ديده‌ و لمس کرده‌ام منتقل مي‌کنم.

ماجراي آزادي‌ام از زندان پيچيده و ويژه است
من چند ماهي به دليل مبارزه عليه رژيم صهيونيستي در زندان‌هاي رژيم اشغالگر بودم که به دليل نفوذ خانوادگي‌اي که در لبنان داشتم و با توجه به فشارهايي که آوردند از زندان آزاد شدم. ماجراي آزادي‌ام از زندان يک مقدار پيچيده و ويژه است. قبل از بازداشتم يکي از مسئولان حزب قومي عربي سوريه در شمال لبنان بودم. اين گروه يک گروه مقاومت ضد اسرائيلي است که بعد از آزادي هم مسئول دفتر سياسي همين گروه شدم.

کافي است پيگيري کنيد مسئول سيستم اطلاعات سوريه در حوزه شمال لبنان چه کسي بوده
برخي مي‌پرسند اين همه سال از ديدار شما با اين چهار نفر مي‌گذرد؛ پس چرا حالا به فکر انتشار خاطرات‌تان افتاده‌ايد؟ بايد بگويم زماني که من از زندان آزاد شدم مرا نزد نيروهاي امنيتي لبنان که از دوستان خودم بودند، بردند. آن زمان همه اطلاعات و مشاهداتم را به مقامات امنيتي سوري و لبناني هم منتقل کردم. افرادي که من گزارش‌ها را به آنها دادم همين الان هم در دولت سوريه و در سرويس امنيتي اين کشور صاحب جايگاه هستند؛ ولي به دلايل مسائل امنيتي در مصاحبه نمي‌توانم اسم آنها را ببرم. براي اينکه مطمئن شويد سراغ چه کسي برويد کافي است پيگيري کنيد که مسئول سيستم اطلاعات سوريه در آن زمان در حوزه شمال لبنان چه کسي بوده است.

نمي‌دانم چرا عده‌اي مقابل صحبت‌هاي من مقاومت مي‌کنند
نمي‌دانم چرا عده‌اي مقابل صحبت‌هاي من مقاومت مي‌کنند. خب من مدتي بعد از آزادي‌ام اقدام به بازگو کردن اطلاعاتم از اين چهار مرد براي مسئولان ايراني هم کردم؛ اما در ايران با توجه به برخوردهاي صورت گرفته که تصور کردم يک دليل سياسي وجود دارد، مانعي ايجاد کردند براي بررسي گفته‌هايم. با اين وجود طي ۲۰ سال گذشته تلاش کردم مشاهدات خودم را درباره اين ماجرا منتقل کنم.
روايتي که وجود داشت اين بود که اسرائيلي‌ها اقدام به ربودن متوسليان و همراهانش در آن خودرو کردند ولي از نظر من واقعيت امر اين نيست. ولي آنها اصرار زيادي دارند که بگويند وي توسط اسرائيلي‌ها دستگير و زنداني شده است و بر همين مبنا تلاش کردند فضا را به سمتي هدايت کنند که امکان مذاکره غيرمستقيم ميان ايران و اسرائيل براي تبادل ايجاد شود. طي اين مدت بعد از اينکه متوجه شدم علاقه‌اي به شنيدن شدن صحبت‌هاي من وجود ندارد تلاشي براي ارتباط با سفارت ايران انجام دادم.
با تنها کسي که توانستم جلسه‌اي داشته باشم رائد موسوي، پسر محسن موسوي، کاردار وقت ايران در سوريه و يکي از چهار نفري که ربوده شده، بود. او پس از شنيدن حرف‌هايم متقاعد نشد و در واکنش به صحبت‌هايم گفت آنچه من شنيده‌ام متفاوت است از چيزهايي که تو مطرح مي‌کني. من به او گفتم تنها آنچه ديده‌ام به شما منتقل کردم.

