به گزارش روزپلاس، تاریخ کشورمان پر است از نامهایی که برای این کشور همه چیز خود را فدا کردهاند، از مال گرفته تا جان؛ در جنگهای بسیاری که تاریخ ایران به خود دید تا شهدای امنیت. هشت سال دفاع مقدس نقطه عطفی بود برای نشان دادن ایمان و اعتقادات جوانانی که به تازگی دست آمریکای جهانخوار را از کشورشان قطع کرده و با به ثمر رساندن انقلاب اسلامی، ایران را از شر ظلم و ستم نجات داده بودند.
شهدایی که برای دفاع از سرزمین خود حتی سیم خار دار هم نداشتند؛ اما ایستادند و مردانه دفاع کردند. تفاوت اصلی دفاع مقدس با جنگهای دیگر تاریخ کشورمان هم دقیقا همین بود، در دفاع مقدس جوانان ما جان دادند، اما یک وجب از خاک خود را ندادند، جوانانی همچون شهیدان سید علی هاشمی، ابراهیم هادی، محمد ابراهیم همت، مهدی باکری، حسن باقری، حسین خرازی، عباس بابایی، عباس دوران و هزاران شهید دیگر.
کدام فرمانده سپاه پاسداران با یک گروه ۵۰ نفره در مقابل بعثیها ایستاد؟
سردار سرلشکر پاسدار احمد کاظمی یکی از فرماندهان شهید سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که در یکی از روزهای سال ۱۳۳۷ در نجف آباد اصفهان در خانواده ای مذهبی و متدین چشم به جهان گشود. او دوران ابتدایی و دبیرستان را در زادگاهش گذراند و این دوران را صرف تحصیل و علم آموزی کرد. دوران کودکی احمد همچون سایر دوستانش با مبارزات مردمی علیه رژیم ستمشاهی سپری شد و به صف مبارزان علیه رژیم پهلوی پیوست. ۱۸سال بیشتر نداشت که پس از پایان تحصیلات دبیرستان به جمع مبارزان جنوب لبنان پیوست و مبارزه علیه استکبار جهانی را آغاز کرد.
با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در نخستین روزهای سال ۵۹ به کردستان رفت تا با رزم علیه ضد انقلاب، پایههای انقلاب اسلامی را استوار کند. پس از آغاز جنگ تحمیلی احمد جزو نخستین افرادی بود که با یک گروه ۵۰ نفره به جبهههای آبادان رفت تا با دشمن بعثی مبارزه کند.
وی از همان روزهای نخست جنگ تحمیلی فرماندهی یکی از جبهههای آبادان را برعهده گرفت و در عملیات حصر آبادان و در یکی از محورهای عملیات مسئولیت مهمیبر عهده داشت.
شهید حاج قاسم سلیمانی درباره عملیات بیت المقدس و حضور حاج احمد کاظمی در آن میگوید: «در عملیات بیتالمقدس و آزادی خرمشهر لشکر شهید کاظمی در مرحله نخست عملیات و در مرحله آخر آن، توانست نقش فوقالعادهای ایفا کند، به گونهای که در روزهای پایانی عملیات «بیتالمقدس» که نیروهای ایرانی، توان کافی برای آزادی خرمشهر نداشتند و تقاضای چند هفته بازسازی را از فرماندهی کردند، در شب نوزدهم یا هجدهم وقتی همه خسته شده بودند، همه وسواس داشتند که عملیات برای دو هفته به تاخیر بیفتد، آنجا حسن باقری صحبت کرد، گفت ما به مردم قول دادهایم.گفتیم خرمشهر در محاصره است چطور میتوانیم برگردیم. همه خسته بودند، چون ما چهل روز بعد از عملیات فتح المبین، عملیات بیتالمقدس را شروع کرده بودیم.
وی ادامه داد: «شهید کاظمی توانست با کمک شهیدخرازی آخرین مرحله عملیات آزادسازی خرمشهر را انجام دهد. حاج احمد و حاج حسین نیروهای عراقی را در خرمشهر محاصره و شهر را آزاد کردند، این دو فرمانده با لشکرهای ۸ نجف و ۱۴ امام حسین متشکل از ۵ گردان با استعداد ۳ هزار نفر خرمشهر را محاصره کردند. جالب اینجاست که تکنیک رزمی این دو فرمانده ایرانی و همراهی نیروی هوایی ارتش باعث شد تا با انهدام پلی که در اطراف خرمشهر برای انتقال بعثیها به این شهر ساخته شده بود، نابود شده تا ۲۰ هزار نفر نیروی بعثی در این شهر به اسارت رزمندگان ایرانی درآیند. در واقع شهید کاظمی یکی از موثرترین افراد در آزادسازی خرمشهر بود.»
شهید کاظمی پس از پایان جنگ تحمیلی چه فعالیتهایی انجام داد؟
حاج احمد پس از پایان دفاع مقدس و جنگ تحمیلی آن گروه ۵۰ نفرهای که روزی با آن به آبادان رفته بود را با استفاده از سلاحها و تجهیزات غنیمتی از بعثیها به یکی از لشکرهای قوی و مهم سپاه یعنی لشکر ۸ نجف تبدیل کرد. سردار کاظمی همچنین در ایجاد و شکل گیری نیروی زمینی سپاه به عنوان معاون عملیات تلاشهای بسیاری را انجام داد. ۲۴ خردادماه سال ۱۳۷۲ بود که احمد توسط فرمانده کل قوا به عنوان فرمانده منطقه شمال غرب کشور یعنی قرارگاه حمزه سیدالشهداء منصوب شد. فرماندهی او به قدری با کیفیت و خوب بود که رهبر انقلاب در دوران مسئولیت سردار کاظمی با حضور در استانهای آذربایجان غربی و کردستان به دلیل برقراری امنیت در این مناطق از خدمات وی تقدیر کردند.
