
به گزارش روزپلاس، لیورپول و نیوکاسل در انتقال مهمی که هنوز به سرانجام نرسیده، در حال همکاری هستند و شاید به توافق برسند. الکساندر ایساک در این میان بین دو باشگاه گرفتار شده است. او رویای پیوستن به لیورپول را در سر میپروراند اما هنوز قراردادش با نیوکاسل قطعی نشده است.
ایساک تمایلی به بازگشت به نیوکاسل ندارد. خبرهایی منتشر شد که او در حال تمرین با باشگاه سابق خود یعنی رئال سوسیداد است و گفته میشود لیورپول پیشتر با این بازیکن سوئدی به توافق رسیده اما هنوز موفق به عقد قرارداد نهایی با نیوکاسل نشدهاند. به نظر میرسد نیوکاسل تا زمانی که جانشینی برای ایساک نیابد، قصد ندارد او را رها کند.
به طور کلی روابط نقلوانتقالاتی میان لیورپول و نیوکاسل سابقهای طولانی و پربار دارد. پیش از ماجرای ایساک، این دو باشگاه بارها با هم معامله کردهاند که برخی از این انتقالها بسیار مهم و تأثیرگذار بودهاند. در ادامه به انتقالهای بزرگ میان این دو باشگاه میپردازیم! در حالی که ماجرای ایساک همچنان در حال بحث است، بیایید نگاهی بیندازیم به بازیکنانی که این دو باشگاه توانستند در موردشان به توافق برسند.
گرانترین فوتبالیست انگلیسی
اندی کارول یکی از بازیکنان مشهور فوتبال انگلیس است؛ اگرچه دیوید سیمن هم نامی شناخته شده است اما تنها کارول در هر دو تیم لیورپول و نیوکاسل بازی کرده است. او حتی دو بار به نیوکاسل بازگشت؛ نخست زمانی که جوان بود و دوران آکادمی را به پایان رساند و بار دوم سالها بعد، وقتی دوران فوتبالیاش با چالشهای فراوانی همراه شد.
در ژانویه 2011 کارول با قراردادی که لیورپول با نیوکاسل امضا کرد، به گرانترین فوتبالیست انگلیسی تاریخ تبدیل شد. این مبلغ هنگفت از فروش فرناندو تورس به چلسی تأمین شده بود (58 میلیون یورو). لیورپول 41 میلیون یورو برای کارول پرداخت و همزمان 26.5 میلیون یورو برای خرید لوئیز سوآرس به آژاکس فرستاد. در مراسم معرفی، این دو بازیکن با هم عکس گرفتند اما سرنوشتشان در آن تیم بسیار متفاوت بود.

در نیمه اول فصل 2011-2010 کارول با 11 گل و 8 پاس گل برای نیوکاسل در لیگ برتر همه را به تحسین واداشت. او با جثه بزرگ و انرژی بیپایان در نبردهای تکبهتک، مدافعان حریف را به وحشت میانداخت. هواداران نیوکاسل او را به عنوان تجسم آلن شیرر، با کمی تفاوت در مدل موهایش میدیدند. کارول تقریباً همه گلهایش را با سر یا پای چپ به ثمر رساند.
پس از انتقال به لیورپول، کارول تنها 2 گل زد؛ هر دو مقابل منچستر سیتی. در حالی که سوآرس با حرکاتش دل هواداران را ربوده بود، کارول بارها به یاد میآورد که لیورپول چقدر برایش هزینه کرده است. فصل بعد هم برای کارول چندان درخشان نبود. هرچند او به تیم کمک کرد جام اتحادیه را فتح کند، در فینال جام حذفی مقابل چلسی گل زد و در دربی با اورتون هم موفق بود اما انتظارات از گرانترین فوتبالیست انگلیسی به مراتب فراتر از اینها بود. نیوکاسل نیز به سرعت خود را با غیاب کارول سازگار کرد و دو مهاجم سنگالی، دمبا با و پاپیس سیسه را به خدمت گرفت که هر دو نمایش خوبی داشتند. در پایان فصل 2012-2011، نیوکاسل بالاتر از لیورپول قرار گرفت و جواز حضور در رقابتهای اروپایی را کسب کرد. کارول در لیورپول در مجموع 58 بازی انجام داد و 11 گل زد. در تابستان 2012 ابتدا به صورت قرضی و سپس دائمی به وستهام منتقل شد. اندی چند فصل خوب را پشت سر گذاشت اما هیچگاه به عنوان یک مهاجم برتر شناخته نشد. سپس به نیوکاسل بازگشت اما در دو فصل فقط یک گل در لیگ برتر به ثمر رساند و پس از آن سفری در لیگهای مختلف آغاز کرد. او ابتدا در لیگ دو فرانسه و باشگاه آمیان بازی کرد، سپس به بوردو رفت؛ جایی که به دلیل مشکلات مالی باشگاه، بوردو سقوط کرد و کارول حقوق بسیار ناچیزی دریافت میکرد، حتی گفته بود بازی برای بوردو برایش هزینه هم داشت.