دليلي براي دروغ گفتن ندارم
مي پرسند آيا در آن سلول غير از من و چهار ديپلمات ايراني فرد ديگري هم بود يا خير؟ يا اينکه به چه دليل شما با آنها هم سلول شده بوديد؟ شايد واقعا جاي مطرح کردن اين سوال‌ها باشد اما من دليلي براي دروغ گفتن ندارم ولي شما هم اين را در نظر بگيريد که هيچ جنايات و اقدامي بدون نقص انجام نمي‌شود. اگر شرايط آن روز لبنان را در نظر بگيريد متوجه خواهيد شد که شرايط پيچيده‌اي بوده و من اين اتفاق را يک اشتباه از جانب اين گروه مي‌دانم. شايد تصور اينها اين بوده است که من جان سالم از شکنجه بيرون نخواهم برد.
روزي که من به سلول ديپلمات‌هاي ايراني منتقل شدم سه هفته بود که تحت شکنجه بودم و تا قبل از آن در يک سلول انفرادي نگه داشته مي‌شدم. اين بازداشتگاه در لبنان و در بخشي از شهر بيروت واقع شده بود که «ايلي هويره» مسئول اين زندان و بازداشتگاه بود.

تصور آنها اين بود که با مذاکراتي بين مقامات ايراني و فالانژها به زودي آزاد خواهند شد
در ۱۰ روزي که من با آنها در يک سلول بودم حرف‌هايي بين‌مان مطرح شد اما پيامي به من منتقل نکردند. ولي تصور آنها اين بود که بعد از ربوده شدن آنها توسط فالانژها، مذاکراتي بين مقامات ايراني و اين گروه صورت خواهد گرفت و آنها به زودي آزاد خواهند شد. از طرفي ديگر شرايط من بسيار متفاوت بود و تصور مي‌کردم کسي پيگير ماجراي من نيست و در نهايت کشته خواهم شد. اما چيزي که تعجب مرا بر‌مي‌انگيزد اين است که فالانژها چرا بايد ديپلمات‌هاي ايراني را به شهادت برسانند؛ در صورتي که اسير مهم را براي مذاکره و تبادل نگه مي‌دارند اما آنها را کشتند و مرا هم پس از چهار ماه آزاد کردند!

فالانژها بعد از دستگيري از سمت و جايگاه اين افراد مطلع شدند
سلولي که ما در آن نگهداري مي‌شديم سلول بدي نبود. از اين جهت که براي مثال ما خودمان غذاي خودمان را درست مي‌کرديم. تازه چاي درست به سبک ايراني و ملحفه هم داشتيم. يک چراغ پخت و پز وجود داشت و بچه‌ها اگر چيزي احتياج داشتند به در سلول مي‌زدند و تقاضا مي‌کردند. تا جايي که من شاهد بودم برخورد بد يا شکنجه‌اي با آنها صورت نگرفته بود.
ممکن است قبلا مورد بازجويي و شکنجه‌ قرار گرفته بودند ولي تا موقعي که من آنجا بودم چنين چيزي را به من نگفتند.
با توجه به برداشت من و صحبت‌هايي که بين ما رد و بدل شد حدودا چهار يا پنج ماه بود که دستگير شده بودند و فکر مي‌کنم زماني که فالانژها آنها را دستگير کرده بودند تازه از سمت و جايگاه اين افراد مطلع شدند.

متوجه شدم که متوسليان مقام بالاتري نسبت به بقيه دارد
با توجه به شناختي که از فالانژها دارم کسي نيست که از زير دست آنها بدون شکنجه بيرون بيايد؛ ولي اين شکنجه‌ها به نظر مي‌رسد در اوايل دستگيري‌شان صورت گرفته باشد. در اين خصوص ما صحبتي با هم نکرديم. آنها همديگر را با اسم کوچک صدا مي‌کردند و خودشان را هم به من با اسم کوچک معرفي کردند. ولي با توجه به رفتار صورت گرفته و برخوردشان اين برداشت را کردم که احمد مقام بالاتري نسبت به بقيه دارد؛ چون هر موقع که او شروع به صحبت مي‌کرد آنها با دقت گوش مي‌دادند.

