
رهبر معظم انقلاب ۲۹فروردین در دیدار با دانشجویان با اشاره به سخنان یکی از دانشجویان فرمودند: برخلاف آنچه بیان شد که «باید از روز اول درباره مسائل مختلف رفراندوم برگزار میکردیم تا حساسیت به وجود نیاید»، مسائل مختلف کشور قابل رفراندوم نیست؛ زیرا هر رفراندوم ۶ ماه همه کشور را درگیر میکند. ضمن اینکه در کجای دنیا برای همه مسائل رفراندوم برگزار میکنند؟
یکی از نکات مهم و مغفول در بحث رفراندوم های پی در پی در کشور ، بحث آگاهی است.
صفحهی روانشناسی «مثبت زندگی» روزپلاس، در همین زمینه نوشت: رفراندوم و نظرخواهی برای هر مساله ای ، نیازمند ماه ها کار رسانه ای و آگاه سازی قوی است. در غیر این صورت ، هم نظرات ، از روی هیجانات صورت میگیرند و هم عدالت و برابری از میان میرود. چراکه همه مردم ، به یک سطح از آگاهی درباره مسائل نرسیده اند. همچنین گاها ممکن است ، در بازه زمانی کوتاه مدت ، چندین مساله و چالش مهم پیش روی مردم قرار گیرد ؛ آیا میتوان مردم را به میزان مطلوب آگاه ساخت؟ بدون اینکه آگاهی ها مغلوب هیجانات شوند؟! تا جایی که آگاهی ، قدرت تحلیل را به بار بیاورد؟!
أساسا نقطه مقابل آگاهی ، هیجان خواهی است. وقتی یک جامعه پس از ماه ها تنش ، به مرور زمان و با لمس و درک واقعیت ها به سطح مطلوبی از آگاهی رسید ، هیجان خواهی و هیجان محوری کاهش پیدا میکند و حرکت بر اساس واقع بینی و منطق قوت میگیرد.
در غیر این صورت ، جامعه آن گزینه ای را انتخاب میکند که هیجانات او دستور میدهد و در نهایت ، رفراندوم هایی هیجان محورانه صورت میگیرد.هیجان محور بودن ، یعنی در اغلب موارد ، عدم مطابقت با واقعیت ، تصمیم گیری بر أساس احساسات آنی و لحظه ای ، بدون منطق و بررسی دقیق أوضاع و شرایط.
برخی در این ماه ها سعی داشتند ، به جای آگاه سازی ، هیجانات را غالب کنند ؛ چرا که غلبه هیجانات ، یعنی دوری از عقل و منطق ، در نتیجه یعنی دوری از حقیقت ؛ که این حقیقت و واقعیت به نفع رویکرد آن تفکر نبود.
آگاه سازی جامع مردم برای تصمیم گیری در همه حوزه های مملکتی ، مطابق با واقعیت نیست ، در نتیجه گزینه ی سریع و سهل الوصول تر ، بالاآوردن هیجانات در افراد است. آگاه سازی ، در واقع بیان دقیق مسائل به همراه جزئیات آن است ؛ که برای هر مساله ای در کشور ، امری زمان بر است. اما آنچه این موانع را بر میدارد ، بیدار ساختن هیجانات است. که در واقع یعنی سانسور حقایق.