محصول جدید شبکه های اجتماعی/

کافه های زیرزمینی بدون مجوز ، مخصوص دور همی دختر پسر های جوان !

ماشین های مدل بالای خود را پارک می کنند و از آن دختر و پسرهای جوان پیاده و راهی این کافه می شوند
کد خبر: ۱۶۰۳۲
تاریخ انتشار:۰۲ آذر ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۶ - 22 November 2016
پیداکردنشان خیلی سخت نیست هرچند ورود به آن ها سخت به نظر می رسد، یکی دوبار که از آن کوچه عبور کنی و کمی هم حس کنجکاوی چاشنی کار باشد خیلی زود پیدایش می کنی. کافه های زیر زمینی را می گویم. پدیده ناهنجار اجتماعی که چند وقتی است سر و کله شان در فضای جامعه پیدا شده است. فرقی نمی کند پایین شهر باشد یا بالای شهر، تهران باشد یا حتی شهرستان ها الان دیگر تقریباً در خیلی از شهرهای بزرگ می توان کافه های زیر زمینی را دید البته ورود به آنها کمی مشکل است اما بالاخره می توانی پیدایشان کنی.

کافه هایی که به صورت زیرزمینی اداره می شوند و افراد با حضور در این کافه ها که گاه در پیلوت منزل یا در آپارتمان یک فرد راه اندازی شده است نسبت به عرضه قلیان اقدام می کنند. توی خیلی از کارها نمونه زیر زمینی اش را دیده بودیم. از موسیقی زیر زمینی گرفته تا استودیوهای زیرزمینی ساخت فیلم یا حتی مطب های زیر زمینی و... اما به تازگی شاهد بروز پدیده ناهنجار جدیدی در جامعه به نام کافه های زیر زمینی هستیم. مکان هایی که البته اگر با صاحبانشان صحبت کنی حسابی دلخور می شوند اگر از واژه زیر زمینی استفاده کنی. آن ها اسمش را گذاشته اند کافه های خانگی و برای این کار جدیدشان حتی تبلیغات هم می کنند، اما فقط برای مشتریان خاص خودشان و باز در این میان بهترین راه تبلیغات این کافه ها همین شبکه های اجتماعی و کانال های گوناگون فضای مجازی است.

کافه های زیر زمینی چیست؟

کافه های زیرزمینی یا همان کافه های خانگی، مکان هایی هستند که در آن همه روزه تعدادی از نوجوانان و جوانان اعم از دختر و پسر دور هم جمع می شوند و به قول خودشان چند دقیقه ای را خوش می گذرانند بدون اینکه نه اماکن مزاحم آنها بشود و نه اتحادیه و نه هیچ مکان دیگری. قلیان هم هر مدلش را بخواهند موجود است هر قلیانی با هر طعمی. قیمتش هم با کافه های بیرون خیلی تفاوتی ندارد تازه اینجا بیشتر مشتری ها باهم آشنایند.

توی خیلی از این کافه های زیر زمینی اصلاً مشتری غریبه را نمی پذیرند برای همین مشتری هایی که به این نوع کافه ها می آیند بیشتر باهم آشنا هستند.

برای ورود به این نوع کافه ها باید قبلاً هماهنگ کنی یا اینکه مشتری شان باشی. جلوی در این کافه ها معمولاً آیفون تصویری بزرگی نصب می شود که کاملاً به بیرون دید داشته باشد. اگر غریبه ای زنگ بزند در را باز نمی کنند.

از قهوه خانه های قدیمی تا کافه های زیرزمینی

دقیقاً معلوم نیست اولین بار کجا و در چه زمانی قهوه خانه در ایران باب شد و اولین قهوه خانه ها در ایران چگونه اداره می شدند اما از ظواهر امر این گونه بر می آید که قهوه خانه در ایران یک قدمت بسیار طولانی دارد و به عنوان یکی از مهم ترین اماکن تجمع مردم در شهرها و روستاها شناخته می شده است.در قهوه خانه های قدیم پذیرایی بیشتر با چای بود و البته قلیان های به اصطلاح خوانسار یا غذایی معمولی که بتواند گرسنگی مسافران و رهگذران را رفع کند.
قهوه خانه در قدیم فقط محلی برای استراحت و صرف چای نبود بلکه یک مکان اجتماعی مهم تلقی می شد که به واسطه حضور پهلوانان، ریش سفیدان و بزرگان هر شهر یا روستا گاه شاهد اتفاقات بسیار خوب نیز در این مکان بودیم.

از برگزاری مراسم گلریزان و کمک به افراد کم بضاعت آبرومند گرفته تا آشتی دادن افراد با هم یا حتی تصمیم گیری برای انجام کارهای بزرگ در شهر یا روستا.