او در زندان معروف بود به حاج‌احمد
او در زندان معروف بود به حاج احمد و بقيه هم با عنوان‌هاي کاظم و محسن و تقي صدا زده مي‌شدند. يادم مي‌آيد که تقي رستگار در زندان آواز هم مي‌خواند. اما انتظار نداشته باشيد بعد از ۲۰ سال که زبان فارسي هم بلد نبودم بتوانم بگويم چه مي‌خواند؟ ولي آهنگ و ريتم چيزي که مي‌خواند بيشتر حماسي بود.

حاج‌احمد خيلي به عربي مسلط نبود
سلول‌مان در يک زيرزمين واقع شده بود. ما توسط پلکاني مارپيچ از فضاي خارجي به سلول منتقل شديم. بعد از اينکه مرا شکنجه دادند و به سلول منتقل کردند سه روز طول کشيد که به حالت عادي برگردم و طي اين سه روز احمد متوسليان بيشتر از بقيه به من رسيدگي مي‌کرد. بعد از اينکه شرايط بهتري پيدا کردم شروع کرديم به صحبت کردن و ارتباط گرفتن و با هم غذا مي‌خورديم. اولين صحبت‌هايي که ميان ما رد و بدل شد اين بود که دليل دستگيري من چه بوده است؟ دو نفر عربي بلد بودند؛ محسن موسوي و احمد متوسليان. حاج احمد خيلي به عربي مسلط نبود و تنها با عربي دست و پا شکسته تلاش مي‌کرد منظورش را منتقل کند.
او و محسن علاوه بر مباحث مذهبي به صحبت‌کردن درخصوص مسائل سياسي علاقه‌مند بودند. برخورد زندانبان‌ها و مسئولان زندان با ديپلمات‌هاي ايراني خوب بود و برايشان مواد غذايي تهيه مي‌کردند و ميوه مي‌آوردند. من هم از اين برخورد بي‌بهره نبودم و به واسطه امکاناتي که براي آنها فراهم مي‌شد من هم استفاده مي‌کردم.

تقي رستگار کمتر در حرف‌ها و بحث‌ها مشارکت مي‌کرد
حاج‌احمد نسبت به من خيلي دلسوز بود. اگر براي مثال غذا نمي‌خوردم يا حتي کم مي‌خوردم پيگير مي‌شد و دليل آن را مي‌پرسيد. در ميان چهار نفر تقي رستگار کمتر در حرف‌ها و بحث‌ها و صحبت‌ها مشارکت مي‌کرد.
ورودي زندان مثل در چاه بود؛ باز مي‌شد و اين زندان يک زندان مخفي بود. داخل سلول حمام و دستشويي بود ولي در سلول‌هايي که قبل و بعد از همراهي با ديپلمات‌هاي ايراني بودم سلول‌ها کوچک‌تر بود که امکانات بسيار کمتري داشت. سلول حاج احمد متوسليان حدودا سه متر در سه متر بود.

هميشه به امامت حاج‌احمد نمازشان را به جماعت مي‌خواندند
در اين ۱۰ روز صبح که بيدار مي‌شديم يکي از ايراني‌ها صبحانه را آماده مي‌کرد و بعد از آن مي‌نشستيم گپ مي‌زديم. بعد براي نماز ظهر وضو مي‌گرفتند و هميشه به امامت حاج‌احمد نمازشان را به جماعت مي‌خواندند.