سالها از آن انتقال بزرگ میگذرد و امروز هر دو باشگاه دستخوش تغییرات شگرفی شدهاند؛ لیورپول عناوین لیگ برتر و لیگ قهرمانان را باز پس گرفته و نیوکاسل با حمایت سرمایهگذاران عربستانی به یکی از قدرتهای برتر انگلیس تبدیل شده است.
نکته جالب اینکه کارول همچنان بازی میکند! او در 36 سالگی و تابستان امسال با تیم دسته ششمی داگنهام و ردبریج قرارداد امضا کرده است. برخی چیزها مد میشوند، برخی از مد میافتند و برخی برای همیشه میمانند؛ مانند کارول و مدل موی دماسبی مشهورش که آرامآرام به دستههای پایینتر فوتبال نزدیک میشود؛ از چمپیونشیپ تا لیگ قهرمانان!
فصل 2016-2015: نقطه عطفی در تاریخ دو باشگاه
آن فصل برای هر دو تیم ناموفق بود؛ نیوکاسل پس از هزینهکرد بیش از 100 میلیون یورو در دو پنجره نقلوانتقالات به چمپیونشیپ سقوط کرد و لیورپول در لیگ برتر هشتم شد و فینال لیگ اروپا را از دست داد.
در این بین؛ اکتبر 2015 نقطه آغاز ساخت تیمی بود که چند سال بعد قهرمان لیگ قهرمانان و لیگ برتر انگلستان شد؛ تیمی که توسط یورگن کلوپ شکل گرفت. نیوکاسل چطور با این موضوع مرتبط است؟ در تابستان 2016 پس از سقوط نیوکاسل، لیورپول بازیکنی را جذب کرد که بعدها به مهره کلیدی تیم کلوپ تبدیل شد.

جورجینیو واینالدوم؛ هافبکی که خط میانی را زنده کرد
بهترین گلزن نیوکاسل در لیگ برتر 2016-2015، جورجینیو واینالدوم، هافبک میانی بود که 11 گل و 5 پاس گل به ثبت رساند؛ عملکردی درخشان در حالی که بازیکنانی مثل میتروویچ، پاپیس سیسه و دیگران در آن تیم بودند. او از PSV به نیوکاسل آمد و سپس به لیورپول پیوست، جایی که نقش کلیدی در موفقیتهای بعدی داشت.
واینالدوم با مهارتی که در هجوم و پوشش موقعیت داشت، توانست در هر دو باشگاه تأثیرگذار باشد. با مبلغ 27.5 میلیون یورو، کلوپ بازیکنی را جذب کرد که انرژی و عمق فنی لازم را به تیم بخشید.
اگرچه گلهای واینالدوم در لیورپول کمتر از نیوکاسل بود، اما نقش او در ایجاد تعادل تیم و گلهای بهیادماندنی به ویژه در نیمهنهایی لیگ قهرمانان مقابل بارسلونا فراموشنشدنی است؛ جایی که او در 2 دقیقه 2گل زد و با مهارت ویژهاش موقعیتهای کلیدی را به گل تبدیل کرد.
پس از لیورپول، دوران حرفهای واینالدوم رو به افول گذاشت؛ یک فصل در پاریسنژرمن و سپس رم، جایی که با مصدومیتی جدی مواجه شد و جام جهانی قطر را از دست داد. دو فصل آخر را در عربستان گذراند و در باشگاه الاتفاق با استیون جرارد همکاری کرد؛ همکاریای که برای هر دو طرف یادگار ماندگار است.
