گپ‌وگفتی کوتاه در باب نمایش «بیلمن»/

آنجا که شجاعت غنیمت است...

ذائقه مخاطب ایرانی، ذائقه ثابتی نیست. البته بیشتر ایرانی‌ها خواهان تماشای کمدی هستند یا حداقل به حضور چهره‌ها – فارغ از چیستی نمایش – میل شدیدی دارند. با این حال اگر ملاک کمدی را در نظر بگیریم نمایش «بیلمن» در همین مسیر است و حتی بخش مهمی از شوخی‌ها که نه در گفتار که در رفتار رقم می‌خورد، تابع همان سلیقه عمومی است.
کد خبر: ۲۲۸۹۸۴
تاریخ انتشار:۱۴ آذر ۱۴۰۰ - ۱۰:۳۸ - 05 December 2021
آنجا که شجاعت غنیمت است...

به گزارش روزپلاس؛ چند شب پیش به تماشای نمایش «بیلمن» به‌کارگردانی مهدی چاکری رفتم و به جرات می‌توانم بگویم انتظار چنین استقبالی را آن هم بعد از بازگشایی سالن‌های تئاتر در دوران کرونا نداشتم. نمایش فرصتی را برای مخاطب فراهم کرده بود که بتواند دوساعت با فراغ‌بال تئاتر را تماشا کند و گه‌گاه با صدای بلند بخندد. گاهی حتی از سر قرابت وضعیت شخصیت‌های قصه با شرایط موجود در جامعه کنونی ما خنده‌ای تلخ بکند. 

شخصیت‌های نمایش در دل آن کمدی سیاه ایرلندی حماقتی معصومانه داشتند و این حماقت جاری در اندیشه آنها، خوب بلد بود از غریبه‌ای تازه‌وارد قهرمانی یک‌شبه و توخالی بسازد. بزرگش کند، عکسش را بنر کند و به دیوار بزند فارغ از اینکه عمر این قهرمان‌های کوکی چقدر باشد؟ کاراکترهایی که غرق در ترس‌ها و ریاکاری‌های به ارث رسیده از شرایط اجتماعی خود بودند و میل به صداقت و رهایی از همه‌ این نقاب‌های ریاکارانه در زیبایی و طراوت و جوانی دختر تازه‌بالغ یک کافه‌چی (پگین) نمود پیدا کرده بود. 

گویی این آدم‌ها آنقدر تیپاخورده و سرشار از عقده‌ حقارت بودند که دل‌شان بخواهد از هر گرد راه‌رسیده‌ای قهرمان بسازند. به‌خصوص اگر آن غریبه، شخصیت مشهور «کریستی بیلمن» فرصت‌طلب در جهان ادبیات نمایشی باشد که با همه‌ تحقیرهایی که به دوش کشیده، باز با رندی موقعیت را به‌نفع خودش رقم می‌زند. نمایش سرشار از دیالوگ‌هایی است که در عین سادگی مثل یک تلنگر وضعیت اجتماعی ایرلند آن زمان را به امروز خودمان ربط می‌دهد.

پیرامون این نمایش گپ‌وگفت کوتاهی با احسان زیورعالم، کارشناس هنرهای نمایشی و مدرس دانشگاه داشتم. در این گفت‌وگوی کوتاه با تاکید بر مختصات نمایشی «بیلمن» آن را در فضای تئاتر و جامعه امروز ایران بررسی کردیم. زیورعالم با توجه به شناختی که از مهدی چاکری دارد، درخصوص ذهنیت و انتظاراتی که از این کارگردان داشته است، گفت: «شناخت من از مهدی چاکری به همکاری طولانی‌مدتش با حسن معجونی و گروه لیو و البته یادداشت‌های کوتاهش درباره کتاب و نمایش‌ها برمی‌گردد. البته در اوایل دهه نود مهدی چاکری نمایشی به اسم «زقوم» در مولوی روی صحنه برد که متاسفانه ندیدم. حضور چاکری در آثار معجونی در مقام دراماتورژ، با توجه به علایق منعکس‌شده در نوشته‌هایش، موجب تقویت وجه فانتستیک آثار معجونی می‌شد. من در تمرین نمایش «شهر ما» حضوری کوتاه داشتم و آنجا شیوه مواجهه چاکری با بازیگران را دیده بودم. او را مبدع برخی از ایده‌های نمایش یافتم که از قضا همان ایده‌های شیطنت‌آمیز و خیال‌انگیز نمایش به حساب می‌آمد.»

