به گزارش روزپلاس؛ متولد ۱۲۹۵ سلطان آباد یا همان اراک فعلی بود. به پایتخت آمد و از دارالفنون فارغ التحصیل شد. جلال الدین همایی و علی اکبرسیاسی از معلمان او بودند. از همان مدرسه فارغ التحصیل شد و به مدرسه حقوق در خیابان لاله زار رفت که زیر نظر علی اکبردهخدا اداره می شد « البته علامه دهخدا مشغول تدوین لغتنامه بود و کمتر می آمد. دکترسیدعلی شایگان دانشکده را اداره می کرد و اساتید بسیار دانشمندی هم بودند از جمله خود آقای شایگان و دکتر سنجابی و آیت الله زاده مازندرانی»
به خدمت نظام وظیفه رفت و بعد از آن قاضی وزارت دادگستری ای شد که خشت آن را علی اکبرداور گذاشته بود. دادستانی ثبت کل، رییس دادگاه مبارزه با گرانفروشی، معاون اداره بازرسی وزارت دادگستری و رییس اداره سرپرستی صغار از جمله مسوولیت های بعدی او بود «از این کار بسیاربسیاربسیار راضی بودم چون می توانستم مستقیما خدمت کنم به افراد صغیر و محجور».
مستشار استیناف رییس کتابخانه دادگستری کرد که از آن کار هم بسیار بسیار راضی بود.رییس اداره سرپرستی صغار که بود آیه شریفه « ولا تقربوا مال الیتیم الی بالتی هی احسن (هرگز به مال یتیم نزدیک نشوید جز به آن وجه که نیکوتر است تا آنکه به حدّ رشد و کمال رسد.) را بالای سر خود نصب کرده بود و در روی قیم نامه ها هم چاپ کرده بود. یکی از او پرسید این جا چه میخواهی بنویسی؟«گفتم خوش تر از این گوشه پادشاه ندارد. برای این که ارباب رجوعی نداشتم و فقط سر و کارم با کتاب بود» اما رزم آرا ترور و علا نخست وزیر و دکتر سمیعی معاون وزیر دادگستری که با او دوست بود او را رییس دفتر وزارتی کرد.
سالهای پایانی زندگی مصدق در احمدآباد. از راست: نصرت الله امینی، محمدمصدق و علی اکبردهخدا. روی عکس توسط دهخدا و مصدق امضا شده است