خوزه انریکه؛ اسپانیایی سختکوش در نیوکاسل و لیورپول
اسپانیاییها که در اواسط دهه 2010 به انگلیس آمدند، اغلب مقصدشان لیورپول و رافائل بنیتز بود. اما خوزه انریکه داستانی متفاوت داشت. در تابستان 2007، از ویارئال به نیوکاسل آمد و زیر نظر سم آلاردایس با تلاش و تعهد به عضوی ثابت تبدیل شد و 129 بازی انجام داد.
در تابستان 2011، لیورپول با انجام یک کمپین نقلوانتقالاتی از جمله جذب استوارت داونینگ، چارلی آدام، سباستین کوتس و دیگران تیم را تقویت کرد؛ هرچند هیچکدام نتوانستند آن انتظارات را برآورده کنند. داونینگ با نزدیک به 100 بازی یکی از باثباتترینها بود اما این واقعیت بیشتر گویای شرایط نامناسب لیورپول آن زمان بود.

در این میان، انتقالهای انریکه و جردن هندرسون درخشانتر به نظر میرسیدند. هندرسون سالها کاپیتان شد و با کلوپ به موفقیتهای بزرگ رسید. انریکه نیز با هزینه 8 میلیون یورو نقش خود را به خوبی ایفا کرد.
اگرچه انریکه به دلیل مشکلات مزمن زانو بازیهای زیادی انجام نداد اما تا آستانه 100 بازی برای لیورپول پیش رفت و در سال 2012 جام اتحادیه را فتح کرد. در سالهای پایانی، او بیشتر تحت درمان بود تا بازی. در سال 2016 به ساراگوسا رفت و در 31 سالگی بازنشسته شد؛ با این اعتقاد که نمیخواهد در سنین بالا با معلولیت روبرو شود.
با این حال، مشکلات اصلی سلامتی انریکه پس از پایان دوران حرفهایاش آغاز شد. در سال 2018 او به سرطان مبتلا شد؛ نوع نادری از تومور به نام کوردوما تشخیص داده شد. جراحی طولانیمدت 9 ساعتهای روی او انجام گرفت و پزشکان هشدار دادند که ممکن است بینایی خود را از دست بدهد. در این دوران سخت، انریکه حمایت بیدریغ همتیمی سابقش در نیوکاسل، یوناس گوتیرز را داشت. انریکه با تلاش و ارادهای مثالزدنی توانست سرطان را شکست دهد و به میادین بازگردد.
انریکه سرانجام در سال 2019 اعلام کرد که درمان شده است. تومور به طور کامل برداشته شده و خوشبختانه بیناییاش را حفظ کرده است. این پیروزی برای او بزرگتر و باارزشتر از هر جام یا موفقیت فوتبالی است.
پادشاه فینالها از آلمان
آخرین فوتبالیست آلمانی حاضر در نیوکاسل تا امروز، لوریس کاریوس است. او پیشتر در لیورپول نیز بازی کرده و بیشتر با حضورش در این تیم به یاد آورده میشود؛ نه فقط توسط هواداران لیورپول، بلکه توسط دنیای فوتبال.
قبل از پرداختن به کاریوس و بازگشت به مرسیساید، بهتر است نگاهی بیندازیم به آلمانیهای سابق نیوکاسل. آخرین فوتبالیست آلمانی پیش از کاریوس در این تیم، دیتمار هامان بود. او در تابستان 1998 به نیوکاسل پیوست؛ بازیکنی که سابقه حضور در تیم ملی و بیش از 100 بازی برای بایرن مونیخ را داشت. هامان زیر نظر کنی دالگلیش به کسل آمد، اما خیلی زود این تیم را ترک کرد و جای خود را به رود گولیت داد که پیش از آن به عنوان بازیکن و مربی در چلسی فعالیت میکرد.

ماجراجویی رود گولیت در نیوکاسل فرصتی بود تا سبک خود را به نمایش بگذارد؛ هرچند اینکه چقدر این فوتبال جذاب بود، جای بحث دارد. واقعیت این است که تیم سقوط نکرد و تا پای فینال جام حذفی پیش رفت، جایی که در حضور هامان در ترکیب اصلی، با منچستر یونایتد شکست خورد.
گولیت در ابتدای فصل بعدی پس از پنج هفته از کار برکنار شد و هامان فصل 2000-1999 را با لیورپول آغاز کرد. لیورپول برای جذب او حدود 12 میلیون یورو پرداخت. آن تابستان، مرسیسایدریها تقویت قابلتوجهی داشتند و علاوه بر هامان، ولادیمیر اسمیچر و سامی هیپیا نیز به تیم اضافه شدند. این سه بازیکن نقش مهمی در فتح لیگ قهرمانان و جام یوفا توسط لیورپول داشتند.
