
به گزارش
روزپلاس ، یاسر نوروزی، روزنامهنگار در صفحه مجازی خود به نقد طرح اصلی ماجرای فیلم فروشنده پرداخته که بخشهایی از آن در پی میآید:
۱. وقتی کسی را با ریخت و قیافه خونی ببرند بیمارستان، مدیریت بیمارستان اول از همه با نیروی انتظامی تماس میگیرد والا که هر ضاربی میتوانست مضروب را ببرد درمانگاه تحویل بدهد و سوتزنان بیاید بیرون!
۲. یکی از همسایگان به عماد (شهاب حسینی) میگوید من دنبال یارو (یعنی پیرمرده) دویدم ولی نگرفتمش! یعنی درباره همان یوزپلنگی صحبت میکند که مشکل قلب دارد؟ آری. پیرمرده ناراحتی قلبی دارد و قلبش با باطری نیمقلم کار میکند اما چند طبقه را با پای خونی دویده پایین و با سرعت یک ورزشکار حرفه ای از مهلکه گریخته!
۳. کجای ایران را سراغ دارید که در آپارتمانی تجاوز یا حملهای صورت بگیرد، کل راهپلهها را خون بردارد و هیچ همسایهای پیدا نشود زنگ بزند 110؟ از همسایههایی که او را داخل حمام پیدا کردهاند حتا یک نفر زنگ نزد پلیس! حتا یکی!
۴. کسی که میرود خانهی یکی کارهای بیتربیتی کند، اول جورابش را درنمیآورد بلکه ...
۵. طرف جورابش را درآورده و در رفته اما کتش را درنیاورده! یعنی شما میروید خانهی کسی (چه فاحشه باشد، چه صیغه، چه هر کس دیگر)، اول کتتان را درمیآورید یا جورابتان را؟ به این ترتیب یارو سوئیچ و موبایلش را جا میگذارد اما کتش را یادش هست بردارد در برود!
۶. توی پلاستیکی که آخر فیلم عماد به داماد میدهد، مدارک ماشین یا دفترچه بیمه میبینیم. اگر دفترچه بیمه باشد که عکس دارد و کل فیلم زیر سوال میرود. چون عماد از روی عکس کاملاً میتوانست تشخیص بدهد چه کسی به حریم خانهاش تعرض کرده و اینهمه کارآگاهبازی نداشت.