عواقب ناخوشایند بازی در نقش شمر برای بازیگر معروف

فیلی اخیراً با حضور در یک برنامه تلویزیونی بخشی از خاطرات جالب خود از پیامدهای بازی در این سریال را بیان کرده است. از کتک خوردن به خاطر ایفای نقش شمر تا بایکوت شدن توسط فرزندانش.
کد خبر: ۵۴۳۹۱
تاریخ انتشار:۱۶ مهر ۱۳۹۶ - ۱۴:۱۲ - 08 October 2017
به گزارش روزپلاس؛‌هنوز هم بعد از گذشت چند سال از اتمام پخش سریال «مختارنامه» اما با فرارسیدن ماه محرم و ایام عزای سیدالشهدا (ع)، شبکه‌های سیما سراغ این سریال تاریخی می‌روند و قسمت‌های مختلف آن را روانه آنتن می‌کنند. در این سریال تاریخی که ساخت آن چند سال به طول انجامید، بازیگران و هنرمندان زیادی ایفای نقش کردند.

آقای محمد فیلی یکی از این بازیگران بود؛ کسی که نقش مهمی را در سریال به دوش کشید و «شمر» را در تلویزیون بازنمایی کرد. فیلی اخیراً با حضور در یک برنامه تلویزیونی بخشی از خاطرات جالب خود از پیامدهای بازی در این سریال را بیان کرده است. از کتک خوردن به خاطر ایفای نقش شمر تا بایکوت شدن توسط فرزندانش. آنچه در ادامه می‌خوانید بخش‌هایی از دیدگاه‌ها و خاطرات وی از پذیرفتن این نقش است.

من از نقش‌های منفی آن هم از این نوع خیلی بدم می‌آید. همگی از بچگی شمر را می‌شناختیم و می‌دانستیم که چقدر منفور و جنایتکار است. وقتی هم که این نقش به من پیشنهاد شد، پذیرش آن برایم سخت بود. با این حال با خودم گفتم شاید خواست خود امام (ع) این بوده است. آن را پذیرفتم. باور کنید خیلی وقت‌ها هم از خودشان برای اجرای این نقش کمک می‌گرفتم.

 خطاب به آنها در دلم می‌گفتم شما مرا انتخاب کرده‌اید و خودتان هم مرا هدایت کنید. در مجموع هم کار سختی بود.نه اینکه بخواهم بگویم باید خودم را از چنین نقش‌هایی دور کنم؛ نه! من بازیگرم و هر بازیگری باید مهارت و دانش آن را داشته باشد که هر نقشی را بازی کند ولی از نظر پلید بودن این آدم، بازی در نقش او برایم سخت بود.

 حرف نامربوط زدن به امام (ع) برایم سخت بود

 وقت‌هایی پیش می‌آمد که سر صحنه باید دیالوگی می‌گفتم که نسبت نامربوط به امام (ع) محسوب می‌شد. بیان این عبارات و جملات خیلی برایم سخت بود. بعضاً زمانی می‌خواستم که قدری با خودم کنار بیایم. این لحظات در طول کار زیاد بود. شروع کارم در تلویزیون به طور رسمی با یک سریال طنز بود؛ «روزی روزگاری». در داخل جامعه ما هم وضعیت طوری است که وقتی آدم در یک سری کارها، کارش را شروع می‌کند مخاطب از او می‌خواهد که همان مسیر را ادامه بدهد.

 طبعاً من هم باید توی همین مسیر ادامه می‌دادم. کاری که در مختارنامه، اینگونه نبود. نقش من منفور بود. بودند کسانی که وقتی این کار را دیدند برایشان سخت بود. یادم است یک روز در میدان فاطمی کاری داشتم، وقتی از ماشین پیاده شدم یک مرتبه چیزی توی سرم خورد. خانم مسنی داشت من را کتک می‌زد و می‌گفت من تو و بازی‌هایت را دوست دارم چرا نقش شمر را بازی کردی؟! به خاطر اینکه نقش شمر را بازی کرده بودم، داشت من را تنبیه می‌کرد.
در نهایت چند نفر کمک کردند و از آن مهلکه جان به در بردم! این اتفاقات می‌افتاد و کسانی که کارهای من را تعقیب می‌کردند، این نقش را دوست نداشتند.

فکر کردم میرباقری شوخی می‌کند!