او در ۲۷ آذرماه سال ۱۳۷۶ به فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین (ع) رسید که در آن جا نیز منشاء خدمات بسیاری شد. نیروی هوایی سپاه پاسداران نیز یکی از نیروهای موثر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که نیاز به تحول داشت و باید در آن به روز رسانیهایی انجام میشد. اما این کار به یک فرمانده جهادی و پای کار نیاز داشت که کسی نبود جز حاج احمد کاظمی. ۹ تیرماه سال ۱۳۷۹ او به فرماندهی این نیرو منصوب و اقدامات تحولی خود را آغاز کرد.
اقدامات تحولی بسیاری توسط شهید کاظمی در نیروی هوایی سپاه بسیار متنوع بود که شامل اارتقای سطح کیفی نیروی هوایی از جهت سازمان و ساختار بود. سردار کاظمی برای نخستین بار نیروی هوایی سپاه را به هواپیمای جت پشتیبانی نزدیک سوخو ۲۵ مجهز کرد و سازمان هلیکوپتری سپاه را با خرید بالگردهای میل ۱۷ تجهیز کرد. حاج احمد که همواره در تلاش و کوشش بود با وقوع زلزله بم در سال ۱۳۸۲ نیز ضمن آمادهسازی فرودگاه بم، ناوگان نیروی هوایی سپاه را برای نجات زلزلهزدگان بم، بسیج کرد، به گونهای که هر ۱۳ دقیقه یک هواپیما و یک هلیکوپتر پرواز میکرد و در مجموع ۳۰ هزار مجروح با این ناوگان جابهجا شدند.
حاج احمد به جنبه علمی نیز بی توجه نبود، او کارشناسی خود را در رشته جغرافیا و کارشناسی ارشد را در رشته مدیریت دفاعی اخذ کرد و توانست در رشته دفاع ملی دکتری خود را اخذ کند. مقام معظم رهبری و فرمانده کل قوا ۳ مدال فتح بر سینه پر عطش شهادت ایشان نصب کردند.
آخرین مسئولیت شهید کاظمی چه بود؟
اما این پایان کار سردار کاظمی در سپاه پاسداران نبود و به علت رضایت از عملکرد وی، حاج احمد ۲۵ مردادماه سال ۱۳۸۴ طی حکمی از سوی فرمانده کل قوا به عنوان فرمانده نیروی زمینی سپاه منصوب شد.
متن این حکم به شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
سردار سرتیپ پاسدار احمد کاظمی
شما سردار شجاع و کارآمد و با سوابق روشن بویژه در دوران دفاع مقدس را به پیشنهاد فرمانده کل سپاه، به فرماندهی نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب میکنم.
انتظار دارم روند تواناییهای ایجاد شده در نیرو در دوران مسوولیت سردار سرتیپ جعفری با بهره گیری از همه ظرفیتها بویژه تقویت آمادگیهای رزمی مورد نیاز، سرعت گیرد.
لازم میدانم از خدمات ارزنده سردار سرتیپ پاسدار محمد علی جعفری در دوران فرماندهی شایستهی آن نیرو صمیمانه تشکر کنم.
توفیقات الهی و عنایت حضرت، ولی عصر ارواحنا فداه را برای همهی شما عزیزان از خداوند متعال مسئلت دارم.
سید علی خامنهای
۸۴/۵/۲۹»
شهادت شهید کاظمی و یارانش در دی ماه ۸۴
دوران فرماندهی حاج احمد در نیروی زمینی سپاه پاسداران نیز همچون نیروی هوایی طولانی نبود و ۱۹ دیماه سال ۱۳۸۴، هواپیمای او به همراه چند نفر از یارانش هنگامی که در حال پرواز به سوی ارومیه بودند در حوالی ارومیه سقوط کرد و تعدادی از مقامات ارشد سپاه به شهادت رسیدند. این فرمانده قهرمان در آخرین دیدار خود با محبوب خویش فرمانده معظم کل قوا، تقاضای دعا برای شهادت خویش را کرده بود.
حاج احمد شب شهادتش در جلسهای، ضمن آنکه که حسرت میخورد که چرا شهید نشده و یاران او رفتهاند، سفارش کرد که شهدا خیلی به گردن ما حق دارند، باید تلاش زیادی کنیم، باید در اردوهای راهیان نور از همه شهدا (ارتش، سپاه، بسیج) بگویید، از خودتان نگویید از دیگران بگویید. از نیروی هوایی ارتش، از هوانیروز ارتش، از شهدای ارتش و جهاد بگویید. وی صبح روز شهادت عازم منطقه شمال غرب شد که در حوالی ارومیه هواپیمای حامل ایشان و یارانش دچار نقص فنی شد و سقوط کرد و بدین ترتیب به آرزوی دیرینه اش رسید و به دوستان همرزمش پیوست.