به گزارش صفحهی روانشناسی «مثبت زندگی» پایگاه خبری روزپلاس، انسان نه تحت تأثیر خود اشیاء، بلکه تحت تأثیر برداشتی است که از آنها دارد.
باور گروهی از روانشناسان آن است که انسان تحتتاثیر سه فاکتور مهم میباشد.
افکار، احساس و رفتار
در ابتدا فکری به ذهن فرد میآید. این فکر احساسی را در او بهوجود میآورد و فرد بر اساس احساس ایجاد شد در او رفتاری انجام میدهد. بنابراین هر رفتاری که از ما سر میزند ناشی از افکار ما میباشد. این نکته اهمیت داشتن افکار درست را بیشتر میکند.
فکر درست احساس و در نتیجه رفتار درست را ایجاد میکند. کسی که احساس و رفتار نادرستی دارد افکار او نیز مسلما با واقعیت مناسبتی ندارد. ما به افکار نادرست خود که با دنیای واقعی تطابقی ندارد خطاهای شناختی میگوییم.
روان درمانگران در جلسات درمانی رفتاری شناختی سعی میکنند تا این خطاها و تأثیرات آنها را به فرد مراجعه کننده معرفی کرده و سپس به ریشهکن کردن آنها در ذهن میپردازند.
چرا که دیدگاه شناختی رفتاری بیان میکند بسیاری از مشکلات و آسیبات روانی در طرز فکر افراد ریشه دارند و این خطاهای شناختی هستند که افراد را به سمت تفکرات مخرب میکشانند. انسانها به طور کامل تحت تأثیر برداشتهای خود از موضوعات مختلف قرار میگیرند نه خود موضوع.
خطاهای شناختی راههایی برای حفظ و تأیید و قوانین و فرضیات غلط ذهن افراد در مورد خود، دیگران و دنیا هستند. فرد علارغم این که شواهد متناقض با فرضیات خود را مشاهده میکند اما همچنان بر خطاهای شناختی خود وفادار میمانند.
افراد میتوانند این خطاهای شناختی را در خود شناسایی و آنها را اصلاح کنند. این خطاها زمینه را برای ابتلا به انواع اختلالات روانی فراهم میکنند.