 هر وقتی می‌خواستم برای بستن قرارداد به دفتر فیلمسازی بروم، بچه‌ها دورم را می‌گرفتند و می‌گفتند نقش خوب بگیر! وقتی که صحبت از مختارنامه شد، اهل خانواده هم خوشحال بودند. روزی که قرار بود به دفتر آقای فلاح(تهیه‌کننده مختارنامه) بروم دوباره تأکید کردند که حتماً نقش خوب بگیرم. وقتی وارد دفتر شدم، آقای میرباقری تا من را دید گفت: تو شمر منی! جا خوردم! گفتم حتماً دارد شوخی می‌کند. شاید منظورش این است که احتمال داده من در طول کار اذیتش می‌کنم اما وقتی قرارداد نوشته شد، نقش شمر را برایم نوشته بودند.

 مانده بودم چه کنم! هم دوست داشتم در این کار باشم و هم آزرده و نگران که چرا «من» باید نقش شمر را بازی کنم؛ چه سنخیتی با این شخصیت دارم؛ هر قدر فکر کردم دیدم عقلم به جایی قد نمی‌دهد.

بچه‌ها بایکوتم کردند

 وقتی به خانه برگشتم بچه‌ها دورم را گرفتند و پرسیدند که چه نقشی را گرفته‌ام! گفتم هنوز معلوم نیست. فعلاً رفتیم و صحبت کرده‌ایم. گفتم چند نقش پیشنهاد شده و باید یکی را انتخاب کنم. پرسیدند چه نقش‌هایی؟ گفتم حتی اینها هم هنوز معلوم نیست. حالا آنها مدام می‌پرسیدند و من مدام از پاسخ طفره می‌رفتم. در نهایت کار کلید خورد. یک روز آفیش بودم و باید سر صحنه می‌رفتم. رفتم و کارم را انجام دادم و برگشتم.

 حالا بچه‌ها مشتاق بودند بدانند که چه نقشی دارم. وقتی برگشتم و گفتم نقش شمر را دارم سکوت سنگینی فضای خانه را گرفت و همه رفتند توی لاک خودشان. کسی به من نگاه هم نکرد. شاید باورتان نشود تا یک هفته وقتی از بچه‌ها می‌خواستم کاری برایم انجام دهند، هیچ یک محل نمی‌گذاشتند. تا اینکه زمان گذشت و قبول کردند که به هر حال به من این نقش پیشنهاد شده بود و اگر نمی‌پذیرفتم، میرباقری قیدِ به نمایش کشیدن شمر را می‌زد. آرام آرام آشتی کردند و جو خانه به حالت عادی برگشت و کار هم جلو رفت.

نمی‌گذاشتم امام به کوفه برود

 مختار را همه ما دیدیم. شاید ما توانسته باشیم یک هزارم مصائب اهل بیت (عهم) را در این سریال به تصویر بکشیم.

 در توان ما نبود که وارد کل ماجرا شویم و تمام آن سختی‌ها را به تصویر بکشیم. اگر من در کربلا بودم از ابتدای ماجرا جلوی ورود امام (ع) به کوفه را می‌گرفتم. اگر در توانم بود خودم می‌رفتم پیشواز ایشان و مثل آن ضرب‌المثل قدیمی، می‌گفتم یا نمی‌گذارم بروی یا باید از روی جنازه‌ام رد شوی. حتماً این کار را می‌کردم.



صبح نو
سایر اخبار
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
ارسال نظر
روایت تصویری
نگاه دوم
پیشنهاد سردبیر
پربازدیدها

علائم جسمانی انواع اضطراب‌/ اضطراب اجتماعی چیست؟

قانون مالیات بر عایدی سرمایه تغییرات گسترده ای داشته و صرفا اصلاح ایرادات شورای نگهبان نبوده/ این قانون برای کسانی است که می‌خواهند قدرت خریدشان را حفظ کنند

موضع جدید عربستان در رابطه با جنگ اسرائیل و غزه

پایان دوران مدارا با قاره سبز/ اروپاییان خواستار بازگشت یکطرفه و کامل ایران به توافق هسته‌ای هستند!

