به گزارش روزپلاس، یکی از این خطاهای قضاوتی، سوگیری تصویر آینه ای، نام دارد، که در آن انگیزه های زیربنای رفتار شخص دیگری را بر اساس تجربیات، باورها، انگیزه ها و ارزش های خود ارزیابی می کنیم.
یک مثال از «آینه‌کاری» در بحران کنونی اوکراین برای ما این است که فرض کنیم پوتین زمانی که به خاطر هرگونه مداخله غرب در تلاش‌های جنگی روسیه تهدید به جنگ هسته‌ای می‌کند، فقط بلوف می‌زند.
مطمئناً ما با خود می گوییم، پوتین می داند که حمله به غرب با اولین حمله هسته ای منجر به نابودی کامل یا تقریباً کامل کشور خودش می شود، بنابراین، ما استدلال می کنیم، تهدید اخیر او فقط همین است، یک تهدید توخالی.
فعلاً این واقعیت را کنار بگذاریم که روسیه، با سیستم دفاعی غیرنظامی بسیار قوی، همراه با سیستم‌های ارتباطی و الکترونیکی قابل بقای هسته‌ای، بسیار بهتر از کشور های مدعی قدرت و سلطه جهانی، برای یک جنگ هسته‌ای تمام عیار آماده است.
در گذشته، پوتین حتی به بایدن، معاون رئیس‌جمهور وقت، گفت که این اشتباه است که تصور کنیم این دو مرد یکسان فکر می‌کنند.
جنگ هسته ای بخش عظیمی از جمعیت روسیه را قربانی می کند، اما روسیه حدود 15 درصد از جمعیت خود را در جنگ جهانی دوم از دست داد و پیروز و در موقعیتی بسیار قوی تر (با کنترل تمام اروپای شرقی) نسبت به قبل از جنگ ظاهر شد.
به عبارت دیگر، پوتین ممکن است با برخی توجیهات معتقد باشد که یک جنگ هسته ای ممکن است روسیه را به شدت زخمی کند، اما به طور مطلق غرب را نابود کند.
جورج بیبی، رئیس سابق تحلیل روسیه میگوید: استراتژی کنونی ما برای خنثی کردن اهداف روسیه در اوکراین و در عین حال "خفه کردن" اقتصاد آنها ست و ممکن است در تحقیر روسیه موفق باشد، اما اگر به گوشه ای برسیم، محاسبات ریسک پوتین می تواند او را به این نتیجه برساند که حمله هسته ای ،برای او تنها گزینه ی باقیمانده است
سوگیری شناختی است که باعث میشود به غلط، جنگ روسیه و اوکراین را تحلیل کنیم. آنطور که آنقدر بگوییم روسیه، اشتباه کرده و تحقیرش کنیم تا اتمام جنگ رخ دهد.
در صورتی که در واقع، بسیاری از قدرت ها، منتظر تصمیم های پوتین هستند و اگر از تجربیات گذشته خود فراتر روند، باید به دنبال راهی باشند برای صلح و خارج کردن دست مدعیان قدرت جهانی، برای تصمیم گیری مستقلانه اوکراین و کسب اعتماد روسیه.