ذائقه مخاطب ایرانی، ذائقه ثابتی نیست

استقبال از این نمایش آن هم در وضعیت شیوع ویروس کرونا، خیلی برای من جالب بود. گویا نمایش توانسته مخاطبانی را راضی نگه دارد. اما واقعا آن چیزی که روی صحنه اجرا شده، چقدر با ذائقه تماشاگر امروزی همخوانی دارد. زیورعالم معتقد است «ذائقه مخاطب ایرانی، ذائقه ثابتی نیست. البته بیشتر ایرانی‌ها خواهان تماشای کمدی هستند یا حداقل به حضور چهره‌ها – فارغ از چیستی نمایش – میل شدیدی دارند. با این حال اگر ملاک کمدی را در نظر بگیریم نمایش «بیلمن» در همین مسیر است و حتی بخش مهمی از شوخی‌ها که نه در گفتار که در رفتار رقم می‌خورد، تابع همان سلیقه عمومی است. مثلا برای خیلی‌ها شوخی‌ها شبیه به نمایش‌های آزاد است؛ ولی واقعیت آن است که این شکل از کمدی سابقه بسیاری طولانی در ایران دارد و بدنه عمومی کشور هم از این شیوه خوش‌شان می‌آید. فروش عجیب کمدی «رحمان 1400» مصداق خوبی برای این موضوع است. ذائقه‌ای که چه در دوره پهلوی و چه بعد از انقلاب، به دنبالش بودند در سینما که ممکن نشد و در تئاتر هم با مقاومت شدید روبه‌رو بوده است.»

    کندی در ریتم و ضرباهنگ

با توجه به اینکه زمان نمایش تقریبا دوساعت بود که به نظر می‌رسد زمان زیادی برای یک اثر محسوب می‌شود، می‌خواستم بدانم آیا نمایش از نظر ریتم و ضرباهنگ توانسته بود از پس مدت‌زمانش بربیاید یا می‌توانست کوتاه‌تر هم بشود؟ او پاسخ داد: «واقعیت این است که دو ساعت برای یک نمایش در شکل جهانی‌اش خارج از استاندارد به حساب نمی‌آید. یک نمایش سه‌پرده‌ای تقریبا در همین بازه ارائه می‌شود. چیزی که ریتم نمایش را کند می‌کرد یک‌دست نبودن بازیگران است. در صحنه‌هایی که بازیگران فرعی وارد می‌شوند و قرار است به‌نوعی پاساژی بین رویدادها ایجاد کنند، نمایش از ریتم می‌افتد. بازیگران فرعی همانند مازیار سیدی یا آوا شریفی نمی‌توانند فضای اطراف خود را متعلق به خود کنند. با وجود کم‌بودن دیالوگ‌هایشان، روی صحنه فریز می‌شوند و این تصویری است مملو از آدم‌های راکد. همین رکود در چشم ما بدل به کندی می‌شود. تکرارهای زیادی هم در دل روایت وجود دارد که به نظرم بدل به کمدی نمی‌شود. تکرار یکی از ابزارهای کمدی است؛ اما مثلا سر قصه بیل و پدر و رقابت زن‌ها، این تکرارها توانایی بازتولید کمدی را با گذر زمان از دست می‌دهند.»

