به گزارش
روزپلاس؛ ظاهرا رژیم صهیونیستی روی دو مسیر موازی در حرکت است: اول، تحریک جامعه بین الملل بویژه واشنگتن برای پاسخ به ایران و دوم، زمینه سازی برای واکنش رژیم صهیونیستی که سطح و مکان آن مشخص نیست. اما آیا می توان گفت واکنش آمریکا آماده و در نزدیکی اجرایی شدن است؟ یا اینکه تل آویو تنها به دنبال آن است تا ایالات متحده را به سمت یک اقدام بازدارنده سوق دهد؟ آمریکایی ها می دانند که ایران در مقابل چنین اقدامی ساکت نمی ماند و پاسخ آن حتمی است.
الاخبار در مطلبی به قلم يحيى دبوق نوشت: به نظر نمی رسد واکنشی که واشنگتن و تل آویو در مقابل «جرأت» روز افزون ایران در میدان دریایی به دنبال آن هستند، آسان باشد، به این دلیل که واشنگتن به دنبال یک اقدام بازدارنده بدون ورود به تنشی بزرگ است تا آرزوها برای احیای توافق هسته ای بر باد نرود و تل آویو، بیم ورود به سریالی از واکنش ها را دارد، چرا که می داند در مقابله دریایی بر ایران برتری ندارد. در میان تمام این محاسبات، منطقه به سمت یک تنش امنیتی پیش می رود که مشخص کردن احتمالات و نتایج برای آن دشوار است.
در ادامه این مطلب آمده است: تا این لحظه مشخص است که رژیم صهیونیستی و همراهان آن اصرار دارند که مانع از استفاده ایران از میدان دریایی برای پاسخ به تجاوزهای تل آویو در میادین دیگر به تهران و منافع آن شوند، در حالی که براساس ارزیابی ها تهران -اگر واقعا پشت حمله ادعایی اخیر به کشتی رژیم صهیونیستی باشد- قصد دارد رژیم صهیونیستی را مجبور به پرداخت بهای تجاوزهایش کند. در سوی دیگر، مسئولان رژیم صهیونیستی در تهدیداتی که متوجه تهران می کنند، جانب افراط را در پیش گرفته اند، اما به نظر می رسد برای عملی کردن این تهدیدات، هنوز موانع زیادی وجود دارد.
ظاهرا رژیم صهیونیستی روی دو مسیر موازی در حرکت است: اول، تحریک جامعه بین الملل بویژه واشنگتن برای پاسخ به ایران و دوم، زمینه سازی برای واکنش رژیم صهیونیستی که سطح و مکان آن مشخص نیست. اما آیا می توان گفت واکنش آمریکا آماده و در نزدیکی اجرایی شدن است؟ یا اینکه تل آویو تنها به دنبال آن است تا ایالات متحده را به سمت یک اقدام بازدارنده سوق دهد؟ آمریکایی ها می دانند که ایران در مقابل چنین اقدامی ساکت نمی ماند و پاسخ آن حتمی است. به هر صورت، ظاهرا تهدیدات رژیم صهیونیستی به گوش های شنوایی در واشنگتن رسیده و هدف از تمام این تهدیدات، جلوگیری از استفاده تهران از میدان دریایی برای جنگ با دشمنانش است.
با این پیشینه، می توان مواضع اعلام شده واشنگتن و هم پیمانان غربی آن را تفسیر کرد: اشاراتی وجود دارد مبنی بر یک پاسخ نزدیک به ایران، اما همزمان و به موازات، اشاره هایی هم حاکی از ادامه توجه واشنگتن به احیای توافق هسته ای است. بر این اساس، می توان گفت اقدامی که منجر به پاسخ متقابل ایران یا پایبندی ان به توافق هسته ای شود، مورد پسند واشنگتن نیست، چرا که مصلحت آمریکا در احیای توافق هسته ای با ایران است.
این دو مسیر به کجا می توانند برسند؟ مشخص کردن نتیجه از حالا دشوار است، اما در این مرحله حساس و خطرناک بین دو طرف، به نظر می رسد امور بیشتر به سوی احتمالات تنش زایی می رود. منابع دریایی انگلیس از ربوده شدن یک کشتی در سواحل امارات خبر دادند و این حادثه و یک حمله سایبری که منجر به از دست رفتن کنترل چهار کشتی در خلیج فارس گردید، به صورت غیر مستقیم به ایران ارتباط داده شد. این حوادث چه ساختگی باشد و چه بزرگ نمایی، ظاهرا مقدمه ای است برای مقابله با ایران. اما اگر نسبت دادن حمله به کشتی اسرائیلی به ایران، درست هم باشد، این اقدام در زمره اعمال دفاعی و بازدارنده محسوب می شود.
در زمان حاضر و در چارچوب تلاش تحریک آمیز تل آویو علیه تهران که می تواند اقرار غیر مستقیم به شکست رژیم صهیونیستی در مقابله با قدرت هسته ای ایران باشد، وزیر امنیت رژیم صهیونیستی هشدار داد که ایران تا ده هفته دیگر می تواند اورانیوم لازم برای ساخت سلاح هسته ای را در اختیار داشته باشد. این صحبتها در واقع هشداری است به واشنگتن مبنی بر اینکه ایران بیش از هر زمانی به ساخت سلاح هسته ای نزدیک شده است که این مدت می تواند بین دو تا شش ماه باشد.
همچنین در حضور تعدادی از سفرای خارجی در رژیم صهیونیستی، بنی گانتس و وزیر خارجه این رژیم، خواستار اعمال تحریمهای اقتصادی علیه تهران به خاطر حمله ادعایی به کشتی اسرائیلی شد. این دو مقام اسرائیلی تاکید کردند آنچه اتفاق افتاده، یک درگیری منطقه ای و دو جانبه نیست، بلکه حمله ای به تمام جهان است و تمام جهان باید واکنش نشان دهد. این امر تنها بواسطه موضع گیری واحد جامعه بین الملل و شورای امنیت در متوجه کردن مسئولیت حمله ادعایی به کشتی اسرائیلی به ایران، محقق می شود.