به متوسليان گفتم من مسلمانم ولي نماز نمي‌خوانم
زندانبان‌ها بعضي وقت‌ها روزي يک بار يا دوبار مراجعه و سوال مي‌کردند آيا چيزي احتياج داريد يا خير. آنها هم اين چهارنفر را با اسم کوچک صدا مي‌کردند و براي من جاي تعجب بود؛ چون هر کسي يک کد داشت و مرا با کد صدا مي‌زدند ولي آنها را با اسم کوچک صدا مي‌کردند. بعد از سه چهار روز اول که به حالت عادي برگشتم يکي دو روز طول کشيد به صورت کامل با گروه ايراني ارتباط برقرار کنم.
من مسلمان بودم ولي عامل به اسلام نبودم. زماني که مي‌ديدم آنها نماز جماعت مي‌خوانند و من فقط آنها را نگاه مي‌کنم احساس خوبي نداشتم. براي همين رفتم به حاج احمد که پيش نماز بود گفتم من مسلمانم ولي نماز نمي‌خوانم و دوست دارم در نماز خواندن با شما همراه شوم. حاج احمد به من گفت اجباري در دين نيست ولي اگر مي‌خواهي مي‌توانم به تو آموزش بدهم. به او گفتم نماز خواندن را بلدم چون مسلمان هستم ولي در فرايض ديني بيشتر براي خواندن نمازهاي عيد و نماز جمعه اکتفا کردم و در خواندن نمازهاي يوميه تعلل داشتم.
اگر اجازه دهيد با شما همراه شوم. همين بهانه‌اي شد براي بحث‌هاي مذهبي ميان من و حاج احمد و محسن موسوي. در صحبت‌هايي که ميان ما صورت مي‌گرفت حاج احمد بيشتر به دنبال درک بيشتر از لبنان و منطقه بود. از طرف ديگر من اطلاع زيادي از ايران و انقلاب ايران نداشتم. تنها تصورم اين بود که با انقلاب در ايران و روي کار آمدن زمامداران جديد، سياستي جديد در پيش گرفته خواهد شد و افرادي که خواستار اين سياست‌هاي جديد هستند محدودند ولي حاج‌‌احمد به من توضيح داد که سياست‌هاي جديد بعد از انقلاب خواسته مردم است و محدود به مسئولان جديد نيست. علاوه بر بحث‌هايي که ميان من و ايراني‌ها در سلول صورت مي‌گرفت چهار ايراني با هم نيز جلسات گفت‌وگو داشتند که براي اينکه من زبان آنها را متوجه نمي‌شدم هر‌از‌چندگاهي بخشي از محتواي صحبت‌هاي خود را براي من توضيح مي‌دادند. غذا را همه با مشارکت هم درست مي‌کردند ولي آشپز اصلي کاظم بود. کاظم خيلي اهل حرف زدن نبود و سعي مي‌کرد خودش را با کار مشغول کند.

حاج‌احمد گفت من ازدواج نکردم
خصوصيت بارزي که از احمد متوسليان در ذهن من مانده توانايي رهبري او بود. براي مثال زماني که اختلافاتي ميان ايراني‌ها به وجود مي‌آمد او وساطت مي‌کرد و به بحث خاتمه مي‌داد. وقتي از او درباره خانواده‌اش پرسيدم گفت من ازدواج نکرده ‌ام.

سرتيم افرادي که ما را از زندان خارج کردند خود «ايلي هويره» بود
بعد از ۱۰ روز يک شب نيروهاي فالانژ وارد سلول ما شدند و دستبند به دست‌هايمان زدند و يک کيسه سر ما کشيدند تا از سلول به بيرون منتقل‌مان کنند. سوار جيب‌هاي نظامي شديم. البته همه ما را سوار يک ماشين نکردند؛ سوار ماشين‌هاي متعدد شديم. هوا تاريک بود و من متوجه نشدم چه کسي کنار من هست يا بقيه در کدام ماشين سوار شدند.. سرتيم افرادي که ما را از زندان خارج کردند خود «ايلي هويره» بود که از صدايش او را تشخيص دادم. ما را کنار دريايي که فاصله زيادي تا زندان نداشت بردند و از ماشين پياده کردند. هر کدام‌مان را در گوشه‌اي مستقر کردند به صورتي که نور چراغ‌هاي ماشين به صورت ما برخورد مي‌کرد. نيروهاي فالانژ حدودا ۱۵ تا ۲۰ نفر بودند.
پوششي که روي سر ما بود کامل نبود و زماني که نور چراغ‌هاي ماشين به سمت ما بود تا حدودي اطراف خود را مشاهده مي‌کرديم. ماشين‌ها حدود ۵ يا ۶ جيب نظامي بودند. تيراندازي شروع و تيرهاي زيادي شليک شد و من صداي برخورد با بدن‌ها و افتادن آنها را مي‌شنيدم. يکي از سربازها که در نزديکي من بود، آمد گفت اجازه بده من به اين رسيدگي بکنم. تصور من اين بود که او مي‌خواهد افتخار کشتن من را داشته باشد. تيراندازي حدود پنج دقيقه طول کشيد؛ در صورتي که براي کشتن چند نفر اين همه وقت نياز نبود. يکي به سراغ من آمد، مرا گرفت و داخل جيب انداخت و بقيه نيز سوار ماشين شدند و ماشين‌ها را روشن کردند و راه افتادند و مرا به همان زندان برگرداندند ولي به سلولي ديگر که انفرادي بود.

