مهدی رمضانی، کارشناس امور فرهنگی در یادداشتی برای روزپلاس نوشت: چهره اتو کشیده غرب، او را از بوی تعفن سبک زندگی آمریکایی غافل نساخت. او از نوجوانی سال های زندگی اش را در آمریکا در حالی می گزارند که روز به روز بر نفرتش از تفکر غربی افزوده می شد.
وقتی امام را یافت، تمام عمرش را با اعتماد به نفس به یاری امام گزاشت.
بین حاج نادر طالب زاده و هنرمندی که تا ازمیر ترکیه نرفته، تمام هویتش را میبازد چه تناسبی است که هر دو را هنرمند می نامند؟
اگر مرحوم نادر طالب زده هنرمند تراز انقلاب است که دیگر هنرمند خواندن آن کسی که ذره ای غرب گرایی در سینه دارد جفایی است عمیق بر مقام شامخ هنرمند. همانان که با دهان باز بر هر چه که از آن طرف می آید نگاه می کنند و رسالت ایرانیزه کردن هر مُهمَلی که در دستگاه اهریمنی تولید می شود را بر گرده دارند.
نادر طالب زاده رسالت قاب گرفتن تناقض های تمدن غرب را بر گرده خود احساس می کرد. او طی سلوکی هنرمندانه دستکش مخملی غرب را کنار میزد و ذات آهنی آن تفکر را برای مخاطب به نمایش می کشید؛ همان چیزی که با همه وجود آنرا لمس کرده بود.
روز رحلت شهادت گونه او را باید روز هنرمند زده از غرب نامید، در مقابل هنرمند غرب زده.