۱۸:۵۷ |  ۱۴۰۴/۰۴/۲۸
گزارش/

علنی شدن انگیزه‌های استعماری بزرگ

طرح «اسرائیل بزرگ» که ریشه در تفسیر‌های ایدئولوژیک برخی آیات تورات و اعتقادات آخرالزمانی مسیحیت انجیلی دارد، یکی از عوامل کلیدی در اقدامات نظامی و سیاسی اسرائیل در منطقه است. پروژه‌هایی مانند «گذرگاه داوود» ابزار‌هایی برای تحقق این اهداف هستند.
کد خبر: ۳۳۵۲۴۲

علنی شدن انگیزه‌های استعماری بزرگ

طرح «اسرائیل بزرگ» که ریشه در تفسیر‌های ایدئولوژیک برخی آیات تورات و اعتقادات آخرالزمانی مسیحیت انجیلی دارد،  یکی از عوامل کلیدی در اقدامات نظامی و سیاسی اسرائیل در منطقه است. پروژه‌هایی مانند «گذرگاه داوود» ابزار‌هایی برای تحقق این اهداف هستند که با حمایت ایالات متحده و صهیونیست‌های مسیحی پیش می‌روند.

این تحولات نه‌تنها ثبات منطقه را تهدید می‌کند، بلکه دولت‌های حامی فروپاشی دولت اسد را در موقعیت دشواری قرار داده است. واکنش‌های اخیر کشور‌های منطقه، از جمله ترکیه و قطر، نشان‌دهنده آگاهی فزاینده از تهدید‌های این طرح است. با این حال، فقدان یک جبهه متحد منطقه‌ای و حمایت ضمنی آمریکا از اسرائیل، چالش‌های جدی برای مقابله با این جاه‌طلبی‌ها ایجاد کرده است. آینده خاورمیانه به توانایی کشور‌های منطقه برای هماهنگی و اتخاذ استراتژی‌های مؤثر در برابر این تهدید‌ها بستگی دارد.

زمینه‌های تاریخی ایده «نیل تا فرات»

ایده «اسرائیل بزرگ» یا سرزمین موعود که از رود نیل در مصر تا رود فرات در عراق امتداد دارد، ریشه در تفسیر‌های خاص از متون دینی، به‌ویژه تورات، دارد. برخی صهیونیست‌ها معتقدند که این سرزمین به قوم یهود وعده داده شده است. با این حال، این تفسیر مورد مناقشه است، زیرا آیات مورد استناد به فرزندان ابراهیم، از جمله نسل اسماعیل، اشاره دارند و محدود به یهودیان نیستند. این برداشت به‌عنوان مبنای ایدئولوژیک برای توجیه توسعه‌طلبی‌های اسرائیل در منطقه به کار گرفته شده است.

از زمان تأسیس دولت اسرائیل در سال 1948، برخی رهبران صهیونیست مانند موشه دایان و مناخیم بگین این ایده را به‌عنوان هدفی آرمانی مطرح کرده‌اند. در دهه 1980، مقاله‌ای از اودد یینون با عنوان «استراتژی اسرائیل برای دهه 1980» منتشر شد که پیشنهاد تجزیه کشور‌های عربی همسایه به واحد‌های کوچک‌تر قومی و مذهبی را برای تضمین برتری منطقه‌ای اسرائیل مطرح می‌کرد. این استراتژی با حمایت از گروه‌های بی‌ثبات‌کننده مانند داعش در سال‌های اخیر دنبال شده است.

اقدامات اسرائیل، از جمله شهرک‌سازی در کرانه باختری، اشغال بلندی‌های جولان، و عملیات نظامی در لبنان و سوریه، به‌عنوان گام‌هایی در راستای تحقق این ایده تفسیر می‌شوند. این اقدامات نه‌تنها با حمایت ایالات متحده، بلکه با هماهنگی ضمنی برخی دولت‌های منطقه‌ای انجام شده است که انتظار داشتند با فروپاشی دولت اسد، منافع خود را در منطقه تأمین کنند.

شوک منطقه‌ای پس از فروپاشی دولت اسد

فروپاشی دولت بشار اسد در سوریه، که با حمایت برخی دولت‌های منطقه‌ای مانند ترکیه و شیخ‌نشین‌های عربی، از جمله قطر، محقق شد، انتظارات این دولت‌ها را برای بازسازی سوریه و رفع تحریم‌ها برآورده نکرد. این دولت‌ها امیدوار بودند که با حمایت از جولانی بتوانند جریان تبلیغاتی ایجاد کنند که تحریم‌ها و فشار‌های بین‌المللی علیه ایران را به سیاست‌های ضداسرائیلی و ضدآمریکایی تهران نسبت دهد. آن‌ها همچنین تصور می‌کردند که در صورت وجود جاه‌طلبی‌های توسعه‌طلبانه اسرائیل، ایالات متحده این کشور را مهار خواهد کرد.