 پناه بر کلیشه‌ها

زیورعالم درمورد شخصیت اصلی نمایش «کریستی بیلمن» و اینکه آیا بازیگر توانسته بود همه وجوه کاراکتر را اجرا کند هم معتقد است: «مازیار سیدی یکی از بازیگرانی است که به سبب نزدیکی سنی بارها روی صحنه دیده‌ام. شخصیت بیلمن یکی از نمونه‌های مشهور شخصیت کمدی است،‌ یعنی فردی که در یک موقعیتی اشتباه قرار می‌گیرد. مهدی چاکری طبق آنچه در فضای مجازی از خودش نشان داده و البته آن تصاویر منقوش بر یخدان شانی، یکی از علاقه‌مندان هیچکاک است و از قضا یکی از این شخصیت‌های مهم مدل بیلمن، شخصیت راجر تورنهیل در «شمال از شمال‌غربی» است. ولی به نظرم بیلمن آن قابلیت تورنهیل را ندارد. سکونش در میخانه و بسنده شدن کنش‌ها به معاشرت با زن‌ها خط سیر داستانی را پیش نمی‌برد. تلاش بازیگر هم کمکی نمی‌کند. به نظر می‌رسد داستان حداقل در وجه ایرانی‌اش چیزی کم دارد. به نظرم دست و بال کارگردان در به تصویر کشیدن شوخی‌ها هم بسته بوده و درنهایت به کلیشه‌ها پناه برده است. شوخی‌های ایرلندی با فضای کنونی ایرانی همخوانی ندارد.»

 قهرمان و قهرمان‌پروری موضوع همواره به‌روزی است

نمایش براساس نمایشنامه «عیاش سرزمین‌های غرب» نوشته جان میلینگتون سینگ که اوایل قرن بیستم نوشته شده، به نگارش درآمده، اما به نظر می‌رسد حرف نمایش، هنوز و همچنان قابل‌تأمل و تازه است. زیورعالم در پاسخ به اینکه آیا در جامعه امروز ما پرداخت به مفهوم قهرمان‌پروری می‌تواند دریچه‌ای تازه برای تحلیل شرایط موجود، باز کند؟ گفت: «بدون‌شک قهرمان و قهرمان‌پروری موضوع همواره به‌روزی است. جوامعی همانند ایران و ایرلند همواره درگیر این موضوع هستند و خواهند بود. در نمایش جایی است که پس از پیروزی «بیلمن» در مسابقات، تصویرش به اهتزاز درمی‌آید. کافی است این موضوع را در امروز ایران قیاس کنید که چطور یک قهرمان ورزشی پس از هر موفقیتی بر بیلبوردها و تابلوها تصویرش نقش بسته می‌شود. نگاه سینگ به ماجرا نقادانه است و این موضوع به جریان تئاتر اَبی باز می‌گردد که با حضور سینگ و ویلیام باتلر ییتس قصد تغییر در فرهنگ عمومی ایرلند را داشت. به هرحال در زمانه‌ای که بیلمن می‌تواند قهرمان شود، سینگ – در مقام یکی از ناجیان زبان ایرلندی – قهرمان ملی به حساب نمی‌آید. حالا اگر به جامعه خودمان بازگردیم می‌توان به‌خوبی درک کرد مفهوم قهرمان چقدر تقلیل‌یافته است. هیچ‌وقت یک قهرمان علمی یا اجتماعی یا حتی فرهنگی بعد عظیم قهرمان ورزشی را ندارد و از منظر سینگ قهرمان‌ آن چیزی نیست که اعضای جامعه تصور می‌کنند.»

