
به گزارش صفحه «هنر روز» روزپلاس، «زن و بچه»، تازهترین ساخته سعید روستایی، نشان میدهد که این فیلمساز در تکرار نسخه ضعیف تولیدات موفق خود گرفتار شده.
روستایی که در «ابد و یک روز» و «متری شیش و نیم» با روایتهای پرکشش، توانست توجهها را جلب کند، این بار نیز همان مسیر را رفته، اما بدون آن تازگی و ضرباهنگ لازم. نتیجه، فیلمی است که از همان ابتدا تا پایان، قابل پیشبینی است.
اصرار افراطی بر نمایش رنج، بدبختی، حالا دیگر نه یک ویژگی، بلکه تبدیل به امضای تکراری روستایی شده است. در «زن و بچه» هم با انبوهی از صحنههای اشک و آه، گریههای طولانی و دیالوگهای پر تنش مواجهیم، بیآنکه اینهمه به پیشبرد روایت یا باورپذیری شخصیتها کمکی کند.
کارگردان سعی کرده با افزودن لحظاتی زائد و کشدار، حس ناامیدی را به مخاطب منتقل کند، اما این تلاش بیشتر رنگ تصنع گرفته تا تأثیر. بر خلاف آثار قبلی روستایی که بازی بازیگران یکی از نقاط قوتشان بود، در اینجا حتی از بازیها هم بهره درستی گرفته نشده. پریناز ایزدیار در نقش مادر، در انتقال اندوه نقش خود ناتوان است و در بسیاری از لحظات، سرد و بیرمق ظاهر میشود.
روستایی میخواسته هشدار بدهد که تصمیمات اشتباه، هرچند کوچک، میتوانند به فاجعه ختم شوند، اما روایت به قدری پراکنده و سطحی است که این پیام به شکلی هنرمندانه منتقل نمیشود.
در نهایت، «زن و بچه» نشان میدهد که سعید روستایی در چرخهای از تکرار گیر افتاده؛ تکراری که دیگر کار نمیکند و اگر به همین مسیر ادامه دهد، ممکن است مخاطبانش را نیز از دست بدهد.
برای بازگشت به اوج، او نیازمند فاصله گرفتن از فرمولهای تکرارشونده، و بازگشت به دغدغههای واقعی و درونی مردم ایران است؛ فیلمی برای جامعه خودش، نه برای پسند جشنوارهها.