برچسب: امیرجدیدی
سینمای ایران، سینمای کوچک و بستهای است با بازیگرانی اکثرا متوسط که تنها از پس نقشهای ساده برمیایند. در چنین سینمایی، ورود و تثبیتِ جوانی با شمایل امیر جدیدی، کاملا «خلافِ مسیرِ عادت» بود. چراییاش را توضیح میدهیم. در فضای آکادمیک، سه تئوریِ مطرح پیرامون بازیگری وجود دارد:
یک: بازیگری که مقابل دوربین، ساده و راحت و همیشه «خودش» باشد.
دو: بازیگری که شخصیتِ واقعیِ خود را بهکل فراموش کرده و سر تا به پا تبدیل به «نقش» شود.
و سه: بازیگری که مقابل دوربین، هم خودش باشد و هم نقش؛ تلفیقی از شخصیت واقعیِ خودِ بازیگر، با کاراکتری که روی کاغذ (فیلمنامه) پیاده شده. خروجیِ نظریهی سوم، میشود نقشی روی پرده که هیچکدام نیست: نه خودِ بازیگر، نه کاراکتر؛ معجونی از این دوست. a+b= c. و این "C"، چیزی نیست که بتوان راحت به آن رسید. این نظریه، هرچند قابلقبولترین و معتبرترین نظریه پیرامون بازیگری در فضای آکادمیک است، اما نظریهای است سخت و پیچیده که نیاز به توضیحِ مفصّل دارد. در سینمای ایران، خسرو شکیبایی چنین بود. تلفیقی از خود و کاراکتر، همهجا، حتی در «هامون».
امیر جدیدی هم چنین است. در بیشتر نقشهایش، شخصیتِ سومی از او روی پرده دیده میشود که تلفیقی از شخصیتِ واقعیِ خود اوست، با کاراکتری که در فیلمنامه است. به همین دلیل درخشیدن این بازیگر در سینما، در کنار استعداد ذاتی و اکتسابیاش، به شخصیتِ واقعی خودِ او هم برمیگردد. به تیپّ و استایل و شمایلاش، و به لحن و بیان و ادبیاتِ مردانهاش. به خصوص آنکه در سینمای لوس و سانتیمانتالِ ایران، سالهاست تیپّ مردانهای همچون امیر جدیدی ندیدهایم.
امیر جدیدی از هر نظر، شبیهترین جوانِ امروز این سینما، به مردهای کلاسیک و قدیمی ایرانیست، شبیه به مردهای خودساخته و زخمی و تکافتاده. به همین دلیل وقتی وارد قاب دوربین میشود، در ناخوادآگاهِ ذهن مخاطب، به سرعت، شمایلِ یک قهرمان شکل میگیرد. حتی بدون دیالوگهای آنچنان و اکتهای اگزجره، و حتی بدون اکشن و ماجرا. فیلمهای امیر جدیدی را به یاد بیاورید؛ از سیزده و آفریقا، تا تنگهی ابوقریب و قاتل اهلی و... و حالا فیلم «روز صفر». نقطهی مشترک اکثر این فیلمها یکی است: کاراکتری مَرد و مردانه، به دور از کودکانگی و سانتیمانتالیسم، که در سینمای امروز ایران نه تنها کمیاب، که نایاب است.
کد خبر: ۱۴۸۴۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۸