ریزه‌کاری‌های جذاب کارگردان

در میانه‌ گفت‌وگو یادآور شدم که متن نمایش دراماتورژی شده و تلاش کرده بود به شرایط حال حاضر کاملا نزدیک باشد و این ملموس بودن در دیالوگ‌هایی که به‌روز شده بود، نمود پیدا کرده بود. می‌خواستم ارزیابی او را در میزان موفقیت اثر در تطبیق و به‌روز شدن متن بدانم. زیورعالم گفت: «اول نمایش قطعاتی از فیلم «شین» پخش می‌شود. وسترن مشهوری که از قضا با موضوع نمایش هم هم‌خوانی دارد. شین، کابوی خوش‌قیافه وارد جامعه‌ای می‌شود و در مقام قهرمان نمود پیدا می‌کند؛ اما جامعه خود علیه شین می‌شود. ریزه‌کاری‌هایی که به چاکری مربوط می‌شود، جذاب است. جالب اینکه در نمایش، شخصیت پگین مجذوب فیلم است و این شاین هست که او را از دیدن شین منع می‌کند، یعنی همان کسی که قصد نابود کردن بیلمن را دارد، رقیب عشقی که تولید خطر می‌کند. اما این‌بار تراژدی شین تکرار نمی‌شود، جهان کمدی است. در موقعیت پخش مستقیم مسابقات از تلویزیون این موضوع تکرار می‌شود؛ اما ظرافت شین را ندارد. ولی به نظرم ایده‌های کارگردان روی زمین می‌ماند و بازی و اتمسفر روی صحنه آن را برجسته نمی‌کند.»

او در رابطه با دیالوگ‌ها و مستقیم‌گویی که در برخی از آنها کاملا مشهود بود، گفت: «به نظرم دست بازیگران برای بداهه باز گذاشته شده بود تا براساس فضای موجود در سالن پیش روند.» نگاه او به فضاسازی‌ها و جنس شوخی‌ها با توجه به کمدی لازم و موجود در کار برایم جالب‌توجه بود. او گفت: «من نسخه‌ ایرلندی نمایش را ندیدم ولی به نظرم درونمایه نمایش مانع از خلق شوخی‌های کنونی نمی‌شد. همه‌چیز برای این جنس از شوخی مهیا بوده؛ اما شاید اگر با مهدی چاکری فیلم‌دوست گپی می‌زدم برایش فضای کمدی فیلم «مرد آرام» جان فورد را مثال می‌زدم. دقیقا شخصیت پگین ویژگی‌های شخصیت مری کیت با بازی مائورین اوهارا را داراست، دختری ناآرام و وحشی؛ اما زیبا. ولی اوهارا در فیلم تیپ‌سازی نمی‌کند و شخصیت پیچیده‌ای از زنی سخت را به تصویر می‌کشد که از قضا وجه کمیک و رمانتیک به‌یادماندنی‌ای دارد.»

تفاوت قهرمان فرهادی با قهرمان بیلمن

زمانی که نمایش را دیدم، خیلی ناخودآگاه مدام به فیلمی که همزمان با این اثر درحال اکران است یعنی فیلم قهرمان فکر می‌کردم، به این همزمانی و به مفهوم قهرمان‌سازی در جامعه امروز. زیورعالم درباره‌ این همزمانی و اینکه آیا می‌تواند یک دغدغه مشترک برای امروز ما به حساب بیاید، گفت: «بی‌شک همین‌طور است. جامعه چندپاره امروز ایران تصور می‌کند برای گرد هم آمدن نیازمند قهرمان است. اتفاقات چندساله اخیر هم نشان می‌دهد جامعه ایران در فقدان قهرمان، به قهرمان در گذشته گرایش پیدا می‌کند؛ نوعی سوگواری نمایشی در باب نشدن‌ها. به‌طوری‌که زنده آن افراد، توانایی گرد هم آوردن آن جمعیت‌ها را نداشتند؛ اما مردگان‌شان چرا. برخلاف جامعه غربی، جامعه شرقی ایرانی وابستگی زیادی به کهن‌الگوها و اسطوره‌هایش دارد و با وجود مدرن شدن جامعه، امکان حذف این زنجیره گویی ناممکن است. در ناخودآگاه جمعی ما رسوخ کرده؛ اما مواجهه ما به دلیل اختلال امر مدرن، منجر به قهرمان‌کشی هم می‌شود. چیزی که فرهادی قصد بیانش را دارد؛ اما در بیلمن وضعیت کمی متفاوت است به‌خاطر ساحت کمدی‌اش و البته نقد تندتری هم دارد. قهرمان‌سازی قهرمان فرهادی محصول جامعه مدرن است؛ اما بیلمن به جامعه‌ای می‌پردازد که هنوز انگاره‌های سنتی دارد.»

