به گزارش روزپلاس، بررسی میدانی و رصد مجازی و تحلیل بیانیهی مشترک وزارت و سازمان اطلاعات از وضعیت کنونی اینگونه خروجی میدهد که دشمن طراحی و نقشهای سنگین برای آشوب و ایجاد ناامنی در ایران داشت، که این عملیات دیر یا زود اجرا میشد، فوت خانم امینی جرقهای شد برای اجرای برنامه هایشان، عملیات سنگینی که برایش میلیون ها دلار هزینه شده بود انجام شد، بخش ویژه عملیات، عملیات روانی و تاثیرگذاری روی ذهن ایرانیان برای همراهی با پروژه شوم آنها بود، بستر عملیات نیز فضای مجازی، و ابزار اصلی کار ربات هایی که با لایک های نجومی توئیت های همراه با پروژه را پروموت کنند که این حس را به مردم القا کنند که تعدادشان زیاد و بیشمار هستند.
دوره های آموزشی برای لیدرها پیش تر در کشورهای دیگر برگزار شده بود و تمام دانش آموختگان شیطان آماده عملیات بودند. روی کاغذ همه چیز به نفع آنها بود، با بودجه ۸۴۰ میلیون دلاری اختصاص داده شده به بحث عملیات روانی، باید افکار حداقل ۸ میلیون ایرانی با آنها همراه میشد، با همان توهمی که صدام داشت که سه روزه ایران را میگیریم، اینها هم به میدان آمدند که یک هفته ای پیروز شوند، اما زهی خیال باطل که همان سلاحی که مردم ایران به آن مسلح بودند و با تمسک به آن رویای صدام را به باتلاق تباهی تبدیل کردند، هنوز خشابش پر بود و همه زحمات اینها را پودر و نابود کرد.
تمام شبکه هایی که چندین سال برایش زحمت کشیده بودند منهدم شد و اکثر نیروهای آموزش دیده شان دستگیر. حالا ندای پیروزی انقلابشان فروکش کرده و با از دست رفتن سرمایه هایشان تمام تلاششان این است حداقل یک روز هم که شده آشوب را ادامه دهند، مجریان نارسانه هایشان خط را عوض کرده و مدام تاکید میکنند انقلاب یک تا دوسال طول میکشد!
دشمن به هدف از پیش تعیین شده اش نرسید هرچند خرابی به بار آورد، ولی پیروزی ها را با اهداف میسنجند، قبول این شکست برای آنها دشوار است و آنقدر میخواهند این قائله را کش بدهند که صبر حکومت تمام شود و برخورد محکم انجام دهند، اما حافظان امنیت کشور جان خود را میدهند، بسیجی ها فدا میشوند ولی برخورد محکم نمیکنند که مبادا میان کفتارها مردم فریب خورده قربانی شوند.
اما نقش ما این میان این است که زخم های ایجاد شده را ترمیم کنیم، فاصله های حاصل شده بین مردم را نزدیک کنیم، تبیین کنیم و حقایق را بگوییم، بدون خستگی و با انرژی، همدلیمان را یک بار دیگر به رخ دنیا بکشیم.