
به گزارش روزپلاس، بررسی دلایل ارائه طرح ترامپ و افق رژیم اسرائیل و افق مقاومت در فضای کنونی، با حضور خبرنگاران در مؤسسه مطالعات راهبردی اندیشهسازان نور برگزار شد.
در این نشست، سعدالله زارعی، تحلیلگر مسائل غرب آسیا گفت که درباره دلایل طرح ترامپ صحبتهای زیادی مطرح شده است؛ برخی از تحلیلها ذهنی است، بعضی مبتنی بر واقعیتهای عینی، و تعدادی نیز ترکیبی از فضای ذهنی و عینی هستند.
وی در پاسخ به این سؤال که چه دلایلی برای طرح ترامپ وجود دارد، تأکید کرد پاسخ من بر اساس واقعیتهای عینی است. نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، میخواست از طریق جنگ به اهداف خود در غزه دست یابد، اما نتوانست. اگر اجازه میدادند به نتیجه برسد و اهدافش را محقق کند، اسرائیلیها راه دیگری، از جمله مبادله اسرا، را انتخاب نمیکردند. بهعبارتدیگر، پذیرش مبادله اسرا از سوی نتانیاهو صورت گرفت؛ کسی که استراتژی حل مسئله را از طریق جنگ طراحی کرده بود.
زارعی با تأکید بر اینکه دولت نتانیاهو برخلاف استراتژی خود عمل کرد، اظهار داشت: پذیرش مبادله اسرا توسط رژیم صهیونیستی نشان میدهد تلآویو در رسیدن به اهداف خود با روش نظامی ناکام شده است. وی با بیان اینکه ارتش رژیم صهیونیستی طی چهار تا پنج ماه گذشته دو برنامه نظامی در غزه به اجرا گذاشت، گفت: برنامه نظامی «گدعون 2» نخستین برنامه بود که در مردادماه گذشته اجرا شد و ارتش اسرائیل شکست آن را اعلام کرد.
برنامه دوم، عملیات «ارابههای گدعون» بود که دو هفته پس از آغاز آن، زمزمههای عدم امکان موفقیت از سوی فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی به گوش رسید. بهرغم این عملیاتها، ارتش رژیم اسرائیل نتوانست به شهرها نفوذ کند. ارتش اسرائیل با قدرت نظامی خود نتوانست مسئله را حلوفصل کند و همین ناکامیهای رژیم در مسیر نظامی باعث شد اسرائیلیها به مسیر مبادله اسرا حرکت کنند.
این کارشناس تحولات غرب آسیا درباره دلایل دیگر پذیرش رژیم اسرائیل از طرح ترامپ گفت: اسرائیلیها به یک تنفس در جنگ نیاز داشتند تا فشارهای داخلی مربوط به آزادی اسرا و فشارهای بینالمللی در اعتراض به جنایات نظامیان صهیونیستی در غزه را کاهش دهند؛ لذا از طرح ترامپ استقبال کردند و آن را فرصتی برای ارزیابی دوباره دانستند. این در حالی بود که در طرح ترامپ مواردی وجود داشت که با استراتژی ارتش اسرائیل متفاوت بود، از جمله خروج از غزه.
زارعی درباره مبادله اسرا توسط فلسطینیها نیز گفت: طرف فلسطینی تحت فشارهای زیادی بهدلیل آوارگی بود و اسرائیل بهطور میانگین روزانه 80 نفر را به شهادت میرساند و حدود 200 فلسطینی را مجروح میکرد. در نتیجه، فضایی ایجاد شده بود که باید اقدامی برای ملت فلسطین انجام میشد. این در حالی بود که مقاومت فلسطینی پیش از طرح ترامپ بهدنبال آتشبس بود.
زارعی درباره افق مقاومت نسبت به آتشبس گفت: آنچه برای طرف فلسطینی اولویت داشت، توقف جنگ بود. همچنین مقاومت بر عقبنشینی ارتش اسرائیل از بخشهایی از نوار غزه و باز شدن مسیر کمکهای بشردوستانه تأکید داشت. اینها مسائلی بود که در طرح ترامپ برای فلسطینیها مطرح شده بود.
این کارشناس درباره نقض آتشبس گفت: اسرائیلیها به آتشبس بهعنوان یک استراتژی نگاه نمیکنند بلکه نگاهشان تاکتیکی است. صهیونیستها میکوشند فضای جنگی دوباره به غزه بازگردد.
بر اساس برخی آمارها، از آغاز آتشبس (15 مهر تا امروز) 38 نفر از فلسطینیان در غزه به شهادت رسیدهاند. زارعی آتشبس فعلی را شکننده خواند و گفت ممکن است طی روزهای آینده شاهد تشدید درگیریها در غزه باشیم.
وی در مورد مدل جنگی رژیم صهیونیستی در غزه توضیح داد: برخی معتقدند درگیریها بهتدریج افزایش مییابد اما با شدت کمتر از قبل. بعضی تحلیلگران گفتهاند اسرائیل پس از آتشبس، از عملیات نظامی به سمت عملیات امنیتی تغییر جهت میدهد تا مانع بازسازی غزه شود و مردم آنجا را مجبور به مهاجرت کند. تحلیلی دیگر مبتنی بر ترکیب دو سناریوی پیشین است؛ بهنظر من، ایده سوم ترکیبی از جنگ کمشدت و عملیات امنیتی خواهد بود و این مدل سوم در عمل رخ خواهد داد، یعنی تلفیقی از عملیات نظامی با اقدامات تروریستی و امنیتی.
زارعی در پایان تصریح کرد: مقاومت نقضکننده آتشبس نبوده است و اگر جنگ از سر گرفته شود، مقاومت از سطح بالاتری از مشروعیت برخوردار خواهد بود و میتواند جنگ را مدیریت کند.