به گزارش روزپلاس، اولین جاسوس بعد از انقلاب اسلامی محمدرضا سعادتی از اعضای ارشد سازمان منافقین موسوم به مجاهدین خلق بود که در 6 اردیبهشت 1358 و در حین دیدار با ولادیمیر فیسینکو دستگیر شد.
محل تماس، شرکت نولکو (شرکت به ظاهر صنعتی جهت پوشش عملیات جاسوسی سازمان) بود. در زمان دستگیری، یادداشتی مربوط به مذاکره با رابط شوروی از سعادتی به دست آمد که همه موارد و تجهیزات خواسته شده در آن از ضرورتهای یک کار جاسوسی سازمانیافته بود.
سعادتی پس از محاکمه به 10 سال زندان محکوم شد ولی پس از اثبات نقش وی در اقدام به ترور آیتالله محمدیگیلانی، سیداسدالله لاجوردی و محمد کچویی مجدداً محاکمه و در مردادماه 1360 به اعدام محکوم شد.
سعادتی اگرچه توانست از ضربه 1350 ساواک جان سالم به در ببرد اما به همراه همسرش ناهید جلال زاده در 17 اردیبهشت 1351 دستگیر شد و پس از دستگیری در زندان به حبس ابد محکوم شد. او در زندان به کمون مسعود رجوی پیوست و همسرش ناهید جلال زاده نیز محکوم به حبس 4 ساله شد. سعادتی پس از تغییر ایدئولوژی سازمان و مارکسیست شدن که باعث شکاف در زندانیان شده بود، از زندان اوین به زندان قصر منتقل شد و با گروه لطف الله میثمی به رقابت برخواست. عزت الله مطهری دراین باره می گوید : « در زندان قصر ما را به بندهای 5و6 بردند. یک جمع کمونیست ها بودند و جمع دیگر مجاهدینی ها که در راستای منویات رجوی و خیابانی حرکت می کردند. در رأس اینها محمدرضا سعادتی بود. جمع سعادتی 18 نفر بود که به سازماندهی و تبلیغ می پرداختند و اعتقادی به نجاست مارکسیست ها نداشتند. سعادتی را از اوین به قصر آورده بودند که جمع آنها را هدایت کند
در 23 بهمن 1357 زمانی که سازمان مجاهدین خلق طی بیانیه ای رسمی اعلام موجودیت کرد، در بین اسامی کادر مرکزی پانزده نفری نام محمدرضا سعادتی به چشم می خورد. سعادتی پس از رهایی از زندان ساواک به عضویت هیئت مدیره شرکت نولکو درآمد و در کنار آن در دادستانی انقلاب ایران نیز مشغول به کار شد. او در این دوره توانست با ماموران شوروی در ایران ارتباط بگیرد. برخی محمدرضا کلاهی را جزئی از شبکه نفوذ سعادتی می دانند که توانست فاجعه انفجار 7تیر 1360 را پدید آورد.
اعترافات در خصوص نحوه ارتباط با شوری
سعادتی در اعترافاتش از نحوه ارتباط با جاسوسان شوروی می گوید: « در اوایل اسفند 1357 در تظاهراتی که سازمان در دانشگاه تهران ترتیب داده بود، ولادیمیر فیسینکو که خود را خبرنگار روزنامه ایزوستیا معرفی کرد سوالاتی درباره سازمان مجاهدین و اهداف آن پرسید و باب مراوده باز شد. در نتیجه ملاقات های منظم با نامبرده برگزار شد و به ترتیب سوالاتی درباره مساله کردستان، حزب توده، چریکهای فدایی خلق، اطلاعات افسران سیا در ایران و ... مطرح شد که احتمال جاسوسی فیسینکو برای شوروی را به ذهن متبادر میکرد»
پس از پیروزی انقلاب، سازمان مجاهدین، از طریق ولادمیر فیسینکو که از افسران رزیدنسی و از کارشناسان مسائل ایران محسوب میشد با حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی مرتبط شد و مذاکراتی را صورت دادند. مذاکرات با حضور ولادمیر کوزیچکین و اکثر اعضا و افسران کا.گ.ب در ایران انجام شد.
یادداشت سعادتی درخصوص تجهیزات درخواستی از شوری
در زمان دستگیری، یادداشتی مربوط به مذاکره با رابط شوروی از وی به دست آمد که همه موارد و تجهیزات خواسته شده در آن از ضرورتهای یک کار جاسوسی سازمانیافته بود:
«اطلاعاتی، 1ـ نیازهایی که ما داریم: الف ـ به لحاظ من: 1ـ ضبط صوت همراه با فرستنده؛ 2ـ دوربین کوچک و یا دوربین میکروفیلم؛ 3ـ گیرنده و فرستندههای خیلی کوچک و ریز؛ 4ـ دستگاههای استراق سمع از فواصل دور (50 متری)؛ 5ـ تجربیات لازم در مورد بایگانی و طبقهبندی پروندهها؛ 6ـ دستگاههای کنترل تلفن، با مشخصکننده؛ 7ـ دستگاههای رمزکننده تلفن؛ 8ـ تجربیات لازم در امور اطلاعاتی و ضداطلاعاتی؛ 9ـ اطلاعات در مورد فعالیتهای C.I.A و...؛ 10ـ مشخص شدن دورهها و ویژگیهای افرادی که این دورهها را میبینند؛ 11ـ افسران C.I.A را که میشناسید، به ما معرفی کنید؛ 12ـ از شبکههای C.I.A در ایران، در صورتی که اطلاعی دارید، میتوانید با کمک ما آن را رد کنید؛ بدین صورت که اطلاعات را به ما بدهید؛ ما روی آن کار میکنیم و سپس، بعد از عمل، آن را برای شما و دولت به طور مفصل تشریح میکنیم.»
سازمان مجاهدین قصد داشت با تحویل پرونده سرلشکر مقربی، یکی از حیاتیترین گره های جاسوسی شوروی در ازای تحویل سلاح و تجهیزات و اطلاعات پیرامون فعالیت های سازمان سیا در ایران را باز کند.
سازمان مجاهدین خلق هیچگاه متوجه نشد که محل قرار سعادتی با دبیر اول سفارت شوروی چگونه فاش شد، ولی پس از دستگیری سعادتی، سازمان با تمام قدرت برای پاک کردن جرم جاسوسی تلاش کرد تا کادر مرکزی خود را از جاسوسی مبری سازد.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی