به گزارش روزپلاس، چند روز گذشته بود که جواد موگویی مستندساز روایتی از برخورد با یگان ویژه و بس/یج را منتشر کرد. در این نوشته که هیچگونه سند و مدرک و عکسی برای اثبات آن وجود ندارد اینطور روایت میشود که پساز دخالت او در خصوص نحوهی برخورد با یک خانم، چند نفر با او درگیر میشوند و پس از زد و خورد دو طرفه، وی بازداشت شده و در نهایت آزاد میشود.
وی در این نوشته به صورت کودکانهای به تماسهای افراد سرشناس یا فرزندان افراد سرشناس به خودش اشاره میکند، که لابد ضرورتی داشته است!
روایت او از فحاشی ناموسی و ضرباتی که به سر او وارد شده ( بدون هیچ سند )، مورد توجه ضد انقلاب و رسانههایی حامی آشوب و اغتشاش قرار میگیرد و با عنوان «مستند ساز انقلابی» از صحبتهای او جهت تخریب نیروهای حافظ امنیت استفاده میشود.
این اولین بار نیست که روایتهای بدون سند او مورد استقبال دشمنان نظام قرار میگیرد. در ماجرای سیل پلدختر نیز همان شد، وقتی اغراق و بزرگنمایی برای جبران ضعف قلم و نویسندگی به کارگرفته میشود و گفته میشود نصف پلدختر نبست، تا شبکهی من و تو از نوشته ها و روایت ها اسقبال کند و سر تا پای نظام را براساس اظهارات تخیلی زیر سوال ببرد.
این بدان معنا نیست که باید حقایق گفته نشود، بلکه دقیقا باید حقیقت گفته شود و ته توهمات ذهنی، و یا تعمیم یک مورد اشتباه فردی به تمام سیستم برای انتقام جویی و قدرت نمایی فردی !
رشد این افراد نه به واسطهی استعداد ذاتی که به خاطر حمایتهای گاه و بیگاه برخی افراد در دستگاههای فرهنگی بوده، اینگونه رفتار که اولین بار نبوده است باعث میشود یک بار دیگر به برخی مدیران یادآور شویم که بودجههای فرهنگی را خرج انقلابیون صورتی نکنید که مثلا بگویید یک فرفری با ما همکاری میکند! جوانان زیادی هستند که در زمان ضعفها و اشتباهات سعی در تکمیل و رفع مشکلات دارند، دقیقا این گروه مورد نیاز انقلاب اند و نه افرادی که با یک لگد همه چیز را زیر سوال میبرند.