علائمی که نشان از یکنواختی و سردی در رابطه دارند

بعد از گذشت سالها از زندگی مشترک ممکن است آنقدر با همدیگر احساس راحتی کنیم که آن همه جزئیاتی که زمانی برای‌مان اهمیت داشتند دیگر حتی به ذهن‌مان خطور هم نکنند.

کد خبر: ۸۵۲۸۲

تاریخ انتشار:۲۶ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۷:۲۸ - 16 June 2018

به گزارش روزپلاس، بعد از گذشت سالها از زندگی مشترک ممکن است آنقدر با همدیگر احساس راحتی کنیم که آن همه جزئیاتی که زمانی برای‌مان اهمیت داشتند دیگر حتی به ذهن‌مان خطور هم نکنند. خودخواه شدن در یک رابطه، شمشیری دو لبه است که نشان می‌دهد عشق، بی‌قید و شرط بوده و شریک زندگی ما، ما را بابت همان چیزی که هستیم پذیرفته، با تمام خوبی‌ها و بدی‌های‌مان.

اما مشکل اینجاست که دیگر مانند گذشته به خیلی چیزها اهمیت نمی‌دهیم و برای بهتر کردن تلاشی نمی‌کنیم چون آن جزئیات دیگر برای‌مان مهم نیستند و خیلی چیزها در این رابطه تغییر کرده است. اگر علامت‌های زیر را دارید، در رابطه‌تان آدم خودخواهی شده‌اید و باید دست به تغییراتی بزنید:

۱. دیگر صداها و بوهایی را که بدن‌تان تولید می‌کند پنهان نمی‌کنید

شاید فکر کنید رابطه‌ی شما آنقدر صمیمی شده که دیگر نیازی نیست بابت صدایی که قرار است از شما خارج شود اتاق را ترک کنید! واقعیت این است که متاسفانه همسر شما ممکن است در این راحتی با شما شریک نباشد. احتمال اینکه همسرتان اهمیتی به بوی عرق‌تان یا صداهای ناگهانی بدن‌تان ندهد بسیار کم است چون فکر می‌کند بهداشت شخصی شما نزد او برای‌تان مهم نیست و این را به حساب خودخواهی‌تان می‌گذارد. پس لطفا اینگونه چیزهای کاملا شخصی را همانطور شخصی باقی بگذارید و با همسرتان شریک نشوید!

۲. دیگر علاقه‌ای به آراسته بودن ندارید

لازم نیست هر بار که مقابل آینه قرار می‌گیرید افتر شیو بزنید! چون واقعا زیاده روی و مسخره بازی است. اهمیت دادن به نظافت شخصی، مثلا هر روز دوش گرفتن و مرتبا مسواک زدن یعنی آراسته بودن. درست است که همسر شما در هر صورت عاشق‌تان است، اما نباید کاری کنید که از خودش بپرسد واقعا چرا عاشق شما شده!

۳. فقط از سر عادت گاهی عزیزم صدایش می‌کنید بدون اینکه حسی در آن باشد یا تماس چشمی برقرار کنید

اولین باری که همسرتان را عزیزم و عشقم خطاب کردید به یاد می‌آورید؟ حتما در چشم‌هایش نگاه کردید و این کلمات را به زبان آوردید و مطمئنا معنایش را هم شما حس کردید و هم همسرتان. اگر عزیزم خطاب کردن همسرتان بی‌احساس و کمرنگ شده و صرفا جنبه‌ی عادت پیدا کرده است، پس احتمالا فراموش کرده‌اید که این کلمات ارزشمند چه چیزی را قرار است منتقل کنند. وقت آن رسیده که چیزهایی را به خود یادآوری کنید و تغییر دهید.

۴. فکر می‌کنید دیگر لازم نیست با همسرتان قرار بگذارید

چه باور داشته باشید و چه نه، قرار گذاشتن با همسرتان لازم است! چیزی که باعث شد شما به عنوان یک زوج کنار همدیگر قرار بگیرید و به شما کمک کرد به راحتی و صمیمیتی که الان دارید برسید، همین قرار ملاقات‌ها بود. اینکه سالها از ازدواج‌تان گذشته دلیل نمی‌شود دیگر برای رابطه‌ی خود تلاشی نکنید. اگر برای لذت بردن در کنار همدیگر تلاش نکنید، مسیرتان از هم جدا خواهد شد. صمیمیت، یک هدف پیش رونده است و اگر به آن رسیدید نباید همانجا متوقف شوید.

۵. روابط جنسی‌تان از سر ِ عادت و یکنواخت شده

اگر زندگی راحتی که دارید برای‌تان روتین و یکنواخت شده و احتمالا این یکنواختی و عادت در اتاق خواب‌تان هم حضور دارد، پس باید فکری بکنید. صرفا یک نتیجه‌ی نسبتا راضی کننده دلیل نمی‌شود که تجربه‌ی موفقی هم در روابط جنسی‌تان داشته باشید. رابطه‌ی جنسی اگر با تجربیات جدید و هیجان انگیزتر همراه باشد بسیار لذت بخش‌تر و غافلگیر کننده‌تر خواهد بود. پس، دستورالعمل قدیمی را کنار بگذارید و حرکات و رفتارهای همیشگی را تکرار نکنید، سعی کنید چیزهای جدیدی کشف کنید تا خودتان هم شگفت زده شوید.

مراقب باشید؛ اعتماد داشتن به کسی تا این حد که در حضورش کاملا احساس راحتی کنید فرق می‌کند با اینکه پیش کسی آنقدر راحت باشید که هیچ چیزی برای‌تان مهم نباشد. این تفاوت، مرز باریکی است که باید آن را خوب بشناسید. اگر بیشتر موارد گفته شده شامل حال شما و رابطه‌تان می‌شود پس زنگ خطر به صدا درآمده و حتما باید سعی کنید چیزهایی را تغییر دهید. مطمئن باشید هم خودتان غافلگیر می‌شوید و هم واکنش همسرتان دیدنی خواهد بود!