ماجرای عجیب فیلمی که ذهن شما را تسخیر می‌کند

فیلم «جنایت بی‌دقت» به کارگردانی شهرام مکری که روایت‌گر آتش‌سوزی سینما رکس آبادان است چند روزی است به اکران درآمده، این فیلم که در هفتاد و هفتمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز موفق به کسب جایزه بهترین فیلمنامه از منتقدان سینمایی شده است
کد خبر: ۲۳۰۶۲۱
تاریخ انتشار:۲۴ آذر ۱۴۰۰ - ۱۴:۴۴ - 15 December 2021
به گزارش روزپلاس؛ فیلم «جنایت بی‌دقت» به کارگردانی شهرام مکری که روایت‌گر آتش‌سوزی سینما رکس آبادان است چند روزی است به اکران درآمده، این فیلم که در هفتاد و هفتمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز موفق به کسب جایزه بهترین فیلمنامه از منتقدان سینمایی شده است.



اما روون لینارز از وب‌سایت آسیا مووی پلاس در بخشی از نقد خود درباره ی فیلم این‌چنین نوشته است: «بدون شک تماشای جنایت بی‌دقت کار آسانی نیست. فیلم تازه مکری به بیننده مشت می‌زند و او را گیج و عصبانی می‌کند.» خصیصه‌ی بارز فیلم‌ها و قصه‌های مکری را می‌توان بازی با زمان و استفاده از برداشت بلند دانست.

شهرام مکری پیش از این اعلام کرده بود با روایت‌های غیرخطی و بازی با زمان قصد دارد ببینید چگونه می‌توان در زمان پرسپکتیو ایجاد کرد و آن را درهم ریخت. در «جنایت بی‌دقت» دیگر از برداشت بلند خبری نیست، اما همچنان با فرم سینمایی به مثابه یک پازل عینی مواجهیم که اساس آن به هم ریختن پیش‌فرض ذهنی مخاطب در فهم زمان در ابعادی بزرگتر و به معنای تاریخ است که از گذشته تا حال امتداد پیدا می‌کند.



فیلم مدام بیننده را با میزانسن‌ها، دیالوگ‌ها و اتفاقاتی تکراری مواجه می‌کند، اما هر بار از سویه‌ای جدید و با شخصیت‌هایی متفاوت این کار را انجام می‌دهد. مکری در «جنایت بی دقت» سعی دارد با جهانی برساخته و انباشته از ارجاعات متنی و فرامتنی به سینمای ایران تجربه‌ای شبیه به یک دژاووی تاریخی را برای تماشاگرش رقم بزند.

مهدی یزدانی خرم نوشت: «جنایتِ بی‌دقت». پیچیده، چندلایه و اشباع‌شده از تاریخی که مدام تلاش می‌کند خودش را از روایتِ رسمی خارج کند. فیلم قصه‌ی آتش‌زدن یا دقیق‌تر «میل» به آتش‌زدن سینماست با ارجاع مداوم به جهنمِ سینما رکس آبادان. شهرام مُکری، این مدرنیستِ لج‌باز از تمامِ عناصر تاریخی و اشاره‌های سینمایی و ادبی استفاده کرده تا مُرده‌گانِ سالِ ۱۳۵۷، آن سوخته‌گانِ خاکسترشده را در بدن‌هایی امروزی از نو بسازد.



بدن‌هایی در قالبِ تماشاچی‌های فیلم در یک سینما که بیش از گنجایش بلیط فروخته. آن‌ها روی پرده در حالِ تماشای «جنایتِ بی‌دقت» هستند و ما در انتظار آتش. آتشی که مُکری در تحقق‌اش دخالت کرده و مدام به تعویق می‌اندازدش. چهار شخصیت که میل به آتش‌زدن دارند (سه مرد سن‌دار و یک جوان با بیماری عصبی) قصد خود را از سال ۵۷ به سالِ ۹۹ آورده‌اند. آن میان قصه‌ی موشکی عمل‌نکرده را داریم در یک دشت و دخترانی که همراه سه نظامی و دو مرد محلی باید یک شب را کنار چشمه‌ای نفرین‌شده بگذرانند. مُکری عاشقِ قرینه‌سازی‌ست و البته روایتی که این وهم را می‌سازد که همه چیز دوباره تکرار خواهد شد.



چسترتون در نوشتاری پیرامون مفهوم تکرار نزدِ کودکان می‌نویسد که کودک در هر تکرار معنا و وضعیتی تازه کشف می‌کند که برای ذهنِ بزرگ‌سال توجیه و معنایی ندارد. (نقل به‌مضمون). مُکری نیز از این ترفند استفاده می‌کند تا بیننده را تا حدِ عاصی‌شدن پیش ببرد و به او بقبولاند تاریخ «تکرار» می‌شود گویا، در حالی‌که تمامِ فیلم علیهِ همین مفهوم است؛ و برای همین در تکراری که از زاویه‌های مختلف آن را درک می‌کنیم بخش‌هایی از حقیقت متولد شده و باز می‌میرند. میزانسن‌های حساب‌شده و هندسه‌ی تصاویر همراهِ فیلم‌نامه‌ی اثر هستند که چنین ترکیبِ عجیبی می‌سازند. رستاخیزی از سوخته‌گان ۲۸ مرداد سالِ ۵۷ انجام شده و آن‌ها دوباره و در شکل‌های انسانی دیگری «بازگشته»‌اند و آتش‌افروزان از نو می‌خواهند سینما را آتش بزنند.



