۰۹:۳۵ |  ۱۴۰۴/۰۸/۲۳

طعم نوستالژی و مدرنیته در «فوق لیسانسه‌ها»/ چگونه بین نسل‌ها پل بزنیم؟

موسیقی تیتراژ ابتدایی سریال «فوق لیسانسه ها» از جمله ملودی‌هایی است که گروه اجرایی و ساخت در تعامل با کارگردان و تیم محتوایی محصول خاطره انگیزی را تولید کردند.
کد خبر: ۳۴۵۷۰۵

طعم نوستالژی و مدرنیته در «فوق لیسانسه‌ها»/ چگونه بین نسل‌ها پل بزنیم؟

به گزارش روزپلاس، کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش می‌کند با انتخاب عناصر، فرم‌ها و چینش‌ها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکته‌سنج، اندیشمندانه و حساب‌شده پیش روی مخاطبان قرار می‌گیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته می‌شود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور می‌کند.

آنچه بهانه‌ای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته‌ایم، مروری بر ماندگارترین و خاطره‌سازترین موسیقی‌های مربوط به برخی برنامه‌ها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی می‌تواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطره‌بازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطره‌بازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهن‌مان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سال‌هایی که حال‌مان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.

«خاطره بازی تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که به‌صورت هفتگی می‌توانید در گروه هنر آن را دنبال کنید.

در صد و پنجاه و هشتمین شماره از این روایت رسانه‌ای به سراغ موسیقی تیتراژ ابتدایی سریال «فوق لیسانسه ها» به خوانندگی امید نعمتی رفتیم که همچون موسیقی تیتراژ انتهایی «لیسانسه ها» که در تیتراژ پایانی «فوق لیسانسه ها» هم مورد استفاده قرار گرفت، توانست با استقبال خوبی از سوی مخاطبان این سریال و حتی علاقه مندان موسیقی تلفیقی روبه‌رو شود و حتی به عنوان یک اثر مستقل موسیقایی نیز مورد توجه قرار گیرد. شرایطی که بی تردید با معایب و نقدهایی هم همراه است اما شاکله و ساختار آن به شکلی بود که توانست در همین چندسالی که از تولید سریال می‌گذرد به عنوان یکی خاطره سازترین ترانه‌ها و موسیقی‌های مرتبط با فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی در ذهن مخاطبان ماندگار شود.

طعم نوستالژی و مدرنیته در «فوق لیسانسه‌ها»؛ چگونه بین نسل‌ها پل بزنیم؟

سریال «فوق لیسانسه ها» که به نوعی فصل سوم مجموعه «لیسانسه ها» محسوب می‌شود آبان و آذر ۱۳۹۸ به نویسندگی ایمان صفا، کارگردانی سروش صحت، موسیقی متن بهنود یخچالی و بازی امیرحسین رستمی، هوتن شکیبا، امیر کاظمی، بیژن بنفشه خواه، متین ستوده، رویا میرعلمی، عزت الله مهرآوران، بهنام تشکر، کاظم سیاحی، مهران رجبی، آتنه فقیه نصیری و تعدادی دیگر از هنرمندان روی آنتن شبکه سه سیما رفت.

در این فصل از سریال می‌بینیم که حبیب، مسعود و مازیار تصمیم به ادامه تحصیل می‌گیرند و حالا دانشجوی فوق لیسانس هستند و علاوه بر آن حبیب همچنان در پی یافتن همسر مناسب خود است. مادر حبیب نیز فوت کرده است. مازیار، شاگرد اول دانشگاه در رشته تاریخ است و در پی اجرای طرحش برای درآمدزایی، ازدواج خود با شادی و دور نگه داشتن پدرش از اعتیاد است. آقای مهاجر نیز که همسر دوم خود را بر اثر تصادف از دست داده است، به دنبال ازدواج و گرفتن زن سوم است اما اختلافاتی با دخترش ترانه دارد. مسعود و ترانه که در اواخر فصل قبل ازدواج کردند بچه دار شده‌اند و مسعود به دنبال پایان‌نامه و گرفتن مدرک فوق لیسانس است و نگرانی‌هایی هم برای بچه اش و ترانه دارد. عباس نقوی و مامان خانم نیز عاشق یکدیگر می‌شوند اما حبیب و رحیم شدیداً با ازدواج این ۲ مخالف هستند. رحیم اعتیاد را ترک کرده اما همچنان مورد شک اعضای خانواده قرار دارد و از ناراحتی تصمیم به مصرف مواد مخدر می‌گیرد اما در ادامه ماجراهای دیگری در جریان سریال اتفاق می‌افتد.

طعم نوستالژی و مدرنیته در «فوق لیسانسه‌ها»؛ چگونه بین نسل‌ها پل بزنیم؟

اما همان طور که پیش تر نیز اشاره شد، موسیقی تیتراژ ابتدایی سریال «فوق لیسانسه ها» که با نام «تمام ناتمام» منتشر شد، یکی از برگ برنده‌های محتوایی این مجموعه پرطرفدار محسوب می‌شود که به واسطه حضور یک گروه خلاق و منسجم در حوزه آهنگسازی، تنظیم، تلفیق و خوانندگی و استفاده درست از ملودی‌های آشنا توانست محصولی را به گوش شنیداری مخاطب برساند که هم با فضای محتوایی و فانتزی سریال هم خوانی داشت و هم «مدرنیته» و «نوستالژی» را به صورت هم زمان ارائه می‌داد. شرایطی که طبیعتاً دربرگیرنده جامعیت زیادی نیست و متاسفانه در این سال‌ها استمرار چندانی هم در تولید و ضبط چنین محصولاتی برای سریال‌ها و محصولات تصویری وجود ندارد.

