به گزارش صفحهی روانشناسی «مثبت زندگی» پایگاه خبری روزپلاس، یکی از رویکرد های کم طرفدار در انسان شناسی ، آن دسته رویکرد هایی هستند که افراد را همچون یک کامپیوتر میدانند ، که ورودی و خروجی هایی دارند بدون توجه به روحیات و ویژگی های روانی و شخصیتی آنها.
با وجود اینکه در بسیاری از کشور های پیشرفته جهانی، رویکرد های آموزشی، بسیار به سمت تاکید بر کسب مهارت های زندگی و اقتصادی حرکت کرده است، و در کشور ما نیز، مردم علاقه مند به رشد و توسعه و پیشی گرفتن از دیگر کشور ها هستند، اما همچنان رویکرد آموزشی ما، اصرار دارد بر همان نقطه ای که سالها به غلط دور خود چرخیده، ادامه دهد.
رویکردی که دانش آموز را از صحنه ی زندگی و صحنه های اقتصادی دور کرده، و فقط او را ملزم به خواندن و حفظ مطالب و حل مسائل درسی میداند.
تقریبا همه دانش آموزان ایرانی ، این جمله را شنیده اند که " تو الان هیچ وظیفه ای جز درس خواندن نداری!". و تصور میکنند، دانش آموز، بعد از گذران مدرسه و تحصیل، وانگهی مهارت های زندگی را در عرض دو یا سه سال یاد میگیرد. و آنچه مهمتر از زندگی است، درس است. طوری که زندگی و ملزومات آن، برای بعد از تحصیل است.
این رویکرد برای برنامه ریزی دانش آموزان، ساعاتی برای اشتغال، فعالیت اقتصادی ، فعالیت فرهنگی، تفریحی و گذران ساعت مفید با خانواده را در نظر نمیگیرد. و این مساله حتی با وجود تغییرات در ساختار کنکور، در دانش آموزان دوره دوازدهم نیز شدت فراوانی دارد همچنان. طوری که دانش آموزان دیگر هیچ چیز از زندگی را متوجه نشوند.
چنین رویکردی، یک نگاه ماشینی به انسان دارد. هرچند این انتقادات و هشدار ها، به شکل زیادی به نهاد های آموزشی ارائه شده، اما نباید فراموش کنیم، هنوز هم خانواده ها و والدینی هستند که چنین رویکردی را اصیل و موثر میدانند.