آغاز دومین فروش فوق العاده ایران خودرو/قیمت کارخانه افزایش می‌یابد؟

ملک سلمان در بیمارستان بستری شد

رهبر انقلاب: هدف از تحریم‌، در تنگنا گذاشتن ایران اسلامی است /توقعات آمریکا تمامی ندارد، تبعیت محض می‌خواهند

محمدصادقی بازیگر فراری: تعریف جنسیتی مشخصی ندارم/ بدونِ هویتِ جنسی

هشدار رئیسی به اسرائیل/ خطای اسرائیل در تعرض به خاک ایران، چیزی از این رژیم باقی نمی‌گذارد

نمایش حقوق بشری آمریکا و تحریم ارتش «نتزاه یهودا» رژیم صهیونیستی/ از «گردانِ آزار» و ضد زن رژیم اسرائیل چه می‌دانید؟

آمریکا تحریم‌های مرتبط با ایران اعمال کرد

نقش آمریکا در نسل‌کشی اسراییل در غزه با سرکوب دانشجویان معترض پاک نمی‌شود/ آمریکا آزادی بیان و تجمعات دانشجویان و اساتید دانشگاه را تضمین کند

خاندوزی: بدهی‌های ایران به بانک توسعه اسلامی را تا ۱۴۰۲ به صفر رساندیم/ پروژه‌های ناتمام را خاتمه می‌دهیم

تصویب چند طرح ضد ایرانی توسط سنای آمریکا؛ از تحریم خریداران نفتی تا منع صدور فناوری موشکی و پهپادی به ایران

واکنش صدر اعظم آلمان بر پاسخ احتمالی رژیم صهیونیستی به ایران

جا زدن پل‌های شناور به جای سامانه پدافندی/ احمق و احمق‌تر! / دروغ شاخدار به روایت تصویر

بررسی سرمایه گذاری های اخیر مهدی فضلی/ خیز گلرنگ برای حذف اسنپ، دیجی‌کالا و فیلیمو؟/ جنگ قدرت در اکوسیستم استارتاپی

قابل توجه صیانتیون و حامیان محدودکردن پلتفرم های خارجی/ حمله و توهین به دفتر رهبر انقلاب، توسط تندروها در ایتا

علائم جسمانی انواع اضطراب‌/ اضطراب اجتماعی چیست؟

قانون مالیات بر عایدی سرمایه تغییرات گسترده ای داشته و صرفا اصلاح ایرادات شورای نگهبان نبوده/ این قانون برای کسانی است که می‌خواهند قدرت خریدشان را حفظ کنند

آمار شهدای غزه از ۳۴ هزار تن گذشت

بایرن مونیخ با حذف آرسنال به نیمه نهایی رسید

شماره گذاری خودرو مشمول پرداخت عوارض شد

موزه تاریخ کانون پرورش فکری کودکان ثبت ملی شد

دستور جمع‌آوری یک مکمل تقویتی رشد مو از سطح بازار

موضع جدید عربستان در رابطه با جنگ اسرائیل و غزه

دارندگان کارت سوخت حتما بخوانند/ خبر جدید رسانه دولت درباره سهمیه بنزین خودروها

واریز ۹۱۰ میلیارد تومان سود به حساب ۶۰ هزار سهامدار

توضیحات کاظم صدیقی درخصوص غفلت صورت گرفته در تاسیس موسسه‌ای در ماجرای ازگل/ از خدا استغفار و از مردم عذرخواهی می‌کنم/ توقع دارم به تخلف احتمالی آشنا و غیرآشنا رسیدگی شود

زمانی برای تسویه حساب های قدیمی با اردن

گفتگوی دو وزیر سابق در خصوص صداوسیما

مالکان استقلال و پرسپولیس مشخص شدند

توضیح وزیر ارتباطات درباره شرایط افزایش سرعت اینترنت

عربستان خواستار تصویب قطعنامه ای علیه اسرائیل در شورای امنیت شد

شکایت تریدرهای رمزارز از اپل؛ قاضی پرونده را رد کرد

وقتی مزخرفات کارشناس اسرائیلی درباره ایران و ربع پهلوی تحلیلگر آمریکایی را به قهقهه و واکنش واداشت!

چرایی افزایش تعرفه اینترنت و مهم ترین تعهد اپراتورهای ارتباطی

عاملان حمله تروریستی چابهار از افسران سرویس های آمریکایی و اسرائیلی ها جدا نیستند/ کشوری که تروریست‌ها از خاک آن حمله را آعاز کردند باید پاسخگو باشد

واکنش صدر اعظم آلمان بر پاسخ احتمالی رژیم صهیونیستی به ایران

واکنش وزیر ارتباطات به محدودیت‌های جدید اینترنت

دلیل علمی تغییر ناگهانی احساسمان به یک فرد در ابتدای رابطه؛ از جذابیت اولیه تا انزجار

راهکار تقویت ذهن کودکان؛ والدین چه نقشی دارند؟

نقد و سیاست