براساس آنچه در نقد و تحلیل رسانه‌ها درباره عملکرد گروه موسیقی و مشخصاً موسیقی تیتراژ ابتدایی سریال «فوق لیسانسه ها» به چشم می‌خورد، انتخاب امید نعمتی برای خوانندگی تیتراژ ابتدایی انتخابی درست و هوشمندانه عنوان شده که با صدایی که دارای «استقلال صوتی» است به خوبی توانسته حس نوستالژی، آرزوهای بربادرفته، شیرینی و تلخی‌های دوران جوانی و دانشجویی را که محور اصلی سریال بود، منتقل کند. به هرحال صدای امید نعمتی دارای گرمی و عمق خاصی است که باعث می‌شود شنونده با ترانه ارتباط عاطفی عمیقی برقرار کند. این ویژگی به خوبی توانست فضای عاشقانه-اجتماعی سریال را تکمیل کند. این در حالی است که ترکیب سازهای کلاسیک ایرانی با المان‌های مدرن، باعث شد هم اصالت اثر حفظ شود و هم برای گوش نسل جوان جذابیت داشته باشد. همین ویژگی‌ها موجب شد این تیتراژ به سرعت در میان مخاطبان محبوبیت یابد و بسیاری آن را یکی از عوامل تأثیرگذار در موفقیت سریال دانستند.

یکی دیگر از مولفه‌هایی که توانست موسیقی تیتراژ ابتدایی سریال «فوق لیسانسه ها» را متفاوت‌تر جلوه دهد، انتخاب هوشمندانه ترانه بود که مقاطع مختلفی از آن می‌تواند استعاره‌ای از آرزوها، روزهای خوش گذشته، عشق به زندگی، یا حتی هدف و آینده‌ای باشد که شخصیت‌های سریال در جستجوی آن هستند. کاراکترهایی که در آستانه ۳۰ سالگی، با بحران هویت، شغل و عشق دست و پنجه نرم می‌کنند و این ترانه و موسیقی است که با هم نشینی یکدیگر سعی در ارائه مطلوب مفهوم مورد نظر گروه محتوایی دارد.

آهنگسازی و تنظیم اثر، در یک حرکت هوشمندانه، بین گذشته و حال پل می‌زند و استفاده از ملودی اصیل و شناخته شده، حس نوستالژی قوی را برای شنونده مسن‌تر زنده می‌کند. از طرفی، اجرای پُراحساس نعمتی، همراه با تنظیم مدرن (به ویژه در بخش ریتم و سازهای همراه)، این حس را به نسل جوان منتقل می‌کند که گویی این دغدغه‌ها، دغدغه‌های امروز آنها نیز است. این اثر نشان می‌دهد که عواطف انسانی (عشق، دلتنگی، امید) فارغ از نسل، ثابت هستند و در اینجاست که به نظر می‌آید اجرای نعمتی، تنها خواندن یک ترانه نیست؛ بلکه روایت یک داستان است. او تلاش می‌کند تا با تحریرهای کنترل شده، به کلماتی جان ببخشد که دربرگیرنده شادی‌ها، غم‌ها، اضطراب و بی‌قراری شخصیت‌های سریال است. گویی طراحی صدای او به شکلی چیده شده که مانند یک راوی در پایان هر قسمت، احساسات مخاطب را جمع‌بندی و تشدید می‌کند.

طعم نوستالژی و مدرنیته در «فوق لیسانسه‌ها»؛ چگونه بین نسل‌ها پل بزنیم؟

امید نعمتی در یکی از مصاحبه‌هایش درباره موسیقی تیتراژ «فوق لیسانسه ها» توضیح داده بود: به نظرم این تیتراژ موفق بود. ناگفته نماند که سریال هم با کیفیت بود و این موضوع به موفقیت تیتراژ کمک کرد. من بیشتر به خاطر سروش صحت کارگردان «لیسانسه ها» تیتراژ را خواندم. از مدت‌ها قبل با سروش دوست بود و می‌دانستم کارهای او کیفیت بالایی دارد. وقتی سروش عزیز، پیشنهاد خواندن تیتراژ سریالش را داد، خیلی خوشحال شدم.

به هر ترتیب این موسیقی شاید در نگاه اول به تنهایی یک اثر کامل به حساب نیاید اما وقتی با تصاویر (نماهایی از شخصیت‌ها در موقعیت‌های مختلف، اغلب تنها و در فکر فرورفته) ترکیب می‌شود، تأثیرش دوچندان می‌شود. موسیقی به تصویر معنا می‌بخشد و تصویر، موسیقی را ملموس‌تر می‌کند و این هماهنگی، یکی از عوامل ماندگاری تیتراژهای موفق است.

طعم نوستالژی و مدرنیته در «فوق لیسانسه‌ها»؛ چگونه بین نسل‌ها پل بزنیم؟

به نظر می‌آید موسیقی تیتراژ ابتدایی «فوق‌لیسانسه‌ها» با اجرای امید نعمتی، فراتر از یک موسیقی متن ساده عمل کرد. این اثر یک «پل عاطفی بین نسل‌ها» بود که توانست «حس جمعی یک نسل» از جوانان ایرانی را در مواجهه با آینده و آرزوهایشان، به زیباترین شکل ممکن به تصویر بکشد. انتخاب این اثر و این خواننده، نه یک انتخاب تصادفی، که یک تصمیم آگاهانه و هنرمندانه بود که بر غنای دراماتیک سریال افزود.

گزارش خطا
ارسال نظر
نقد و سیاست