به گزارش صفحهی «هنر روز» پایگاه خبری روزپلاس، سریال ۵۰ قسمتی «سرباز» زمانی که روی آنتن تلویزیون رفت در میان اصحاب رسانه، صفت «تانکرآب» برایش انتخاب شد و آب بستن در تولیدات نمایشی با این سریال وجه مولفهای تازه به خود گرفت و موج آب بستن در مجموعههای سیما شتاب بیشتری پیدا کرد.
«تانکر آب» هادی مقدمدوست، تبدیل به یکی از نمادهای دوران مدیریت مهدیآذرپندار در مقام سرپرست سابق فیلم و سریال شبکه سوم سیما شد؛ نوع دلپذیری از مجموعه نمایشی ساختن بدون خاصیت و مزه برای راندن تماشاگر از سیما.
هیچ مخاطبی نمیتواند با کلیه آثار مقدمدوست چه فیلمهای سینماییاش و چه سریال تلویزیونی اش ارتباط برقرار کند. او فیلمساز نسبتا ضعیفی است که تنها مزیت فیلمسازی او مبنتی بر شعار، افزایش حجم رزومه مدیران و بالادستیها روی کاغذ است، تا جایگاه مدیران و مسئولان با استناد به همین آثار خنثی ارتقاء پیدا کند.
«عطرآلود» در جشنواره حضور دارد تا روزمه ساز باشد. یوسف منصوری مثل منصوریهای دیگر حوض هنری خودش را پیدا کرده است و پس از اینکه «دسته دختران» توانست مشارکت میلیاردی حوزه هنری را جذب کند، امسال منصوری داماد توانست ریلگذاری ناموفق را امتداد دهد.
این اتفات در حالی میافتد که رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهر ۲۸دی ماه گذشته، تولید و ارائه محصولات فاخرِ مبتنی بر فکر نو، و در نظر گرفتن تبلیغ اقتضائات اجتماعی و فرهنگی را در عین خشیت کامل از پروردگار را دو وظیفه مهم دستگاههای فرهنگی تبلیغاتی خواندند. مهمترین راهبرد رهبر انقلاب در این دیدار اشاره بسیار استراتژیکی بود. ایشان فرمودند: کارهای فرهنگی لوازمی دارد که باید به آنها توجه کامل کرد. با تولید فکر نو، فرآوری آنها و تبدیلشان به محصولات فاخرِ دارای بسته بندی خوب، در این بازار پرمشتری فعال شوید.
وقتی این اشارات رهبر انقلاب و توصیههای ایشان را با دقت مورد ارزیابی قرار میدهیم و فیلم عطرآلود را تماشا میکنیم درخواهیم یافت فیلم یوسف منصوری نسبت آنچنانی با توصیه های راهبردی رهبر انقلاب اسلامی ندارد.
چرا «عطرآلود» از ضعیفترین آثار حاضر در جشنواره است؟
عطرآلود شاکله روایت خود را از فیلم زندگی من (بروس جوئل رابین) گرته برداری کرده است. «هادی مقدمدوست» در محافل هنری بیشتر به عنوان همکار فیلمنامهنویس در کنار حمیدنعمتاله شناخته میشد و از همان ابتدای فعالیت مستقلش با فیلم «سر به مهر» نشان داد ورود او به عرصه فیلمسازی(به صورت مستقل) توفیقی برایش به ارمغان نخواهد آورد و در مقام شریک نگارش فیلمنامه با نعمتاله موفق تر خواهد بود.
«عطرآلود» آخرین ساخته مقدمدوست نشان میدهد او با فیلمساز شدن فرسنگها فاصله دارد و اگر او را در یک محاکمه هنری به اتهام ساختن فیلمها و سریالها ضعیف با بودجه عمومی مردم، محاکمه کنند، نتیجه دادگاه هنری، حفظ کردن کلیه آثار مکتوب «سیدفیلد» مدرس مشهور فیلمنامهنویسی خواهد بود.