این کارشناس حوزه تئاتر در پاسخ به اینکه آیا قهرمان، مفهوم خودش را در این برهه از زمان از دست داده است، گفت: «بدون‌شک شکل قهرمان تغییر کرده است. در جهان پست‌مدرن امروز قهرمان‌ها وانموده‌های قهرمان به حساب می‌آیند. شاخ‌های اینستاگرامی مصداق خوبی برای این موضوع هستند. قهرمان سنتی دیگر یک کهن‌الگویی است که شکل تضعیف‌شده‌اش در جامعه ما بازتولید می‌شود. حتی نقد هم می‌شود. رستم با شمایل عصر کیانی در شاهنامه امکان بازتولید عینی ندارد. در نظر داشته باشید رستم حامی حکومت سلطنتی است و ایران امروز خواهان دموکراسی است.»

به شخصه مدت‌ها بود کار رئالیستی طولانی روی صحنه ندیده بودم، از زیورعالم پرسیدم که این کار در سبک خودش چقدر موفق بوده است؟ او برایم توضیح داد که: «به نظرم نمایش چاکری رئالیستی نیست. اغراق‌های کمیکش و البته تلفیق فرهنگ ایرانی – ایرلندی مانع از رئالیستی‌شدن ماجرا می‌شود. البته ما نوعی کمدی متعلق به انگلستان و ایرلند داریم به نام کمدی رفتار (Comedy of Manners) که از قضا شخصیت شاخصش برنارد شاو ایرلندی است. وجوه این کمدی‌ها ریشه در واقعیت اجتماعی دارد؛ اما برای کمیک شدن همواره تلاش می‌شود از شوخ‌طبعی و ظریف‌بودگی برای خلق کمدی استفاده کنند، برای همین آنچه در میخانه نمایش رخ می‌دهد ناممکن به نظر می‌آید؛ اما ناممکنی که سینگ و چاکری محتملش می‌کنند. رئالیسم آن دوران وجه مستندگونه‌ای دارد که چاکری از این موضوع هم تبعیت نمی‌کند.»

 تقابل پدر و پسر در 10ساله گذشته تئاتر ایران امر ثابتی بوده است

مفهومی که در نمایش مشهود بود و ذهنم را مشغول کرده بود مفهوم رویارویی پدر و پسر، انتقال قدرت از نسلی به نسل دیگر بود که همیشه یکی از موضوعات جذاب در ادبیات و درام محسوب می‌شود. گویی فرقی هم نمی‌کند ایرلند یا هر جغرافیای دیگر. به نظرم در نمایش بیلمن این رویارویی و حتی این نفرت با چاشنی انتقام‌گیری و تحقیر‌شدگی کاملا عیان بود. زیورعالم درباره این مفهوم و ارتباطش با جامعه امروز گفت: «تقابل پدر و پسر در 10ساله گذشته تئاتر ایران امر ثابتی بوده و بی‌شک این موضوع به اتفاقات سیاسی و اجتماعی ایران بازمی‌گردد. قطع ارتباط میان هنرمند و حاکمیت در انحای مختلفش منجر به این موضوع می‌شود که بحث مفصلی است. حتی خود شما در نمایش «لرز» بازی کردید که آنجا هم این تقابل مشهود بود. درمورد ایران تردید درباره رابطه وجود دارد؛ از تغییرات در شکل خانواده امروزی نسبت به خانواده سنتی تا تغییرات در مناسبات سیاسی و اجتماعی. نمونه خوبش مخالفت‌های عمومی مردم با تصمیمات مجلس است. مجلس می‌تواند به شکل استعاری همان پدری باشد که قصد تصمیم‌گیری برای فرزندان یا ملت دارد؛‌ اما فرزندان با تصمیم پدر هم‌رأی نیستند. هم مساله نسل است و هم مساله دیدگاه و گویی در شکل اسطوره‌ای پدر و پسر باید درگیر شوند تا جهان دستخوش تغییر شود.»