متوسليان مي‌گفت زنداني که در آن هستيم در مقابل زندان زمان شاه هتل ۵ ستاره است
زماني که درباره مشکلات منطقه و فلسطين با حاج احمد صحبت مي‌کردم به من مي‌گفت نگران نباش دوست من. هزاران ايراني آماده‌اند کمک کنند به لبنان. آنها خواهند آمد و به شما کمک مي‌کنند؛ نه‌تنها لبنان آزاد مي‌شود بلکه اسرائيل را نابود خواهند کرد و فلسطين و قدس شريف هم آزاد مي‌شود. بارها اين جمله را تکرار مي‌کرد! هميشه اين کلمه النصر لنا و پيروزي از آن ماست ورد زبانش بود و بسيار از آن استفاده مي‌کرد. او هميشه مي‌گفت دشمن اصلي ما اسرائيل است. حرف ديگرش که برايم جالب بود تجربياتش از زندان‌هاي زمان شاه بود. او مي‌گفت زنداني که در آن هستيم در مقابل زندان زمان شاه هتل پنج ستاره است.

معتقدم سمير جعجع دستور اعدام را داد
همانطور که گفتم رفتار زندانبان‌ها با ديپلمات‌هاي ايراني خوب بود اما شب آخر که براي بردن ما اقدام کردند رفتارشان تقريبا تغيير کرده بود و بسيار تند و خشن با من و ديپلمات‌هاي ايراني برخورد کردند. به احمد متوسليان گفتند که وسايلت را جمع کن، مي‌خواهيم برويم و او گفت من وسايلي ندارم، آماده‌ام و مشخص بود که دستور جديدي رسيده است. اعتقاد من اين است که اعدام ديپلمات‌هاي ايراني توسط سمير جعجع صورت گرفته است.

با تطبيق عکس‌هاي منتشرشده حاج احمد و همراهانش را شناختم
چيزي که قبل از تيراندازي آنها مي‌گفتند شهادتين بود و فرياد الله‌اکبر. بين همديگر سخني رد و بدل نمي‌کردند ولي متوجه مي‌شدم به زبان عربي و بعضا فارسي ذکر مي‌گفتند و دعا مي‌کردند. بعد از اينکه آزاد شدم در رسانه‌ها اخبار مربوط به ربوده شدن چهار ديپلمات ايراني را شنيدم. بررسي کردم و با تطبيق عکس‌هاي منتشرشده حاج احمد و همراهانش را شناختم.

