به گزارش روزپلاس، پس از حمایت کورکورانهی علی دایی از کمپین اعتصاب که توسط نارسانههای سعودی و انگلیسی و گروهکهای دشمن ایران طراحی شده بود، رستوران و جواهری او پلمپ شد. بعد از آن رضا رشیدپور مطلبی بسیار سطحی منتشر کرد منتشر کرد تا حالا خودش از علی دایی حمایتی کور کند و سوال پرسیده که چرا باید چنین اعتراض مسالمت امیزی با برخورد قهری مواجه شود؟
رشیدپور قطعا خود میداند و احتمالا تنها برای حمایت از دایی خودش را به کوچهی علیچپ زده اما اگر واقعا نمیداند یا نمیفهمد باید این متن را بخواند.
بشیر بیآزار فعال رسانهای و فرهنگی در جواب به رشیدپور نوشت:
به نظر من، آنچه که نحوه برخورد با اعتراضات را در هر جامعه ای مشخص و تعریف میکند، چیزی نیست، جز مشخص شدنِ هدف از اعتراض!
زمانیکه هدفِ اعتراضات، طبق اعلام رسمی، و البته اقداماتِ عملی، چیزی جز تجزیهیایران و سرنگونی و براندازی نظام حاکم و حکومت مستقر نیست، هر کنشی در این شرایط، اقدام در راستای براندازی است! اقدام علیه نظم جامعه! اقدام علیه امنیت ملی! همراهی با چنین اعتراضی، حتی اگر در حد "بوق زدن" در ترافیک هم باشد، اقدامی است علیه امنیت ملی!
از طرف دیگر، اگر دلیلِ شکل گیری اعتراضات، مثلا نارضایتی از افزایش قیمت بنزین باشد، و هدف، کاهشِ قیمتِ بنزین، در این اعتراض، نه تنها "بوق زدن" اقدام علیه امنیت ملی تلقی نمیشود، بلکه سایر اقدامات میدانی و اقدامات خشونت بار هم، در دسته ی اعتراضات قابل مماشات قرار میگیرد!
بوق زدن و پیوستن به اعتصابات در اعتراضاتی که هدفش براندازی و تجزیه ایران است، مصداقِ اعتراض نامشروع، ایت. نحوه تقابل با این دو نوع از اعتراض، کاملا متفاوت است! کاملا متفاوت!
اقای دایی با پیوستن به اعتصابات، در حقیقت به جریانی پیوسته است که هدفش تجزیهیایران و سرنگونی جمهوری اسلامی است. طبیعی است که واکنش با کنش، تناسب داشته باشد