با توجه به تعدد شخصیت‌ها، به نظرم می‌رسید برخی کاراکترها در اجرا به‌نوعی تیپ باقی مانده بودند. او در این‌باره گفت: «متاسفانه بازیگران فرعی توان همراهی با بازیگران اصلی را نداشتند. بیان‌ها و بازی‌ها به چشم نمی‌آمدند و این مساله به اجرا هم ضربه می‌زد.»

زیورعالم درباره طراحی صحنه و کارگردانی اثر و اینکه چقدر با جهان مدنظر متن قرابت داشت، گفت: «صحنه جایی بود که میل چاکری به سینما و فانتزی را بیش از همه نشان می‌داد. اگرچه در برخی میزانسن‌ها هم این قصه قابل‌رویت بود؛ ولی چیدمان کافه که تلفیقی از میخانه ایرلندی و ساندویچی ایرانی است بلبشوی موجود در اثر را خوب بیان می‌کرد.»

با زیورعالم درباره اینکه کارگردان چقدر از خلاقیت و امکانات خودش در طراحی استفاده کرده بود هم صحبت کردیم. به نظرم رسید در طراحی میزانسن‌ها، می‌توانست رفت و برگشت‌ها تعدیل و کمتر شود. تمهیدات فراوان دیگری در طراحی می‌شد لحاظ شود و زیورعالم در این‌باره گفت: «شاید نزدیک شدن هرچه بیشتر به یک میخانه ایرلندی کار را جذاب می‌کرد؛ اما تجربه به من ثابت کرده است در طراحی عموما گروه لیو به نوعی مینی‌مالیسم گرایش دارند و تلاش می‌کنند این وجه مینی‌مالیستی را حفظ کنند. به جز اجرای آشپزخانه عموم کارهای این گروه تقلیل‌گرا بوده‌اند. چاکری هم در همین راستا حرکت کرده است. البته رسیدن به یک دکور کامل هم این روزها صرفه مالی ندارد.»

حق انتخاب در تئاتر بیشتر است

نظر احسان زیورعالم به‌عنوان کارشناس حوزه هنرهای نمایشی درمورد وضعیت تئاتر بعد از بازگشایی دوران کرونا هم جالب بود. او در این‌باره گفت: «توقع استقبال از کارها را نداشتم. حس می‌کردم مردم ترجیح دهند تفریحات ارزان‌قیمتی را دنبال کنند. البته قیمت امروز تئاتر چندان گران نیست، مخصوصا نسبت به قیمت بلیت سینما و سینما هم چیز خاصی برای مخاطب ندارد. حق انتخاب در تئاتر به مراتب بیشتر است. ولی این حس را دارم که این شروع خوب،‌ انرژی نهفته‌ای بوده که به‌زودی افول کند. تئاتر متاثر از فضای روانی جامعه پیش می‌رود. جامعه راکد، تئاتر راکدی رقم می‌زند. هنرمند نمی‌تواند فارغ از کاستی‌های اجتماعی و اقتصادی با سیلی صورتش را سرخ کند.»



فرهیختگان
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
ارسال نظر
روایت تصویری
نگاه دوم
پیشنهاد سردبیر
پربازدیدها

واکنش مقاومت‌فلسطین به توطئه تازه اشغالگران در کرانه‌باختری /هویت عربی و اسلامی قدس و کرانه باختری حفظ خواهد شد

کمال تبریزی «سه‌جلد» را آگاهی‌بخش می‌داند/ معضل بیزینس بی‌هنری در سینما

نحوه بازی کره شمالی دفاعی است/ جوانان نباید از ابتدا بازی کنند

مرغ وزارت یک پا دارد؛ سلام به دوران بی‌ثباتی و آشفتگی ورزش

رژیم صهیونیستی تنبیه شود/ توسعه روابط ایران و عربستان باعث همبستگی در کشورهای منطقه می‌شود

دردسر جدید کی‌یف در کنگره آمریکا/ توافق دانمارک و کی‌یف در مورد خرید تسلیحات برای ارتش اوکراین