آتش اسمِ رمز فیلم است و البته «آدمک» تاریخ که در ابتدا و انتهای اثر تاثیرش را می‌گذارد. فیلم از این منظر کاملن ضد مفهومِ هگلی تاریخ است و از سویی در تکرارِ نشانه‌های تاریخی معنا‌های آن‌ها را منهدم می‌کند. مُکری تاریخِ سوزاندن را نشانه می‌رود. مردِ تب‌زده‌ی او با جارویی مشتعل آماده‌ی شعله‌ورکردن موتوری‌ست که نیروی تاریخ را تامین می‌کند. (قرینه‌ای از موتور برق در فیلم). منتها همه چیز در تکرار‌ها رنگ می‌بازند و آدم‌ها هنوز در سینما هستند. انگار این «جنایت» تمام نمی‌شود و ابدی‌ست. در فیلم یک دیالوگ مهم وجود دارد که کلید است: «این‌جا بوی مُرده می‌دهد».
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
ارسال نظر
روایت تصویری
نگاه دوم
پیشنهاد سردبیر
پربازدیدها

شکست کامل ارتش اسرائیل در تصرف شهر الخیام لبنان

رسانه عبری: ایران در حال استفاده از نقاط ضعف اسرائیل است

حملات موشکی بامدادی حزب‌الله به پایگاه «میرون» ارتش اسرائیل

بازیکنی که ناگهان مربی شد/ گزینه «صفر کیلومتر» برای تیم ملی ایران!

هوش مصنوعی و انتخابات آمریکا؛ تهدیدی فراتر از اختلافات سیاسی

«پزشک خانواده» بچه سر راهی وزارت بهداشت/ همیشه پای «پول» در میان است

۶ راهکار کلیدی برای افزایش امنیت کاربران در برابر تهدیدات سایبری

تئاتر کودک و نوجوان نیازمند حمایت است/ نقش صداوسیما در تبلیغات

رژیم اسرائیل رسما روابط خود با «آنروا» را قطع کرد

بقایی: واکنش ما در برابر تجاوز اسرائیل قطعی است/ به هر سلاحی برای دفاع از ایران مجهز می‌شویم

کسب با ارزش‌ترین مدال تاریخ بوکس ایران/ ملک‌خطابی نقره گرفت

ادعای هریس:تمام توانم را برای پایان جنگ غزه به کارخواهم گرفت

خداحافظی ۴ نماینده با خانه ملت/ تکلیف کرسی‌های خالی چه می‌شود؟

نگاهی به وضعیت دریاچه ارومیه /دولت چهاردهم دریاچه را احیا می کند؟

ماجرای برهنگی یک زن در‌ محیط دانشگاه چیست؟ فشار روانی پس از متارکه

واکنش رسانه رسمی چین به عملیات وعده صادق ۲

ناترازی بنزین؛ بحرانی با چند راه حل/ اختصاص بنزین به هر کد ملی زمینه‌ساز کاهش مصرف سوخت می‌شود

دستیاران هوش مصنوعی/ نیروی کمکی در خانه یا جاسوسی در سایه؟

عقب نشینی مدیر شبکه تی آر تی ترکیه از اظهارات ضد ایرانی خود

جزئیات نحوه افزایش حقوق کارمندان در سال ۱۴۰۴ مشخص شد/ میزان معافیت مالیاتی حقوق بگیران پایین جامعه، صددرصد افزایش خواهد یافت

کلاف پیچیده پرمصرف‌ها/ قیمت برای مشترکان پرمصرف گاز واقعی می‌شود؟

لزوم معافیت مالیاتی حداقل‌بگیران/ کسری بودجه باید کنترل شود

اشتباه مرگبار نتانیاهو و جهنمی که برای اسرائیل ساخت

حمله تند نتانیاهو به نظامیان معترض در ارتش صهیونیستی

سفیر ایران: قدرت پدافند هوایی ایران در چین ترند شد

دانشگاه‌ها زیر ذره بین آخرین رتبه بندی تایمز/ تعداد حضور افزایشی؛ رتبه برخی کاهشی

جبلی: برخی از مخاطب بالای ۷۰درصد صداوسیما ناراحت‌اند/ کدام صداوسیما؟ کدام مخاطب ؟

رشد ۳۰ درصدی اجاره‌بها/ بازار مسکن در نیمه دوم امسال تغییری ندارد

نقد و سیاست