به گزارش روزپلاس؛ یک بررسی تحقیقاتی موضوع عجیب و کم تحقیق شده عشق اول را نشان می دهد. احساسات نوجوانان، قدرتمند و عجیب است و آنها با سیگنالهای شنودی جدیدی که در فیزیولوژی در حال تغییرشان ایجاد میشود، سروکار دارند.
برخلاف انتظار، نوجوانان پسر بیشتر از دختران در معرض خطر آشفتگی روانی ناشی از درد دل های نگفته، هستند.
نوجوانان از درک و حمایت والدین در تنظیم این آسیب بهره مند می شوند.
اما زمانی که عشق ، برای اولین بار ظهور می کند - عموماً در سال های نوجوانی - جدید، عجیب و قدرتمند است و می تواند هم نوجوانان و هم والدین آنها ، را ویران کند.
والدین و محققان بیشتر نگران خطرات رابطه جنسی نوجوانان هستند تا عاشقانه های آنها، اما عشق رمانتیک - چیزی متفاوت از تمایلات جنسی - بخش عظیمی از انرژی عاطفی نوجوانان را به خود اختصاص می دهد.
دختران 34 درصد از احساسات قوی خود را به روابط عاشقانه، فانتزی یا واقعی نسبت می دهند. پسرها 25 درصد از احساسات قوی خود را به اینها نسبت می دهند. آنها می گویند که "فکر کردن به اینکه چه کسی مرا دوست خواهد داشت و چگونه خواهد بود" یک دغدغه دائمی است، وهمیشه وجود دارد.
تعداد کمی از بزرگسالان، قدرت و عمق عشق نوجوانان را درک میکنند. با این حال، وقتی نوجوانان عاشق میشوند و وقتی عشقشان را از دست میدهند، احساس میکنند که زندگی آنها رو به پایان است.
نوجوانان برای درک طیف جدید احساسات خود سخت کار می کنند. تلاشهای آنها از طریق شهود ، آن حس ششم به عنوان تجسم، با احساساتی از وضعیت درونی اندامهایمان ، پمپاژ قلب، فعالیت گوارشی در معده، پر شدن و خالی شدن ریهها و... انجام میشود. با یک شریک عاشقانه، آنها می توانند برای بیان احساسات خود، به یکدیگر بپیوندند. وقتی آن عشق را از دست می دهند، نه تنها بخاطر آن از دست دادن، بلکه از تنهایی نیز رنج می برند. هنگامی که آنها به دنبال حمایت از والدین هستند، اغلب ناامید می شوند.
وقتی اولین عشق یک نوجوان به پایان می رسد، والدین این فقدان را از طریق افسانه هایی تفسیر می کنند که غم آنها کوتاه مدت است .
در مرحله حاد آن، دختران نسبت به پسرها در برابر تأثیر غم عشق آسیب پذیرتر هستند.
تفاوت بین دختران و پسران در هنگام جدایی
گفته می شود که نوجوانان دختر بیشتر از نوجوانان پسر به روابط نزدیک وابسته هستند. از این رو، انتظار می رود که آنها بیشتر ، از جدایی رنج ببرند. اما این در میان بسیاری از مفروضات رایج در مورد احساس دختران در مقابل آنچه که پسران احساس می کنند نادرست است.
در واقع، وقتی صحبت از روابط عاشقانه به میان میآید، دختران نوجوان نسبت به پسران نوجوان آسیبپذیرتر هستند. کسانی که در خط مقدم سلامت روان نوجوانان قرار دارند، سالهاست که این را میدانند.
یک مشاور دبیرستانی توضیح داد: «پسران وقتی از یک دختر جدا میشوند از هم میپاشند. نمی توانند درس بخوانند. اگر آنها با مشکلاتی در مورد کار یا والدینشان به من مراجعه کنند، می توانم به آنها کمک کنم. اما وقتی میآیند و میگویند که به تازگی از یک دختر جدا شدهاند، من یک پرچم قرمز میبینم.»
تفاوت این است که دختران شبکه دوستی بیشتری دارند که باید از آن استفاده کنند. دوستان نزدیک به عنوان تنظیم کننده احساسات عمل می کنند. از طریق گفتگوهای صمیمی، دوستان به آنها کمک می کنند تا احساسات خود را بازتاب دهند و عملکردهای اجرایی مغز را تحریک کنند و سپس اضطراب و ناامیدی را کاهش دهند.
اما پسرها، به دلیل اینکه تمایل دارند طبق قانون "مرد خواسته های خود را برای "قوی" و "مستقل" بودن و تحمل بارهای عاطفی ، در سکوت اعمال می کند" ، بیشتر به یک شریک عاشقانه وابسته هستند که ممکن است تنها منبع صمیمیت آنها باشد.
این تفاوت را می توان در زبانی که نوجوانان برای توصیف تجربیات خود استفاده می کنند، مشاهده کرد. در حالی که دختران نوجوان جدایی را با عنوانهای "واقعا سخت" یا "یک شوک" توصیف می کنند و اذعان می کنند که احساس می کنند "گم شده" یا "گیر" می کنند، پسران نوجوان از کلماتی مانند "از هم پاشیدگی" و "کشتی غرق شده" و .. استفاده می کنند که به معنای اختلال شدید است. و سرگردانی و طرد شدن توسط یک عاشق، هویت، سلامت و خلق و خوی آنها را تهدید می کند. هیچکس نباید با به حداقل رساندن درد خود به تنهایی خود بیفزاید.