۱۳:۲۲ |  ۱۴۰۰/۱۱/۱۳

جدیدترین نظریه احساسات

جدیدترین نظریه احساسات توضیح می دهد که چه چیزی باعث می شود احساسات شما روشن و خاموش شود.
کد خبر: ۲۳۸۲۴۱
جدیدترین نظریه احساسات

به گزارش روزپلاس؛ جدیدترین نظریه احساسات توضیح می دهد که چه چیزی باعث می شود احساسات شما روشن و خاموش شود.

علل تغییر در عواطف و احساسات، یک سؤال نظری مهم در روانشناسی است.

یک رویکرد جدید، ایده جذاب "اشاره گر معنایی" را به عنوان مکانیزمی که سوئیچ عاطفی است،را، معرفی می کند.

بعد از یک روز پر استرس، یک شب خوش را در خانه سپری می کنید. می دانستید بسته ای قرار است آن شب همراه با هدیه ای که برای خود خریده اید تحویل داده شود. وقتی می رسد، مشتاقانه آن را باز می کنید و متوجه می شوید که واقعاً آن چیزی نیست که انتظارش را داشتید. احساسات شما در یک لحظه از لذتی که هنگام برداشتن بسته از درب منزل خود تجربه کردید به واکنش ناخوشایند دیدن آنچه در آن بسته بود تغییر می کند.

اشاره گر معنایی و سوئیچ احساسات شما:

با معرفی اصطلاح «اشاره‌گر معنایی»، تیم تحقیقاتی بر نحوه ارتباط الگوهای عصبی در مغز با افکار یا ارزیابی‌هایی که در مورد یک موقعیت خاص دارید تمرکز می‌کنند. 

چهار مؤلفه برای نشانگر معنایی هیجان وجود دارد: 

وضعیت واقعی، 

تغییرات فیزیولوژیکی (مانند ضربان قلب)، 

ارزیابی موقعیت، 

و ارتباط با خود

به عنوان مثال احساس خشمی را که هنگام باز کردن آن بسته تاسف بار احساس کردید در نظر بگیرید. این ، همان وضعیت واقعی است. از نظر فیزیولوژیکی، ممکن است برخی از برانگیختگی های خودمختار مانند شروع ضربان قلب شما پس از کشف محتویات بسته، کمی تندتر شود.

 سپس ارزیابی شما از شیء موجود در بسته به عنوان یک شیء نامطلوب، در معادله نقش خواهد داشت(ارزیابی موقعیت). در نهایت، دیدن این که اکنونچگونه  باید از بازگرداندن بسته دست بردارید، به خودتان مربوط می شود، زیرا با این تصور آزاردهنده مواجه می شوید که باید تلاش کنید آن را یا پس دهید یا نگه دارید.

این احساسات دوسوگرا منعکس کننده چیزی است که محققان کانادایی از آن به عنوان رقابت بین دو نشانگر معنایی یاد می کنند. اینکه کدام احساس برنده خواهد شد بستگی به این دارد که کدام نشانگر معنایی مهار شود. 

نظریه اشاره گر معنایی چیزی بیش از یک مفهوم انتزاعی است . که فقط در صورتی کار می کند که کامپیوتری در ذهن خود داشته باشید. در واقع، «افراد در جستجوی تغییر عاطفی به روان‌درمانگر مراجعه می‌کنند، زیرا دچار احساسات منفی مانند غم، اضطراب، ترس و شرم هستند». Laurette Larocque، روان درمانگر، از دو مورد از مراجعانش میگوید. برای یکی از آنها، درمان در کاهش احساس شرم و افزایش دفعات عواطف مثبت او مانند شادی و امید مفید بود. 

مورد دیگر زنی بود که برای احساس اضطراب، افسردگی و گناه خود در مورد آنچه که به نظر او نارسایی در انجام نقش های کاری و خانوادگی خود بود، به دنبال کمک بود. همانطور که نویسندگان خاطرنشان می کنند، "نظریه های احساسات باید بتوانند چنین تغییراتی را توضیح دهند."

چگونه می توانید نشانگرهای معنایی ناکارآمد خود را تغییر دهید؟

در موارد روان‌درمانی لاروک، تغییری که رخ داد فقط در احساسات لحظه‌ای نبود، بلکه تغییری طولانی‌مدت در رویکرد بیماران او به زندگی بود. در واقع، نشانگر های معنایی، معانی ای هستند که شما به وقایع میدهید که میتواند احساست همسو یا حتی متضاد را در کنار هم جمع کنند. 

اگر تمایل به مضطرب بودن دارید، وارد یک موقعیت عملکردی می‌شوید که منجر به تغییرات فیزیولوژیکی، ارزیابی‌های منفی و باورهایی منفی می‌شود. نوع تغییری که به دنبال آن می‌گردید، به این معنا نیست که شما همیشه آرام هستید و الان هم میخواهید دوباره آرامشتان را بدست بیاورید، بلکه به این معناست که شما تمایل به احساسات مثبت دارید تا احساسات منفی. که برای انجام این کار، تقریباً باید "مغز را قادر کنید تا نشانگرهای معنایی مربوطه را تولید کند."

روان‌درمانگران، این ایده‌ها را عملی می‌کنند، «نمی‌توانند مستقیماً بر روی نشانگرهای معنایی عمل کنند، اما می‌توانند با مراجعه‌کننده برای بازسازی موقعیت‌ها، ارزیابی‌ها و فیزیولوژی کار کنند». آنها همچنین می توانند به مراجعان کمک کنند تا اهداف خود را تغییر دهند. در مورد زنی که احساس می‌کند به وظایف خود در حوزه کار و خانواده عمل نمی‌کند، شاید بتوان به او کمک کرد تا اهداف غیرواقعی را تغییر دهد. آنها می توانند به طور غیرمستقیم الگوهای عصبی ای را تغییر دهند که آنها را مستعد تجربه احساسات منفی با استفاده از خود ارزیابی منفی می کند. از نظر فیزیولوژیکی، درمانگران همچنین می توانند با آموزش مدیتیشن، آرامش و تنفس عمیق به مراجعان خود، اشاره گر معنایی را در آنها به جریان بیندازند.

تغییر عاطفه، بر اساس مدل اشاره گر معنایی، می تواند در خارج از روان درمانی نیز رخ دهد. نویسندگان خاطرنشان می‌کنند که افراد می‌توانند از طریق راه‌هایی مانند خودیاری، مشارکت در سازمان‌های مذهبی یا سیاسی، و سایر فعالیت‌هایی که «باورها، اهداف، و حالات فیزیولوژیکی آن‌ها را به‌طور چشمگیری تغییر می‌دهد»، هم عواطف  خود را تغییر دهند. می‌توانید به دنبال سرگرمی‌های جدید، دوستان، موقعیت‌های زندگی و روابط عاشقانه باشید که این تغییرات بیشتر و عمیق تر رخ دهند.

این جدیدترین نظریه احساسی ، سعی بر درک مفاهیم پیچیده بین فیزیولوژی، افکار، ادراک از خود، و موقعیت های واقعی دارد. تا بتوان بیشتر، بر اینها مسلط شد.

گزارش خطا
ارسال نظر
نقد و سیاست