به گزارش روزپلاس، حجتالله بنیادی پژوهشگر حوزه آموزشوپرورش گفت: در ماده "63" همین قانون دولت ملزم به استقرار نظام پرداختها مبتنی بر نظام رتبهبندی معلمان با تصویب مجلس شورای اسلامی در قالب بودجه سنواتی شده است. اکنون دو سال از تصویب این قانون گذشته است و معلمان همچنان شاهد وعدههایی هستند که هر روز تکرار می شوند. معلمان، شرایط اقتصادی و تحریم کشور را به خوبی درک کردهاند و میشناسند، اما اعتراض معلمان به سختی شرایط کنونی نیست بلکه آنچه آزار دهنده است، بیعدالتی در نظام پرداخت در میان کارکنان دولت و کم توجهی آموزش و پرورش در اجرای تکالیف قانونی است.
طرحهایی که یکی پس از دیگری رونمایی میشود، اثری در بهبود اوضاع ندارد
این پژوهشگر حوزه آموزشوپرورش گفت: طرحهای نسنجیده، بدون پشتوانه قانونی و متعارض با سند تحول بنیادین که یکی پس از دیگری رونمایی میشود نه تنها اثری در بهبود اوضاع تعلیم و تربیت ندارد، بلکه موجب اتلاف وقت، انرژی و سرمایهای میشود که باید به مسائل مهم و اساسی آموزش و پرورش تمرکز کند.
وی افزود: طرح معلم تمام وقت، طرحی متعارض با سند تحول بنیادین آموزش و پروش است که مدیران آموزش و پرروش بر آن اصرار دارند و معلمان بارها اعتراض و انتقاد خود را به این طرح اعلام کردند، اما شنیده نشد. تا زمانی که مدیران آموزش و پرورش خود را مقید و مکلف به اجرای قانون و تبعیت از خرد جمعی نکنند و به دنبال اجرای طرحهای سلیقهای باشند، اوضاع آموزش و پرورش بهبود نخواهد یافت. در یک سیستم و سازمان، کارکرد ناصحیح هر بخش بر کارکرد بخشهای دیگر اثر مخرب دارد، حال در سیستم عظیم و گسترده آموزش و پرورش، زمانی که عملکرد برخی از بخش راهبردی سیستم ناصحیح و نامنطبق بر قانون است، چگونه میتوان انتظار داشت آثار مخرب آن را در سایر بخشها مشاهد نکرد.
بنیادی ادامه داد: اما در خصوص دیدگاه وزیر آموزش و پرورش و گلایه به نحوه اعتراض معلمان یادآوری این چند نکته مهم به نظر میرسد.بله، درست است، عدم حضور معلمان در کلاس درس، بد آموزی دارد اما مسائل دیگر نیز در آموزش و پرورش وجود دارد که بدآموزی آنها به مراتب بیشتر است و ضرورت دارند اصلاح شود از مهمترین این مسائل موارد ذیل را میتوان بر شمرد: دادن وعدههای بدون عمل و اقدام در مورد بهبود معیشت معلمان و استقرار نظام پرداخت عادلانه، بد آموزی دارد و موجب خدشهدار شدن سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی است. تخظی از قانون یا ضعف و ناتوانی در اجرای تکالیف قانونی در مورد اجرای نظام پرداخت معلمان بر اساس تخصص و شایستگی بر مبنای قانون برنامه ششم، بد آموزی دارد و موجب آسیب به نظام تعلیم و تربیت و انسجام جامعه است. عدم پایبندی به عدالت در پرداخت حقوق معلمان " بین معلمان و کارکنان سایر دستگاهها" بد آموزی دارد و موجب نارضایتی و کاهش انگیزه است. عدم رعایت عدالت در تخصیص بودجههای آموزش و پرورش میان دانشآموزان مناطق مختلف، بد آموزی دارد و مغایر با حقوق شهروندی است.
اجحاف در حق معلمان طرح خرید خدمات، بد آموزی دارد و برداشتی ناصحیح از مشارکت است.
وی گفت: دانشآموزان امروزی علاوه بر آنکه از معلم و خانواده یاد میگیرند، از اجتماع، رفتارها و عملکردهای اجتماعی در زمینههای مختلف نیز یاد میگیرند بنابراین به نظر میرسد برای رفع این بدآموزیها، ابتدا باید مسئولان و مدیران آموزش و پرورش گامهای مؤثرتری برای بهبود عملکرد نظام تعلیم تربیت و اصلاح فرایدهای آن بردارند. همچنین بعد از توجه مجلس شورای اسلامی به مسئله آموزش و پرورش مؤثرترین و مهمترین گام برای رفع این بدآموزیها، تجدیدنظر در ادامه خدمت برخی مدیران ثابت آموزش و پرورش است که وعدههای بدون عمل دادهاند و اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی معلمان و کشور را خدشه دارد کردهاند.