مشاور وزیر بهداشت و عضو شورای عالی سازمان نظام پرستاری می گوید: ما جامعه پرستاری از دانشجویان تا اساتید و پرستاران بالین تا اورژانس کار ها و بهیاران همگی با همه اختلاف سلیقه ها در عرصه سیاسی و اجتماعی که ممکن است داشته باشند ، یک عهد مشترک داریم و آن وظیفه ای است که در قبال سلامت جسمی و روانی مردم با هم بسته ایم
متن مصاحبه با دکتر مجید احمدی را در ذیل بخوانید؛
با سلامبه عنوان اولین سئوال و در آستانه روز پرستار به عنوان کسی که سالها در بخش های مختلف درمانی به بیماران خدمت کرده اید ، چه تعریفی از جایگاه پرستاری در نظام سلامت دارید ؟
با سلام خدمت مردم عزیز ایران و همکارانمان در جای جای عرصه بهداشت و درمان ، و با گرامیداشت یاد دو هزار شهید دوران دفاع مقدس و ۷۰ شهید سلامت در مبارزه با کرونا از جامعه پرستاری ، از منظر عملی نظام سلامت همواره عرصه ظهور و بروز جلوه های بدیع از همدلی و اتحاد و خدمت بوده و پرستار در این میان، محور مدیریت ، هم افزایی، نظم دهی و پیوستگی است.
از منظر فرهنگی و نگاه مردم نیز حرفه مقدس پرستاری در کشور ما در ارتفاعی بلند و منزلت ویژه برخوردار است ، همه مردم خاطره اولین دستهایی که در اوج اضطراب و درد آنها را در مراکز درمانی پذیرا بوده و آخرین کسی که با سفارشات دلسوزانه و علمی آنها را به خانه بدرقه میکنند، به یاد دارند و این سرمایه اجتماعی که عنصر محوری آن اعتماد است ، در کمتر حرفه ای دیده میشود .
امروز مهترین معضلات و موانع خدمتی پرستاران را چه میدانید ؟
همه اصناف و حرفه ها در وضع موجود خود با نگاه آرمانگرایانه و رو به جلو یک وضع مطلوبی را پی جویی میکنند و اگر این نباشد تحول مطلوب و توسعه رخ نخواهد داد لذا وضع موجود جامعه پرستاری در قیاس با ادوار گذشته در بسیاری از شاخصه ها از جمله توسعه رشته های تخصصی پرستاری، ،به کارگیری پرستاران در عرصه های مدیریتی، تولید علم و مقالات پژوهشی ، توسعه مفهوم مراقبت خارج از مراکز درمانی و ... رشد چشمگیری داشته اما به نظرم همچنان موضوع هویت صنفی و استقلال حرفه ای میتواند از اولویت های اول باشد و وقتی از استقلال صنفی نام میبریم باید بسیار مراقب باشیم که دچار افراط نشویم چراکه فعل مراقبت از بیمار که کار اصلی پرستار است ، بخشی از یک فرآیند جمعی و هم افزا و با حضور دیگر حرفه های پزشکی و پیراپزشکی و پاراکلینیکی قابل انجام است .
بنده حتی افزایش دریافت های مالی را معلول علت اصلی یعنی بازتعریف هویت صنفی میدانم ،
اینکه در ۱۴ سال گذشته متولیان نظام سلامت اراده ای برای اجرای قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری نداشتند، را بیش از آنکه بخواهیم در چارچوب دلایلی نظیر محدودیت منابع مالی بدانیم باید در نگاه غیر بایسته آنها به جایگاه پرستاری در سلامت مردم جستجو کرد .
جنابعالی نقش تشکل های صنفی به خصوص سازمان نظام پرستاری را در پیشبرد اهداف خود چگونه ارزیابی میکنید؟
سازمان نظام پرستاری در دهه ۷۰ توسط جمعی از پيشکسوتان و جوانان جامعه پرستاری و همراهی دولت و مجلس تاسیس شد و قطعا امروز در افزایش هویت صنفی و پیگیری مطالبات پرستاری نقش جدی داشته ، و بسیار به جاست که در ایام هفته پرستار در همه نهادهای دولتی و صنفی و حتی انجمن های علمی پرستاری در بوته نقد عالمانه و فنی قرار گیرند تا آن حرکت رو به جلو متوقف نشود و این شدنی نیست مگر با حضور نسل جدید پرستاران، امروز ما در مراکز درمانی پرستار متولد دهه ۸۰ را میبینیم و همانطور که این جوانان در دهه ۷۰ منشاء تولد سازمان شدند باید امکان حضورشان در هیات مدیره ها و کنش گری آنها در صنف فراهم شود .
جمله آخر ؟
ما جامعه پرستاری از دانشجویان تا اساتید و پرستاران بالین تا اورژانس کار ها و بهیاران همگی با همه اختلاف سلیقه ها در عرصه سیاسی و اجتماعی که ممکن است داشته باشند ، یک عهد مشترک داریم و آن وظیفه ای است که در قبال سلامت جسمی و روانی مردم با هم بسته ایم ،
در هفته های گذشته که کشور دچار اغتشاشاتی شد ،پرستاران در برخی از مراکز درمانی دچار رنجی مضاعف بودند ، در برخی شهرها تکنسین های اورژانس که از بی ادعا ترین و زحمت کش ترین پرستاران هستند را به اتهامی دروغ که اتفاقا یک پزشک بی اخلاق در یک شهری آن را مطرح کرده بود و نتوانستند یک سند برای اثبات اش بیاورند ، در حین حمل بیماران دار صرب و شتم کرده و ده ها آمبولانس را آتش زدند ، و یا در یک بیمارستان پرستاران را به جرمدرمان یک افسر مجروح نیروی انتظامی را مورد اهانت قرار دادند ، بعضی از اساتید ما به جرم آنکه اجازه ندادند کلاسهای درس و کارورزی ها تعطیل شود، تهدید و ارعاب کردند و در روزهای اول اغتشاشات حتی یکی از پرستاران هنگام برگشت از شیفت بیمارستان با سلاح شکاری به قتل رسید و اینها نمونه هایی از رخدادهای اخیر در قبال جامعه پرستاری بود ، با این حال برای ما هیچ تفاوتی نمیکند که مصدوم و مجروح و نیازمند امداد چه کسی است ، و این مثالها جدای از آسیبها و صدمات جدی و مزمن به بعد سلامت روانی و روحی مردم است که با جنگ روانی دشمن ایجاد شده و آثار آن در ابعاد جسمانی در آینده باری به بار سنگین مراکز درمانی اضافه خواهد کرد