سرويس امنيتي و وزارت خارجه ايران در جريان اطلاعات من هست
حدود ۲۰ سال است که سرويس امنيتي و وزارت خارجه ايران در جريان اطلاعات من هست ولي اينکه چرا تمايلي به پيگيري آن نداشته و به من مراجعه نکرده‌اند جاي سوال دارد. من فکر مي‌کنم مشکل ابهام پرونده حاج احمد و همراهانش در داخل ايران است نه خارج از آن. اين احساس به من دست داده است که برخي در ايران ترجيح مي‌دهند آنچه را دوست دارند بشنوند تا واقعيت را.
براي همين، حاضر به شنيدن حرف‌هايم نيستند. اگر شنيدن اين مساله که حاج احمد متوسليان زنده است و توسط اسرائيلي‌ها نگهداري مي‌شود خوشحال‌تان مي‌کند مهم نيست و مي‌توانيد دلتان را به آن خوش کنيد. سيدحسن نصرالله اگر يک درصد احتمال مي‌داد ديپلمات‌هاي ايراني زنده و در اختيار اسرائيلي‌ها هستند حتما همه تلاش خود را مي‌کرد که به نحوي آنها را آزاد يا مبادله کند.

انتظار داشتم در ايران رفتارها مانند حاج‌احمد باشد
در اين سفر مرا به همايشي دعوت کردند تا در مورد اين موضوع و خاطراتم صحبت کنم. با توجه به اينکه ميهمان آن جلسه بودم انتظار برخورد بهتري داشتم که حداقل سوال‌ها حول محور مشاهدات و حرف‌هاي من درخصوص اسراي ايراني باشد. اما حتي خانواده ديپلمات‌هاي ايراني هم علاقه‌اي براي شنيدن جزئيات مشاهداتم نداشتند و به حرف‌هايم توجهي نکردند. آنهايي که در کنفرانس برايشان مساله احمد مهم بود بدون اينکه به من مراجعه کنند و خواستار توضيح بشوند کنفرانس را ترک کردند و من هم به هتل منتقل شدم؛ بدون اينکه سوالي از من شود.
انتظارم اين بود زماني که به ايران مي‌آيم همانطور که حاج احمد با لطف و مهرباني با من رفتار کرد خانواده ديپلمات‌هاي ايراني و سايرين با من بهتر برخورد کنند. مي‌خواستم به خانواده آنها بگويم شرايط بستگان‌شان در زندان چگونه و برخورد آنها با من محبت‌آميز بوده است. مي‌خواستم از عزيزان‌شان به آنها بگويم ولي نخواستند صحبت‌هايم را بشنوند و سالن را ترک کردند.

دوست داشتم محبت‌هاي حاج‌احمد را در زندان جبران کنم

يک روز به حاج احمد گفتم ايراني‌ها فارس هستند و ارتباط‌شان با مقاومت اسلامي چيست؟ چرا خودشان را در اين کار دخيل مي‌کنند؟ حاج‌احمد گفت مردم ايران متفاوتند و عاشق مقاومت و مبارزه هستند. من با اين اميد به ايران آمدم که حرف‌هايم شنيده شود و بتوانم کمکي کنم ولي برخورد مناسبي با من نشد. دوست داشتم محبت‌هاي حاج‌احمد را در زندان جبران کنم ولي اين فرصت را هم به من ندادند.



فرهیختگان
سایر اخبار
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
ارسال نظر
روایت تصویری
نگاه دوم
پیشنهاد سردبیر
پربازدیدها

پایان دوران مدارا با قاره سبز/ اروپاییان خواستار بازگشت یکطرفه و کامل ایران به توافق هسته‌ای هستند!

ورق در بازار خودرو برگشت؛ قیمت‌ها صعودی شد/ آخرین قیمت پژو، سمند، ساینا، شاهین، دنا و تارا + جدول

مربی لهستانی از حضور در ایران گفت؛ «خوردن بهترین هندوانه و سخت بیدار شدن در صبح!»

کاسبی ربوی و ربا خواری/ صدی و سه‌ونیم!

