نگاه بیرونی به پیکره کلی داستان نشان میدهد حتی روایت عاشقانهای که باید موتور محرک درام عاشقانه باشد، در کلیشهایترین و غیرجذابترین شکل ممکن رقم خورده است. عشقی که قرار بود مخاطب را درگیر کند، تنها در چند قسمت ابتدایی توانست خود را نگه دارد، اما در ادامه نهتنها از کشش افتاد، بلکه در برانگیختن حس انزجار نسبت به شخصیتها نیز موفق عمل کرد. پایانی که گویی قرار بود نمادین و اسطورهای باشد، به شکل کاریکاتوری و دور از منطق، تنها به سردرگمی بیشتر بیننده افزود.