با این حال، اقدامات اخیر اسرائیل در اشغال گسترده‌تر بخش‌هایی از سوریه، که با هماهنگی یا حداقل عدم مخالفت آمریکا انجام شده، این دولت‌ها را در شوک فرو برده است. این تحولات نشان داد که هم‌راستایی با اسرائیل نه‌تنها مصونیت برای این کشور‌ها ایجاد نمی‌کند، بلکه آن‌ها را در معرض تهدید‌های بیشتری قرار می‌دهد. شبکه الجزیره قطر در گزارشی به این موضوع پرداخته و پروژه «گذرگاه داوود» را به‌عنوان بخشی از طرح اسرائیل برای تحقق رؤیای «نیل تا فرات» معرفی کرده است.

گذرگاه داوود: ابزاری برای تجزیه منطقه

پروژه «گذرگاه داوود» به‌عنوان یک طرح استراتژیک برای گسترش نفوذ اسرائیل در منطقه مطرح شده است. این پروژه یک نوار جغرافیایی باریک را شامل می‌شود که از بلندی‌های جولان اشغالی در جنوب غربی سوریه آغاز شده و از طریق استان‌های قنیطره، درعا، و سویداء به سمت شرق امتداد می‌یابد. این مسیر سپس به گذرگاه التنف در مرز سوریه، عراق، و اردن می‌رسد، جایی که پایگاه نظامی آمریکا مستقر است و مسیر‌های ارتباطی بین سوریه و عراق را کنترل می‌کند. در نهایت، این گذرگاه به مناطق تحت کنترل نیروهای دموکراتیک قسد در شرق فرات و اقلیم کردستان عراق متصل می‌شود.

این پروژه با هدف تجزیه سوریه و تضعیف قدرت مرکزی در دمشق طراحی شده است. با جداسازی مناطق غربی و شمالی سوریه از مناطق شرقی و جنوبی که سرشار از منابع نفتی و طبیعی هستند، اسرائیل و متحدانش به دنبال بازسازی ساختار سیاسی و جغرافیایی سوریه به نفع خود هستند.

ایده ایجاد موجودیت‌های سیاسی حائل، مانند یک دولت دروزی در جنوب سوریه، نیز بخشی از این استراتژی است. در دهه 1970، طرح مشابهی برای ایجاد چنین موجودیتی مطرح شد، اما پس از افشا شدن با شکست مواجه شد. با این حال، تحولات اخیر بار دیگر این ایده را به صدر اهداف اسرائیل آورده است.

بهت منطقه از فریب اسرائیل

اقدامات اسرائیل در سوریه و دیگر مناطق، از جمله شهرک‌سازی در کرانه باختری و عملیات نظامی در لبنان، نگرانی‌های جدی در میان کشور‌های منطقه ایجاد کرده است. دولت‌هایی که پیش‌تر چشم خود را بر توسعه‌طلبی‌های اسرائیل بسته بودند، اکنون با تهدید اشغال سرزمین‌های خود مواجه‌اند. شبکه 12 اسرائیل اخیراً نقشه‌ای از «اسرائیل بزرگ» منتشر کرده که ادعا می‌کند این طرح طی 10 سال آینده محقق خواهد شد. این نقشه شامل بخش‌هایی از فلسطین، لبنان، اردن، سوریه، عراق، مصر، و حتی ترکیه و عربستان سعودی است.

ترکیه، به‌عنوان یکی از حامیان اصلی جولانی، به این تحولات واکنش نشان داده و شبکه الجزیره قطر نیز با لحنی صریح‌تر به انتقاد از سیاست‌های اسرائیل پرداخته است. این واکنش‌ها نشان‌دهنده تغییر در رویکرد کشور‌های منطقه است که اکنون ناچار به افشای ابعاد استعماری طرح‌های اسرائیل شده‌اند. با این حال، هماهنگی ضمنی ایالات متحده با این اقدامات، توانایی این کشور‌ها برای مقابله با توسعه‌طلبی اسرائیل را محدود کرده است.

گزارش خطا
ارسال نظر
نقد و سیاست