«عطرآلود» به اندازه چند سطر ناقابل فیلمنامه منسجم ندارد و یکی از ضعیفترین آثار جشنواره چهل و یکم فجر است و اعضای هیات انتخاب فجر با انتخاب این مخلوق ناقص (تحت عنوان فیلم سینمایی) باید به سلیقه و عیار خود ببالند.
روایت این فیلم درباره عطرسازی به نام «علی رزاقی» است که پس از ازدواج مبتلا به سرطان ریه میشود. در دوران شیمیدرمانیاش همسر او اصرار دارد همه وقتش را متمرکز روی ساختن عطر مخصوصش کند. حرفه عطرسازی به صورت عمومی سلامت ریه را تحت الشعاع قرار میدهد و فرد مبتلا به سرطان ریه که از قضا عطرساز است، در دوران فرآیند درمان بر اثر نزدیکی با مواد اولیه عطسازی التهابات ریوی اش تشدید میشود.
هر مخاطبی، با هر سطح سوادی به این مسئله واقف است و باید این پرسش را مطرح کرد که چنین فیلمی با چنین گاف بزرگ دراماتیکی چگونه به مرحلهی ساخت رسیده است.
شخصیتی علی در طول مسیر قصه فقط بلوف میزند و به وعدههایی که میدهد عمل نمیکند. او رو به کاراکتر جمالی (مدیر شرکت عطرسازی) وعده میدهد که عطر دستساز خود را خواهد ساخت. در نیمه ابتدایی فیلم یک عطر مکشوفه را میخواهد به مدیران شرکتی عطرسازی ارائه دهد، وقتی مدیران این شرکت حاضر به ملاقات با رزاقی نمیشوند، او به پشت بام میرود، عطر مکشوفهاش را در کانال کولر موسسه تخلیه میکند.کولر روشن است و این عطر افشانی از طریق کولر به اتاق آقای رئیس میرسد. هوا آنطور که در فیلم میبینم کاملا سرد است و جمالی و شریکش (همایون ارشادی) در محیط اتاقشان لباس گرم به تن دارند و علی روی پشت بام کاپشن گرمی پوشیده است. زمستان سخت فیلم و لباسهای گرم بازیگران و روشن بودن کولر نمادی از ضعیف بودن و نابلدی محض کارگردان است. سواد سینمایی سازندگان چه اندازه است که متوجه نشدند کسی در فصل زمستان کولر روشن نمیکند؟
مواجه این فرد با سرطان بسیار سادهانگارانه است. خلوت او را نمیبینیم، بعض و اشک او را جز سکانس عروسی به چشم نمیبینم، مخاطب تصور میکند با یک فیلسوف قرون وسطی سرطانی مواجه است تا یک عطرسازی (عطرفروش) معمولی. نحوه عاشق شدن و ازدواج علی و عاطفه هیچ زمینه دراماتیکی ندارد. علی در جامپهای داستانی عاشق میشود و با همین جامپهای غیرضروری همسرش باردار میشود. عاطفه همسر علی (هدی زین العابدین) حامله است اما تنها اکتی که از او میبینیم این است که دستش را به کمرش میگیرد و هیچ نشانه دیگری از بارداری در او وجود ندارد.
کدام زن عاشق پیشهای را در جهان سراغ دارید که شوهرش مبتلا به سرطانش را به عطرسازی مجبور میکند تا ریهاش زودتر از بین ببرد؟ این فیلمهای پراز باگ و ضد داستان که ۱۰۰میلیون تومان هم نخواهد فروخت. از منتهی الیه چپ تا راست از این فیلم انتقاد کردند و دلیل ساخته شدن این فیلم کاملا مشخص است چون سرمایهگذار، سینما را نمیشناسد و متاسفانه باید بگوییم که اینکاره نیست و داد از این سازمان سینمایی سوره را چگونه میتوان نزد دادمان برد؟