سفر به پاکستان و سریلانکا در مقطع فعلی پیام مهمی داشت/ می‌توانیم همکاری‌های خوبی با کشورهای همسو، همسایه و آسیایی داشته باشیم

با حقوق پایه چند متر خانه در تهران می‌توان خرید؟

بازاری‌ها فروشنده شدند/ بازگشت دلار به کانال ۶۲ هزار تومان

استعفای ناگهانی فرمانده یگان «اشباح» ارتش رژیم صهیونیستی

ادامه خیزش دانشجویان آمریکایی این بار در تگزاس/ اعتراضات دانشجویان با دخالت نیروهای پلیس به خشونت کشیده شد

صحبت‌های مجدی حسینی؛ انتقاد عوام فریبانه و دیگر هیچ/ خودت چه کار کرده‌ای ؟

کتاب «چالش‌های تاریخی» اثر سلیمی نمین رونمایی شد

تاثیر امواج تلفن همراه بر سلامت

نرخ آپارتمان در چیتگر چقدر است؟+ جدول قیمت

واکنش تند نتانیاهو به اعتراضات ضد اسرائیلی دانشجویان در آمریکا

جا زدن پل‌های شناور به جای سامانه پدافندی/ احمق و احمق‌تر! / دروغ شاخدار به روایت تصویر

قانون مالیات بر عایدی سرمایه تغییرات گسترده ای داشته و صرفا اصلاح ایرادات شورای نگهبان نبوده/ این قانون برای کسانی است که می‌خواهند قدرت خریدشان را حفظ کنند

قابل توجه صیانتیون و حامیان محدودکردن پلتفرم های خارجی/ حمله و توهین به دفتر رهبر انقلاب، توسط تندروها در ایتا

علائم جسمانی انواع اضطراب‌/ اضطراب اجتماعی چیست؟

آمار شهدای غزه از ۳۴ هزار تن گذشت

شماره گذاری خودرو مشمول پرداخت عوارض شد

موزه تاریخ کانون پرورش فکری کودکان ثبت ملی شد

دستور جمع‌آوری یک مکمل تقویتی رشد مو از سطح بازار

موضع جدید عربستان در رابطه با جنگ اسرائیل و غزه

دارندگان کارت سوخت حتما بخوانند/ خبر جدید رسانه دولت درباره سهمیه بنزین خودروها

واریز ۹۱۰ میلیارد تومان سود به حساب ۶۰ هزار سهامدار

چرایی واکنش ها به توئیت عضو دفتر رهبرانقلاب / تلاش عده ای برای کاستن اعتبار خبری دفتر رهبر انقلاب با تئوری «فقط پشت بلندگو»؟!

نگاهی دیگر به «گناه فرشته»/ قد بکش از پشت «نقاب»

آخرین قیمت طلا امروز جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۰

توضیحات کاظم صدیقی درخصوص غفلت صورت گرفته در تاسیس موسسه‌ای در ماجرای ازگل/ از خدا استغفار و از مردم عذرخواهی می‌کنم/ توقع دارم به تخلف احتمالی آشنا و غیرآشنا رسیدگی شود

زمانی برای تسویه حساب های قدیمی با اردن

گفتگوی دو وزیر سابق در خصوص صداوسیما

مالکان استقلال و پرسپولیس مشخص شدند

توضیح وزیر ارتباطات درباره شرایط افزایش سرعت اینترنت

عربستان خواستار تصویب قطعنامه ای علیه اسرائیل در شورای امنیت شد

شکایت تریدرهای رمزارز از اپل؛ قاضی پرونده را رد کرد

وقتی مزخرفات کارشناس اسرائیلی درباره ایران و ربع پهلوی تحلیلگر آمریکایی را به قهقهه و واکنش واداشت!

چرایی افزایش تعرفه اینترنت و مهم ترین تعهد اپراتورهای ارتباطی

عاملان حمله تروریستی چابهار از افسران سرویس های آمریکایی و اسرائیلی ها جدا نیستند/ کشوری که تروریست‌ها از خاک آن حمله را آعاز کردند باید پاسخگو باشد

واکنش صدر اعظم آلمان بر پاسخ احتمالی رژیم صهیونیستی به ایران

واکنش وزیر ارتباطات به محدودیت‌های جدید اینترنت

دلیل علمی تغییر ناگهانی احساسمان به یک فرد در ابتدای رابطه؛ از جذابیت اولیه تا انزجار

راهکار تقویت ذهن کودکان؛ والدین چه نقشی دارند؟

نقد و سیاست