به گزارش روزپلاس؛ گاهی افراد، با شناخت ناقص احساسات درونی شان، و اشتباه گرفتن احساساتشان باهم، هر چه سعی میکنند تا خود را آرام کنند، تلاششان پاسخ نمی دهد. چراکه أساسا منشا و اصل آن إحساس را درست نشناخته اند. به عنوان مثال فرد فکر میکند که عصبی است در حالیکه ، بشدت ناراحت است. و هرچه تکنیک های کنترل خشم و تخلیه خشم هست را انجام میدهد و نتیجه نمیگیرد.
وقتی شخص نمی‌داند که چه احساسی دارد، از خودش دور شده و صمیمیت را در روابط خود از دست میدهد. با گذشت زمان اطرافیان متوجه این بی خیالی و گاه تصنعی بودن رفتارها می‌شوند؛ در نتیجه به مرور از او فاصله خواهند گرفت.
با آگاهی از انواع احساسات خود می‌توانید آن‌ها را ادراک و تجربه کنید؛ با تامل و ابراز حس خود در نهایت می‌توانید به سمت ارتباطات سالم‌تر قدم بردارید. برای دست یابی به شناخت احساسات، لازم است تغییرات فیزیولوژیکی بدن در حین تجربه احساسات‌تان را بشناسید. افرادی که دارای سلامت روان هستند، هنگام بروز انواع احساسات آن‌ها را سرکوب نکرده و همانطور که هست آن را بروز می‌دهند. و این همان اصیل بودن است.
هیجانات باعث تحریک جسمی نیز می شوند
ترس همیشه در قسمت شکم ، در نیمه بالای بدن و یا پاها . عصبانیت در ناحیه شانه ، چهره ، در پشت کمر بین تیغه‌های شانه رو به بالا، در پشت گردن و در اطراف دو طرف فک احساس می‌شود. غم در چانه و شاید در گلو خود را نشان بدهد.توجه به جسم خود و این که قبل از بروز هیجانات چه اتفاقی افتاده است ،ممکن است اطلاعاتی در جهت تشخیص احساسات و هیجانات ما به دست دهد.
هیجانات به ما اطلاعاتی می دهند و معمولا یک عکس العمل با هیجان همراه است، ما معمولا هنگام ترس ، به مبارزه یا دفاع از خود یا فرار تمایل داریم هنگام خجالت از تماس چشمی پرهیز کرده یا دوست داریم خود را پنهان کنیم.هنگام خشم اغلب می خواهیم که حمله ور شویم.
احساسات اصلی شامل خشم، نفرت، ترس، شادی، غم و تعجب هستند. احساساتی مثل غرور، شرم، عشق و اضطراب نیز طبق دیدگاه‌های جدید در زیر دسته احساسات اصلی قرار دارند.
مردم در حالات مختلف احساسات متفاوتی را گزارش می دهند در حالی که تمایز آن‌ها را نمی‌دانند. باید بدانید که تفاوت احساسات در چیست؛ مثلا عصبانیت با ناراحتی و بهت با خوشحالی چه فرقی دارند.