تلفات سنگین صهیونیست‌ها در شمال‌غزه/ آژیرهای هشدار مداوم در جنوب جولان اشغالی

پیش‌نویس بیانیه اجلاس ریاض/ تاکید بر مرکزیت مسئله فلسطین

باید منتظر عملکرد ترامپ ماند/ او باتجربه‌تر شده است

فاجعه بهداشتی در شمال و جنوب غزه/مرگ تدریجی مجروحان

متجاوز به عنف در همدان اعدام شد/ جزئیات پرونده

آخرین وضعیت هواشناسی امروز/ تهران نیمه ابری است

تزریق واکسن HPV، آری یا خیر؟/ پشت پرده تبلیغ یک واکسن پر حاشیه

دولت تصویب کرد/ واردات بنزین سوپر و فروش به قیمت آزاد

چرا انتخابات آمریکا بر اقتصاد ایران تاثیر عمده ندارد؟/ نگرانی جایز نیست

تغییرات جدید در سیستم بلاک کردن ایکس/ افراد بلاک شده همچنان قادر به مشاهده پست‌های عمومی هستند

اپل در انتظار جریمه از سوی اتحادیه اروپا

رسوایی کلاه آبی‌های آلمانی در ماجرای ربایش دریانورد لبنانی

بر سر موضعمان در خصوص رفع فیلترینگ ایستاده‌ایم/ لزوم داشتن نمایندگی برخی پلتفرم‌ها در ایران

انویدیا با کنار زدن اپل، باارزش‌ترین شرکت جهان شد

سوءاستفاده از بیماری یا بی شرمی رسانه ای

متا مدل‌های هوش مصنوعی خود را برای اهداف نظامی در اختیار دولت آمریکا قرار می‌دهد

ایران چه زمان حمله می کند؟/ معاریو: رعب و حشتی که جنگ روانی ایران به جان اسرائیل انداخته

بازگشت/ ترامپ چهل و هفتمین رئیس جمهور آمریکا شد

رویترز: قطر رسما تعلیق میانجیگری خود را اعلام کرد

 هدف نهایی، توقف جنگ و خونریزی در فلسطین و لبنان است/ به دنبال آتش‌بس دائمی هستیم

ترامپ فرمان‌های اجرایی بایدن را لغو می‌کند

ترامپ از خیر تجزیه گوگل می‌گذرد

دانشگاه‌ها زیر ذره بین آخرین رتبه بندی تایمز/ تعداد حضور افزایشی؛ رتبه برخی کاهشی

ماجرای برهنگی یک زن در‌ محیط دانشگاه چیست؟ فشار روانی پس از متارکه

«اخلاق» باید یکی از ملاک‌های اصلی دختران و پسران برای ازدواج باشد/اهمیت خلقیات در ازدواج

عقب نشینی مدیر شبکه تی آر تی ترکیه از اظهارات ضد ایرانی خود

اشتباه مرگبار نتانیاهو و جهنمی که برای اسرائیل ساخت

داروهای لاغری اعتیادآور/ فروش در آرایشگاه‌های زنانه

بیماری‌های خطرناک در کمین افراد چاق/ از افسردگی تا سرطان‌ها

حمله تند نتانیاهو به نظامیان معترض در ارتش صهیونیستی

علائم افسردگی در نوجوانان/ ارتباط کاهش اعتقادات مذهبی و نا امیدی

سفیر ایران: قدرت پدافند هوایی ایران در چین ترند شد

جبلی: برخی از مخاطب بالای ۷۰درصد صداوسیما ناراحت‌اند/ کدام صداوسیما؟ کدام مخاطب ؟

رشد ۳۰ درصدی اجاره‌بها/ بازار مسکن در نیمه دوم امسال تغییری ندارد

حمله موشکی سنگین حزب‌الله به پایگاه دریایی اسرائیل در حیفا

الهامی: من مقصر اصلی شکست مقابل مس رفسنجان هستم

نقد و سیاست