به گزارش گروه فرهنگی روزپلاس: طی هفتههای اخیر شاهد حضور افرادی در مرکز شهر تهران هستیم که به آنها حجاببان گفته میشود. اگرچه نفس حضور این افراد و انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر عملی منافی با رهنمودهای دین مبین اسلام نیست، اما نحوه اجرا و برخورد این افراد مدتی است که در فضای مجازی مورد بحث و انتقاد کاربران قرار گرفته است.
عدهای حضور این افراد را لازم و ضروری میدانند و معتقدند که کشور نباید با افرادی که اقدام به کشف حجاب کردهاند سازش و مماشات کند، عده دیگر نیز بطور کامل با حضور این افراد مخالف هستند.
فارغ از نگاه افراد مختلف به این ماجرا، سوال اصلی این است که این افراد از طرف چه نهاد و سازمانی به کار گرفته شدهاند؟ که نه نهادی آنها را گردن میگیرد و نه شهرداری قبول میکند اینها حجاب بان هستند!
آیا حرکت آنها خودجوش و مردمی است یا ساماندهی شده؟ آیا وجود تعداد زیادی زن و مرد در حاشیه و داخل ایستگاههای مترو مرکز شهر، فیلمبرداری از مردم، تذکر مکرر و با تحکم به زنان و دختران تاثیر مثبتی در جامعه دارد و سوالهای متعدد دیگری که ذهن مخاطب را درگیر کرده است.
اما در ایستگاههای متروی مرکز شهر واقعا چه خبر است؟ چند هفته پیش بود که در محدوده چهارراه طالقانی شاهد حضور تعداد زیادی مرد لباس شخصی با کلاه، هندزفری و بعضا ماسک روی صورت بودم. نگران از اتفاقات سالهای گذشته فکر کردم احتمالا اتفاقی رخ داده که این تعداد از نیروی امنیتی در محدوده چهار راه ولیعصر حضور دارند! در طول مسیر شاهد بودم که این افراد بعضا با موبایل و یا دوربینهای گوپرو مشغول فیلمبرداری از چهره افراد هستند. شدت دلهره و نگرانیام بالاتر رفت تا اینکه داخل مترو شدم و متوجه شدم که تمام این افراد و تشکیلات همان حجاببانهای معروف هستند. این تعداد از افراد و با آن شمایل برا منی که حجابم چادر است خوفناک بود چه برسد به آنها که کم حجابند!
بعد از گذشت چند هفته، هنوز هم جو حاکم در محدوده تئاترشهر برای مردم عادی نشده است. پس از ماجراهای فوت مهسا امینی و اتفاقاتی که در کشور رخ داد، هر شهروندی که مخالف آشوب و درگیری در جامعه است، طبیعی است که نگران از وقوع اتفاقاتی باشد که ممکن است کشور را به آشوب بکشاند!
قسمت تلختر ماجرا حضور همزمان این افراد در زمانی بود که صحبتهای مهمان برنامه تلویزیونی مبنی بر «مملکت مال حزباللهیهاست» در فضای مجازی به سرعت دست به دست شد و بشدت مورد انتقاد اقشار مختلف جامعه قرار گرفت. اما حضور حجاببانها با یک جو و فضای امنیتی در مرکز شهر به شهروندان این موضوع را القا کرد که مملکت واقعا فقط برای حزباللهیهاست و حضور حجاببانها در محدوده مرکز شهر یک نمونه لشکرکشی برخی تصمیمگیران در مقابل شهروندان معمولی است.
با وجود هزینههای هنگفت در مراکز و شوراهای فرهنگی هنوز موضوع و اهمیت حجاب که یک واجب الهی است در میان برخی از مردم فرهنگسازی نشده است. آیا با برخورد قهری میتوان این افراد را به حجاب علاقهمند کرد؟ آیا برخوردهای قهری بخصوص در قشر جوان و نوجوان باعث طغیان و عصبانیت آنها نمیشود و احتمال درگیری را بالا نمیبرد؟
آیا پس از اتفاقات سال گذشته نباید حاکمیت از حضور جامعهشناسان برای جلوگیری از وقوع اتفاقات اینچنینی استفاده میکرد؟ آیا رعایت نکردن حجاب توسط نسل جدید ناشی از مخالفت آنها با خداست یا دینداری غلط برخی از مسئولان و افراد مذهبی باعث طیغیان افراد جامعه شده است؟
جواب تمام این سوالات به تحقیق و بررسی عمیق جامعه شناسان و مرمشناسان احتیاج دارد اما تا یافتن جواب مناسب نباید با برنامهریزیها و رفتارهای غیر منطقی و هیجانی شکاف عمیقی که در بین مردم ایجاد شده است را عمیقتر کرد نباید با برخوردهای سلیقهای و بی تدبیرانه بیش از پیش جامعه را دو قطبی کنیم
الهام عرشی زاده - کارشناس مسائل فرهنگی