رفتن به قهوه خانه در آن زمان قبح به حساب نمی آمد و کسی که به قهوه خانه می رفت گاه فردی موجه و صاحب شهرت اجتماعی بود که حضور او در قهوه خانه همراه با خیر و برکت بود. در قهوه خانه های قدیم نه خبری از قلیان میوه ای بود و نه خبری از موسیقی های تند غربی این روزها و نه از قلیان با طعم های گوناگون و البته خطرناک برای سلامتی. این روزها قهوه خانه ها و کافه ها با آنچه در قدیم بود فرق بسیار کرده است.

برخی از کافه ها حالا کارشان به جایی رسیده که زیر زمینی اداره می شوند. حالا شما در نظر بگیرید درکافه ای که بدون دریافت مجوزهای لازم و ضروری و دور از چشم همه در مکانی خاص و با مشتری هایی خاص و دائمی اداره می شود چه اتفاقاتی ممکن است رخ دهد!

زیرزمینی ها کجا هستند؟

سؤالی که پیش می آید این است که کافه های زیر زمینی دقیقاً کجا و چگونه شکل می گیرند و اصلاً اساس شکل گیری این کافه ها چیست؟

برای یافتن پاسخ این سؤال ها چاره ای نیست جز اینکه راهی یکی از این کافه های زیرزمینی شوم. یکی از این کافه های زیر زمینی را سراغ دارم درست در حاشیه شهر. صاحبش را سال هاست که می شناسم حتی قبل از اینکه کافه داشته باشد.
 
برای همین خیلی راحت می روم سراغ «مهران» به بهانه دیدن او. کار سختی نیست. اینجا یک کافه در پایین شهر است. بوی تند تنباکوی میوه ای تا بیرون در می آید اما مهران همچنان با احتیاط رفتار می کند و در را به روی هرکسی باز نمی کند، هرچند خودش می گوید: همین جا آخر این کوچه دو سه تا خانه هست که مواد می فروشند و خیلی راحت تر از او دارند کار می کنند.

مهران می گوید: همه این کار را می دانند حتی چند بار هم طرف را دستگیر کرده اند و به اتهام توزیع مواد مدتی را در بند بوده اما وقتی آزاد شده دوباره فعالیتش را شروع کرده است.

همان طور که دارم به صحبت های مهران گوش می کنم با دقت به در و دیوار کافه ای که او در زیر زمین خانه اش راه اندازی کرده است نگاه می کنم.

یک زیر زمین تقریباً 70، 80 متری با شش پله به سمت زمین. بوی نم با بوی تند تنباکوی میوه ای در هم پیچیده است. حداقل 17، 18 نفر را می بینم که برای مصرف قلیان به این کافه آمده اند. در بین شان دو سه تا دخترخانم جوان هم به چشم می خورد که با چند پسر جوان مشغول قلیان کشیدن هستند.

مهران از هر مشتری به طور میانگین 15 تا 20 هزار تومان می گیرد و برایشان چای، قلیان میوه ای یا برخی تنقلات را سرو می کند. او البته قلیان 7، 8 هزار تومانی هم دارد یک قلیان معمولی با یک طعم، بدون چای و تنقلات و پذیرایی. خودش می گوید: بیشتر مشتری هایش همین قلیان معمولی 7، 8 هزار تومانی استفاده می کنند اما بعضی ها هم هستند که سرویس کامل سفارش می دهند. دو سه تا شاگرد زبر و زرنگ هم دارد که در این ساعت اوج کارشان است. مهران می گوید: از این ساعت به بعد یعنی نزدیکی های غروب دیگر کم کم کار و بار ما شروع می شود. بیشتر افراد وقتی خسته از سر کار بر می گردند ترجیح می دهند قبل از رفتن به منزل ابتدا با مصرف قلیان به قول خودشان خستگی در کنند و بعد به منزل بروند.

اینجا البته گاه قیمت ها بالاتر هم می رود و این بستگی به نوع سفارش قلیان دارد. مهران سرویس قلیان دو نفره و سه نفره هم دارد که این پکیج ها قیمتش خیلی بالاتر است.

از او درباره کارش می پرسم و اینکه چرا کافه خانگی زده و چرا برای دریافت مجوز رسمی اقدام نمی کند، که می گوید: مگر عقلم را از دست داده ام که بروم مجوز بگیرم. مجوز بگیرم که چی؟ دم به دقیقه هی به من گیر بدهند که فلان کار را بکن و یا فلان کار را نکن.

اولش که باید کلی پول اجاره و رهن بدهم بعدش هم هر روز یا از اتحادیه می آیند یا از اماکن یا از جاهای دیگر و همیشه هم گیر می دهند.