هامان همراه با اسمیچر و هیپیا در دو فینال تاریخی اروپایی شرکت کرد: در سال 2001، لیورپول با هدایت ژرار هولیه، آلاوز را در فینال جام یوفا با نتیجه 5-4 در وقت اضافه شکست داد و در سال 2005، فینال بزرگ لیگ قهرمانان در استانبول برگزار شد که لیورپول در نیمه دوم با بازی چشمگیر توانست نتیجه 3 بر صفر را به 3-3 تبدیل کند و سپس در ضربات پنالتی پیروز شود؛ هامان اولین پنالتی لیورپول را گل کرد.

جام حذفی که هامان با نیوکاسل نتوانست کسب کند، با لیورپول دو بار دیگر به دست آمد. او همچنین موفق شد در مسابقات سوپرکاپ و فینال جام اتحادیه مقابل منچستر یونایتد انتقام بگیرد. تنها قهرمانی که هامان از آن محروم ماند، قهرمانی لیگ برتر و جام جهانی بود که هر دو در سال 2002 نصیب او نشد؛ لیورپول پس از آرسنال دوم شد و تیم ملی آلمان در فینال جام جهانی به برزیل باخت.
با این حال، هامان چهرهای بسیار محترم در فوتبال آلمان و لیورپول باقی ماند و در مجموع 283 بازی برای این تیم انجام داد. پس از او، بازیکنان آلمانی دیگری نیز به لیورپول آمدند، اما هیچکس به آمار هامان نزدیک نشد؛ نزدیکترین آنها امره جان با 167 بازی است. حال باید دید فلورین ویرتس چقدر به رکورد هامان نزدیک میشود.
قربانی مایکل اوون
لیورپول در حال حاضر قهرمان فعلی فوتبال انگلیس است. قبل از آن، در سال 2020 تحت هدایت یورگن کلوپ و در شرایط بحران کووید، موفق به قهرمانی شد؛ پیش از این، لیورپول هرگز عنوان لیگ برتر را کسب نکرده بود. آخرین قهرمانی این تیم پیش از کلوپ، به سال 1990 بازمیگردد، زمانی که لیگ برتر هنوز تشکیل نشده بود.
یکی از ستارههای درخشان لیورپول در دهه 80 و 90 جان بارنز بود. او در سال 1987 از واتفورد به لیورپول پیوست و 10 سال برای این تیم بازی کرد. بارنز دو عنوان قهرمانی لیگ، دو جام حذفی، سه سوپرجام و یک جام اتحادیه را در کارنامه داشت.

پس از 406 بازی، بارنز که در میانه و جناحهای حمله بازی میکرد، در سن تقریباً 34 سالگی، با ورود ستارههای جوانی مانند مایکل اوون، رابی فاولر و استیو مکمنمان دیگر جایی در ترکیب اصلی نداشت. بازگشت پل اینس از ایتالیا نیز رقابت را بیشتر کرد. بارنز ترجیح داد به جای نیمکتنشینی در لیورپول راهی نیوکاسل شود.
در نیوکاسل، بارنز با مربی مهم دوران حرفهایاش، کنی دالگلیش همکاری کرد؛ کسی که در فصل 1997-1996 تیم را به مقام دوم لیگ رساند. اگرچه بارنز تلاش کرد اما نیوکاسل موفق به کسب جام نشد و در فینال جام حذفی با آرسنال قدرتمند 2 بر صفر شکست خورد. در نیمفصل 1998-1997 بارنز به چارلتون منتقل شد. آنجا اما دوران موفقی نداشت و پس از سقوط تیم، در سن 35 سالگی تصمیم به بازنشستگی گرفت. با وجود ناکامیها، او لحظات شیرینی داشت؛ مانند پیروزی یک بر صفر مقابل لیورپول در حالی که به عنوان بازیکن تعویضی وارد زمین شد و 2 دقیقه پس از ورودش، چارلتون گل پیروزی را زد. این برد برای بارنز اهمیت خاصی داشت، به ویژه که در زمین بازیکنانی چون اوون، فاولر، مکمنمن و اینس حضور داشتند؛ کسانی که زمانی باعث شده بودند او از تیم کنار برود.