
به گزارش روز پلاس، هفته نامه تماشاگران امروز گفتگویی با جواد یحیوی ، مجری تلویزیونی انجام داده که نکات جالبی دارد.بخشهایی از صحبت های جواد یحیی درباره همکارانش:
فرزاد (حسنی) همیشه همه را از زاویه بالا نگاه میکند، اما اگر بلدی و میتوانی رئیس پلیس را گوشه رینگ بگذار. نه یک شهروند عادی معمولی را بیاور بگو ۵۰میلیون میدهیم، بعد بگو زرشک! چرا یک آدمی که همینجوری هم جلوی دوربین دست و پایش میلرزد و آب دهانش را نمیتواند قورت بدهد را خراب میکنی؟
فرزاد حسنی در دفتر آقای هاشمی با او گفتوگو کرد. با ناطق گفتوگو کرد. ناطق داشت خاطرات ورود امام و ۱۲فروردین را میگفت، فرزاد گوله گوله اشک میریخت، بعد از برنامه ناطق بهش گفته بود «آخه فلانی من که خودم اونجا بودم اینجوری اشک نمیریزم، آنوقت تو....».
برنامه رامبد جوان روی دست مردم سوار است و هر کس هم میآید داخل، همه دست و هورا بعد هم میگوییم شادیم. شادی که قراردادی و با اشارههای مدیر صحنه باشد که مثل قرارداهای تاکسیرانی است که میگوید خط تو از اینجا تا آنجاست، اینکه دیگر شادی نیست. این یک شوی تلویزیونی است که یک شکلی از شادی را ابراز میکنیم. من نمیتوانم این کار را انجام بدهم. من نگاه و نقد خودم را دارم.
در تمام این سالها بارها آدمهایی زنگ زدند گفتند ما حرف زدهایم و حل شده برگرد تلویزیون، من هم گفتم شما برو حلش کن بعد بیا. ولی هیچوقت حل نشده. بعد هم من وقتی درباره تلویزیون حرف میزنم درباره یک جایی که دوست دارم به آن برگردم که حرف نمیزنم. میگویم تلویزیون بازنده یک فضای رسانهای است. من برایچی باید دوباره به تیم بازنده برگردم.
چه کسی در خیابان مثل مژده لواسانی لباس میپوشد؟ بار اولی که آزاده نامداری یک برنامهای را در شبکه تهران اجرا کرد، از استودیو که بیرون آمد من داشتم میرفتم برای یک برنامهای آماده شوم، گفت چطور بود، کار من را دیدید؟ گفتم آره دیدم. ولی تو که چادری نیستی چرا چادر سر میکنی؟ گفت معلوم است چادری نیستم؟ گفتم آره، چرا روی آنتن خودت را با چادر معرفی میکنی؟ گفت فکر کردم اینطور بهتر است.