از او می پرسم در این مدتی که در زیر زمین خانه ات کافه راه اندازی کرده ای از هیچ جا برای تعطیلی آن نیامده اند؟ خیلی خونسرد می گوید: تا حالا که نیامده اند.

کافه زیر زمینی بالاشهر

به گفته یکی از دوستان یک کافه زیر زمینی در بالای شهر هست با منوی رنگ و وارنگش و البته قیمت های خیره کننده. اینجا قلیان کمتر از 30 هزار تومان نیست. همان قلیان معمولی که مهران در پایین شهر 7، 8هزار تومان می دهد در این کافه حداقل باید 30 هزار تومان بابتش پول داد. پول داد و ریه ها را پر از دود کرد، فکرش را بکنید.

دوست من می گوید: این کافه در یکی از بهترین خیابان های بالای شهر است. طرف محل زندگی اش را تبدیل به کافه کرده است، اما یک کافه مجهز با منویی پرو پیمان. حسابی هم گران قیمت. مشتری های این کافه بیشتر جوانان هستند. ماشین های مدل بالای خود را جلوی این کافه خانگی پارک می کنند و از آن دختر و پسرهای جوان پیاده و راهی این کافه می شوند.

آنطور که این بنده خدا تعریف می کند: قیمت برخی از منوهای این کافه در بالای شهر به 100 و حتی 150 هزار تومان هم می رسد. در کنار قلیان با طعم های گوناگون منوی این کافه ها شباهت زیادی با منوی کافی شاپ های شیک در بالای شهر دارد. از کاپو چینو گرفته تا شکلات داغ و قهوه اسپرسو و هات چاکلت در کنار انواع بستنی و انواع گلاسه و طعم های مختلف شیک و انواع دسر، خلاصه هرچه که به دستشان برسد در این کافه های زیرزمینی دارند.

مهم برای آن ها در آمدزایی است، نظارتی هم که در کار نیست، بنابر این اینجا فضا کاملاً باز است. لژ خانوادگی و غیرخانوادگی هم ندارد هر طور دوست داشته باشی می توانی در این کافه استراحت کنی. موسیقی های غربی هم پای ثابت این کافه هاست. خلاصه یک محیط کاملاً آزاد و باز و فارغ از هر نوع دغدغه.

اتفاقاً درآمد خیلی خوبی هم دارند. مشتری های زیاد با منوهای گران قیمت که برایشان خیلی هم قیمت مهم نیست.

دورزدن دریافت مجوز

بررسی که می کنم در می یابم بیشتر افرادی که این نوع کافه ها را راه اندازی کرده اند افرادی هستند که پیشتر صاحب کافه دارای مجوز بوده اند که کافه شان به هر دلیلی ممکن است پلمب شده باشد. یا افرادی که به دنبال یک در آمد تازه و راحت هستند و حوصله طی کردن مسیر دریافت مجوز و دردسرهای آن را ندارند. بعضی هایشان هم افرادی هستند که به هر دلیلی نمی توانند مجوز کافه دریافت کنند. خلاصه هرکس به هر بهانه ای نسبت به راه اندازی کافه های خانگی اقدام کرده است. در این میان اگرچه طبق اظهارات یکی از مسئولان ناجا، پلیس اماکن با این گونه مراکز برخورد می کند و تا کنون کافه های زیر زمینی در شهرهای مختلف پلمب شده اند اما کاملاً مشخص است که یک دست صدا ندارد.

در هر حال به نظر می رسد حالا کار از هشدار برای خطرات قلیان و دخانیات گذشته است. درحالی که دستگاه های متولی از مدت ها قبل بیشتر وقت و زمان خود را صرف کارهای فرهنگی و تبلیغی برای کاهش مصرف قلیان و سیگار می کنند حالا با پدیده جدید و نوظهوری به نام کافه های زیر زمینی روبه رو شده اند. حالا باید منتظر بود و دید که جهت گیری دستگاه های مختلف برای کافه های زیر زمینی چیست؟ آیا مثل قهوه خانه ها خیلی زود شاهد رشد قارچ گونه این کافه ها خواهیم بود یا قدرت دستگاه های متولی بر پنهان کاری این کافه ها غلبه خواهد کرد و کافه های زیر زمینی خیلی زود قبل از اینکه جان بگیرند جمع خواهند شد؟

روزنامه جوان

سایر اخبار
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
ارسال نظر
روایت تصویری
نگاه دوم
پیشنهاد سردبیر
پربازدیدها

آینده هویت اسلامی عربستان در سایه اصلاحات سکولار

برگزاری مراسم «قهرمان ملی»/ رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب

عراقچی: حرکت سه کشور اروپایی در شورای حکام به پیچیده‌تر شدن موضوع خواهد انجامید/بررسی آخرین تحولات مربوط به مذاکرات هسته‌ای

ایفون‌های فعال رجیستر نمی‌شوند!/ تصمیم وزارت صمت به ضرر دولت و مردم!

