اخیرا در شبکه های اجتماعی و برخی سایت ها ویدئویی منتشر شده است از خبرنگار سایت روز پلاس که سوال کلیدی و مهمی را از جناب بهزاد فراهانی مطرح می کند و این سوال با واکنش شدید ایشان مواجه می شود ، این ویدئو بازتاب های مختلفی داشته که حاوی نقد و نظرها و موافقت و مخالفت است.
روی صحبت با دوستانی است که شاید در جریان چرایی سوال خبرنگار مذکور و نیز مصاحبه های صوتی پیشین جناب فراهانی نباشند :
این بازیگر صاحب نام یکی دو مصاحبه صوتی داشتند که در آن از عناوینی چون " دختر ایران" " افتخار سینمای ایران" و تعابیری از این دست برای دختر کوچکشان استفاده کرده اند ، اما در واکنش به سوال خبرنگار که پیرامون همین قضیه است واکنش شدیدی نشان می دهند .
"آقای فراهانی آیا شما فیلم اخیر دخترتان که حاوی تصاویر نامناسب جنسی هست با فرزندان خود و نوه خود در خانه تماشا می کنید ؟ ( اشاره به کلیپی که از فیلم اخیر گلشیفته دارای تصاویر رابطه جنسی گروهی با دو فرد منتشر شده است ) "
در یکی از جملات واکنشی جناب فراهانی مطرح می شود که او (گلشیفته) نه عضو میهن تو هست و نه چیزی؛
باید در پاسخ گفت : اگر گلشیفته از ایران رفته و دیگر هنرمند ایرانی نیست و او را فردی منفک و جدای از ایرانی و هنر ایرانی بدانیم، باز هم جای نقد شیوه کسب و کار هنری و رفتار او به عنوان یک فرد مشهور هم برا ی مخاطبین و هم برای خبرنگاری که کارش در حوزه هنری است وجود دارد ( و مسائل اقتصادی و فساد های مالی که جناب فراهانی توصیه میکنند خبرنگار مذکور به آنها مشغول و متوجه باشند مربوط به خبرنگاران و فعالان حوزه اقتصادی است )
حال در نظر داشته باشید که پدر به فجایع و فضاحت های دختر خودش بگوید پیشرفت هنری و افتخار آفرینی برای ایران.
کاری که گلشیفته فراهانی در اولین حرکت در آنونس جشنواره فیلم تزار انجام داد ( عریانی و برهنگی کامل) نه تنها از سوی دیگر افراد حاضر در آن آنونس انجام نشد ( و بازیگران زن و مرد حاضر در همان آنونس تنها تظاهر به عریانی داشتند) ، که از سوی هیچ هنرمند مطرح هالیوودی و اروپایی در مجله ها و شوهای تبلیغاتی انجام نمیشود.
بازیگران در فیلم ها به تبعیت از امر کارگردان و فیلمنامه ممکن است مرتکب برهنگی و عریانی بشوند ( که آن هم در جای خود نقد مفصلی می طلبد) اما نمایش این برهنگی به عنوان شو تبلیغاتی مجزای از داستان و روند یک فیلم و منتشر کردن آن در مجله ها تنها مربوط به پورن نه بازیگران هنری.
در فیلم اخیر گلشیفته نیز اینطور موضوعات جنجالی و حساسیت زا و غیر اخلاقی که بازیگران مطرح از آن سر باز می زنند به بازیگران درجه چندم سپرده می شود.
یک توجه مکفی روشن کننده این قضیه است که فعالیت های گلشیفته نه تنها از نظر عرف و فرهنگ ایرانی ( چه هزاره های یکتا پرستی و عفت جویی باستانی و چه هزاره ایرانی_اسلامی) قابل پذیرش نیست ، که حتی در حوزه هنری هم دارای ارزش نیست .
پس اگر پدری به چنین رفتارهای فرزندش می گوید افتخار آفرینی برای ایران و دخترش را دختر ایران بخواند ( و به دختران پاک و باحیای ایرانی توهین کند) باید منتظر نقد منتقدین و حرف مخاطبین باشد
این نقدِ جناب فراهانی به خاطر داشتن چنین فرزندی نیست، بلکه نقد ادعاهای ایشان در مورد فخر سینمای ایران خواندن دخترشان است.
گلشیفته فراهانی به واسطه گیشه سینمای ایران، تماشا و پسند و سوت و کف مخاطبان ایرانی و جشنواره های ایرانی به معروفیت رسید، با همین چارچوب ها و عرف و هنجار هایی که امروز آنها را بی محابا می شکند ، پس او دیگر نماینده و افتخار عرف و فرهنگ و سینمای ایران نیست و اگر به زعم پدر هنوز هست، پس هنوز جای نقد و نظر مخاطبین و خبرنگاران باز است.
انسانها تا وقتی در حوزه شخصی و خصوصی خود مشغول کاری هستند که به دیگران آسیب نمی رساند ، باید از حاشیه امنیت برخوردار باشند و حریم شخصی آنها محترم شمرده شود ،اما همینکه اعمال آنها در عرصه عمومی انجام می شود، باید منتظر عواقب و حواشی آن باشند .
و چون این اعمال را به رسانه ها می کشانند باید منتظر تشدید واکنش ها و افزایش گستره مخاطبین و منتقدین باشند و مطمئنا این امر در خصوص افراد معروف و مشهور دو چندان صادق است.
سید محسن میرحبیبی