
به گزارش صفحهی روانشناسی «مثبت زندگی» روزپلاس، اصطلاحی وجود دارد بنام سندروم شیشه خیارشور یا "pickle jar syndrom".
ممکن است موقعیتهایی را تجربه کرده باشید که رفتار و واکنش طرفِ مقابل در برخورد با یک بحران، شما را متعجب کرده است و با خود گفتهاید، اگر من بودم فلان کار را انجام میدادم یا شاید به او برچسبِ ناتوانی و سادگی زدهاید. این جا همان موقعیتی است که میتوان از سندروم «شیشه خیارشور» نام برد. در تعریف این سندروم میگویند وقتی میبینیم یک نفر دارد تلاش میکند تا درِ شیشه خیارشور را باز کند، یک چیزی ته دلمان میخواهد شیشه را از او بگیریم، چون فکر میکنیم ما توان باز کردنش را داریم. بعد که گرفتیم، یک عالمه زور میزنیم و تازه میبینیم ما هم نمیتوانیم! این سندروم اشاره جالبی دارد به مواقعی که از فاصله به مشکلات دیگران نگاه میکنیم.
اگر فردی در حال تلاش برای باز کردن درِ شیشه خیارشور است و در صورتی که شما هم با همان شرایط بخواهید در را باز کنید، باید همان فشار و تلاش را متحمل شوید، اگر زور زدنها و موفق نشدن های او را بیمورد میدانید و خود را در این امر موفقتر در نظر میگیرید، احتمالاً نیاز است که روی مهارتهای ارتباط همدلانه خود بیشتر کار کنید. در این مواقع، گرفتاریهای آن شخص از دوردست ممکن است خیلی ساده و قابل حل به نظر بیایند اما اگر خودمان هم در موقعیت آن فرد بودیم، میدیدیم همان مشکلاتِ به ظاهر ساده، چقدر پیچیده، لاینحل و چاره ناپذیر هستند.
دیدن یک موقعیتِ بحرانی از دریچه نگاه دیگری، باعث درک کردن احساسات و رنجِ او در مشکلش میشود. در این صورت شما یک رابطه همدلانه با او را ساختهاید. واقعیت این است که افراد حتی در موقعیت های یکسان، ممکن است رفتاری متفاوت نشان دهند چرا که شخصیت، ظرفیت و توانایی افراد متفاوت است. بنابراین نباید با دیدنِ یک مشکل، نگاه و ایده خود را برای حل آن ارائه دهیم و فرد مقابل را فاقد آن بینش بدانیم.