بانک ملت هک نشده است/ تنها همراه بانک ملت در حال به روزرسانی است

۲۲ شهید و مفقود در بمباران یک خانه مسکونی/ تله مرگ‌بار حزب‌الله در مسیر نظامیان اسرائیلی

سازمان لیگ قیمت بلیت‌ها را اعلام کرد؛ نرخ براساس ورزشگاه+نامه

میدان حرف آخر را می‌زند/ پاسخ ما هدف قرار دادن قلب تل‌آویو خواهد بود

قهرمان دهه هفتادی/ جوان‌ترین شهید مدافع حرم که بود؟

پزشکیان: ایران بر روابط گسترده‌تر و عمیق‌تر با کشور دوست و همسایه قطر تأکید دارد/ نخست وزیر قطر: همواره برای ایران یک همپیمان قوی و مورد اعتماد خواهیم بود

درباره دوگانه تیم ملی فوتبال-صداوسیما/ کدام طرف درست می‌گوید؟

تلویزیون از رختکن تیم ملی خبر ندارد

"مثل نهنگ " و بحران‌ شناختی خاموش بعد از مادری

۲ سریال‌ خشن مجوز نگرفتند!/ واکنش‌ها به خشونت در نمایش‌خانگی

آن روی سکه ترامپ در فناوری/ از متضرر شدن اپل تا شانس هوش مصنوعی

وقتی موسیقی آقای آهنگساز وزن «طلا و مس» را بیشتر کرد

چگونگی رجیستر گوشی‌های آیفون‌ هنوز تعیین تکلیف نشده!/ آیفون کماکان قطعه!

کُمیت لنگ «بازار کتاب» دو سال پس از رونمایی

دل غریب من از گردش زمانه گرفت/ به یاد غربت زهرا شبی بهانه گرفت

صهیونیست‌های یهودی با این وحشی‌گری منجی را از خود می‌دانند

واکنش‌ها به ویدئوی جنجالی «صبحانه ایرانی» درباره قیصر

جریان سینمای زیرزمینی از ابتدا تاکنون/ چالش‌ها و راهکارها

ایران و سفر گروسی به تهران؛ مثبت در تعامل، قاطع در تقابل

نهاد کتابخانه‌‌های عمومی و سهمی قلیل از بودجه

شاعری که نگهبان بانک است/بی‌پولی بود که شاعر شدم!

ایران خودرو پاسخ داد/ قیمت جدید خودرو از چه زمانی اعمال می شود؟

همکاری‌ ایران با آژانس منوط به انجام تعهدات طرف مقابل است/ مسیر همکاری‌ ایران و آژانس در یکسال آینده را روشن کردیم

عملیات حنظله/ بزرگترین هک تاریخ موجودیت رژیم صهیونیستی

دانشگاه‌ها زیر ذره بین آخرین رتبه بندی تایمز/ تعداد حضور افزایشی؛ رتبه برخی کاهشی

ماجرای برهنگی یک زن در‌ محیط دانشگاه چیست؟ فشار روانی پس از متارکه

«اخلاق» باید یکی از ملاک‌های اصلی دختران و پسران برای ازدواج باشد/اهمیت خلقیات در ازدواج

داروهای لاغری اعتیادآور/ فروش در آرایشگاه‌های زنانه

بیماری‌های خطرناک در کمین افراد چاق/ از افسردگی تا سرطان‌ها

علائم افسردگی در نوجوانان/ ارتباط کاهش اعتقادات مذهبی و نا امیدی

عزل مدیران ارشد مبارزه با پولشویی سه بانک کشور

چرا انتخابات آمریکا بر اقتصاد ایران تاثیر عمده ندارد؟/ نگرانی جایز نیست

سوءاستفاده از بیماری یا بی شرمی رسانه ای

سفیر ایران: قدرت پدافند هوایی ایران در چین ترند شد

آغاز ضرب سکه با تاریخ سال بعد از ۱۵ اسفند ماه / کاهش حباب سکه

قیمت جهانی طلا امروز ۱۹ آبان/ هر اونس طلا ۲۶۸۴ دلار و ۷۷ سنت

رئیس شورای هماهنگی بانک‌ها:اجرایی‌شدن مصوبات بانکی سفر وزیر اقتصاد به استان سیستان و بلوچستان

الهامی: من مقصر اصلی شکست مقابل مس رفسنجان هستم

نقد و سیاست