به گزارش روزپلاس، سال ۸۴ بود، روز و ساعات آخر تبلیغات انتخابات ریاستجممهوری، ورزشگاه شهید قیانوری نازی‌آباد. آیت‌الله در حال سخنرانی بود و ما در حال نوشتن. زنی از ته سالن چادر به کمر بسته بود با هیکلی قوی از موانع و حصارهای امنیتی رد شد.
نزدیک آیت‌الله که شد محافظ‌ها نتوانستند به او دست بزنند. یک لحظه محافظ‌ها به خود آمدند که او روبروی آیت‌الله ایستاد و همه منتظر وقوع حادثه‌ای بودند. زن، عمامه آیت‌الله را برداشت و روی سر خودش گذاشت و بعد دوباره روی سر آیت‌الله گذاشت و رفت.
هاشمی خندید و محافظ ها و ما نفس راحتی کشیدیم. بعد فهمیدیم او مادر شهید بود و بخاطر علاقه به شخصیت آیت‌الله هاشمی این کار را کرده است.
عصرخبر