به گزارش روزپلاس، محمدعلی زم در ستون حرف اول در روزنامه شرق شماره سه شنبه، نوشت: تدبیر الهی در برخورد با مروجان نابرابری، مفسدان اقتصاد انسانی، سالبان حق آزادی و امنیت عمومی همواره برخوردار از نوآوری‌ها و متکی به بهره‌گیری از فرصت‌ها و روزنه‌های کوچکی بوده که نزد ارباب «عقل و حل» و تحلیلگران وضع موجود، نادیده و ناچیز انگاشته می‌شده؛ اما وقتی قدرت باطل زمانه‌ای چون نمرود با نفوذ پشه‌ای، دماغ عقلانیتش منفعل می‌شود و ارکان ستم‌خانه‌اش فرو می‌ریزد و هیمنه پادشاه حبشه و لشکریان فیل‌گون او با حمله پرستوهای کوچک آسمانی، متلاشی می‌شود و فروریزی دیکتاتوریِ نظام بزرگ فرعونی، با پرورش کودکی یتیم و ازآب‌گرفته‌شده در دل دربارِ او تحقق می‌پذیرد و در عصر معاصر ما، نظام آهنین ابرقدرتی مانند شوروی به بهانه سستی و سبک‌کاریِ مردی مانند گورباچف، ویران و رژیم تبعیض نژاد آفریقای جنوبی ساقط می‌شود، ده‌ها دیکتاتور با قدرت محلی، منطقه‌ای و قاره‌ای مانند صدام، قذافی و...، در بدترین شکل و شرایط به نیستی و تباهی کشانده می‌شوند؛ در رواج و تداوم‌داشتن سنت استخوان‌خُردکنیِ رژیم‌ها و ستمگران متجاوز به حقوق برابر انسان‌ها در بهره‌مندی از مواهب طبیعی و فرصت‌های طبیعت، نباید به خود لحظه‌ای درنگ و تردید راه داد.
به نظر می‌رسد اینک نوبت جریان‌یافتن سنت الهی فروریزی نظام ایالات متحده آمریکا به دست ناآشنای بر کرسی ریاست‌جمهوری نشسته است. ازاین‌رو، ترامپ را باید چیزی شبیه گورباچف قلمداد کرد. شرایط حکمرانی این چهره موهوم آسیب‌زای غیرسیاسی، امواج طوفانی را در سراسر آمریکا و خارج از آن به راه انداخته که سبب سستی، ضعف و اختلاف دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی ایالات متحده شده و اهل حل و عقدِ این دولت را همراه معترضان به مقابله خیابانی با سیاست‌های غیرخردمندانه او کشانده است. از سویی تصمیمات ناعاقلانه او عقلانیت جهانی و فرهیختگان جهان را برای نخستین‌بار به تظاهرات علیه این چهره آشوب‌طلب کشانده است و دیری نخواهد گذشت که روابط دیپلماتیک آن با دیگر کشورها به سردی گراید.
ظاهرا سنت الهی در سرزمین موسوم به عقل و عقلانیت، تمدن و مدرنیته و مظهر پیشرفتگی مادی، چنین می‌نماید که عقلانیت استکبارزای این کشور سلطه‌گر باید مقهور بی‌خردی و نادانی چهره‌ای از دل همان سیستم شود که خداوند عوامل فروریزی هر قومی را از درون رفتارهای آن برمی‌گزیند.
ازاین‌رو، دیری نخواهد پایید که ترامپ یا باید از پیگیری و اجرای بسیاری از ایده‌های تنش‌زای خود دست برداشته و عقب‌نشینی و جاده‌های ناهموارکرده تاکنون خود را هموار کند، یا مافیای امنیتی حاکم بر منافع و مصالح آمریکا، به حذف فکری و فیزیکی او اقدام خواهند کرد یا تداوم حضورش، نظام یکپارچه ایالات متحده آمریکا را همچون اتحاد جماهیر شوروی به فروریزی خواهد کشاند. احتمالا در آن صورت در جغرافیای سیاسی جهان، جهانیان شاهد تولد و تبلور چند کشور کوچک به تعداد ایالت‌های موجود آن قاره خواهند بود.