
به گزارش روزپلاس، پشت دیوارهای رنگپریده مدارس استثنایی، قصههایی جریان دارد که کمتر دیده و شنیده میشود؛ قصه کودکانی که برای شنیدن، حرف زدن و حتی لمس یک توپ بازی، به معلمانی دلخسته اما امیدوار تکیه کردهاند. مدارس ویژه اوتیسم و آسیب شنوایی در مشهد، هر یک میدان مبارزهای جداگانهاند؛ اولی با کمبود نیروهای توانبخشی و امکانات حداقلی، دومی با گرانی تجهیزات و نبود محتوای درسی سامانیافته.
آمارهای رو به رشد تشخیص اوتیسم در استان، فشار مضاعفی بر کلاسهای کوچک این مدارس وارد کرده است؛ جایی که یک اتاق ۲۴ متری باید هم کارگاه درمانی باشد، هم زمین بازی و هم فضای آرامش. در سوی دیگر، روش پیشرفته AVT در مدارس کودکان با آسیب شنوایی، تنها در خراسان رضوی به شکل دولتی اجرا میشود، اما نبود حمایت مالی و محتوایی ممکن است آن را به رویایی ناتمام بدل کند.
کلید طلایی موفقیت این گروهها «مداخله بهموقع» است؛ تأخیری که میتواند فرصتهای یادگیری را برای همیشه از بین ببرد، بهویژه در سالهای طلایی رشد کودک. کمبود معلمان متخصص، معضلی مشترک است. در مدارس اوتیسم، گاهی یک درمانگر باید بین ۳۰ تا ۵۰ کودک سهمبندی شود و در مدارس شنوایی، معلمان خود تأمینکننده محتوای آموزشیاند. فشار کاری و ریسکهای فیزیکی، سلامت معلمان اوتیسم را تهدید میکند؛ از زخم دست گرفته تا خفگی لحظهای، اما این خطرات به ندرت جایی در گزارشهای رسمی پیدا میکنند. تجهیزات گرانقیمت مثل کاشت حلزون، سمعک یا قطعات یدکی آن، سد بزرگی بر راه خانوادههای کمبرخوردار است؛ سدی که گاه حتی خیران نیز به سختی از آن عبور میکنند.
رقابت مراکز آزاد و تبلیغات گمراهکننده، جریان آموزش رایگان و تخصصی را به حاشیه رانده و کودکانی را دیرهنگام به چرخه آموزش بازمیگرداند؛ زمانی که امکان جبران کمتر است. همه این تصویرها، یک پیام مشترک دارند: اگر مسئولان، خیران و جامعه دست در دست هم نگذارند، سرمایههای بالقوهای که در این مدارس نفس میکشند، به خاموشی میگرایند.
آسیب جسمی معلمان و کمبود امکانات، دو معضل پنهان مدارس اوتیسم
فاطمه گلمکانی، کارشناس ارشد مشاوره و مدیر مرکز ویژه دانشآموزان اوتیسم مشهد در گفتگویی با اشاره به افزایش آمار مبتلایان، از کمبود جدی نیروی توانبخشی، فضای بازی استاندارد و زمانبندی نامتناسب آموزش خبر داد و گفت: فرسودگی شغلی معلمان این گروه و هزینههای سنگین کاردرمانی و گفتاردرمانی، خانوادهها را در تنگنا قرار داده است.
این کارشناس ارشد مشاوره با ۲۳ سال سابقه فعالیت در حوزه آموزش و توانبخشی وضعیت آموزشی، محدودیتها و دغدغههای این قشر را تشریح کرد.
افزایش آمار اوتیسم و تغییرات محتوای آموزشی
وی با بیان اینکه «آمار مبتلایان به اوتیسم رو به افزایش است» گفت: مدارس اوتیسم در خراسان رضوی با استانداردهای لازم فاصله دارند. از سال گذشته، محتوای کتابهای پیشدبستانی برای کودکان طیف اوتیسم بومیسازی شده و کلاسهای آمادگی تکمیلی نیز در سال تحصیلی جدید دستخوش تغییرات آموزشی خواهد شد.
نیاز ضروری به کاردرمانی و گفتاردرمانی
گلمکانی اضافه کرد: دانشآموزان این طیف باید حداقل سه جلسه در هفته کاردرمانی، گفتاردرمانی و بازیدرمانی دریافت کنند، اما به دلیل کمبود نیروی متخصص، گاهی یک کاردرمان یا گفتاردرمان باید برای ۳۰ تا ۵۰ دانشآموز فعالیت کند که نتیجه آن، سهم نیمساعته توانبخشی برای هر کودک در طول هفته است.
آموزش طولانی و فرسودگی کودکان
کارشناس ارشد مشاوره و مدیر مرکز ویژه دانشآموزان طیف اوتیسم مشهد طولانی بودن ساعات آموزش را یکی از مشکلات جدی دانست و گفت: کودکان اوتیسم، بهویژه در پایه پیشدبستانی، تحمل کاری پایینی دارند. حضور از ساعت ۸ تا ۱۲:۳۰ هر روز، حتی اگر همراه با بازی باشد، برایشان فرساینده است. کاهش زمان آموزش و تقویت آموزشهای فردی میتواند کیفیت یادگیری را افزایش دهد.
کمبود فضای بازی و اتاقهای تخصصی
وی تأکید کرد: مشهد با کمبود جدی فضای بازی استاندارد، اتاق تاریک، اتاق کاردرمانی و امکاناتی همچون فضای شندرمانی، آببازی و استخر توپ روبهروست. در برخی مراکز، یک اتاق ۲۴ متری بهطور همزمان برای چندین کارکرد استفاده میشود که کیفیت فعالیتها را کاهش میدهد.
هزینههای گزاف توانبخشی
گلمکانی با اشاره به هزینههای بالای خدمات آزاد گفت: یک خانواده برای سه جلسه هفتگی کاردرمانی باید حدود دو میلیون و ۱۰۰ تا دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان پرداخت کند. این مبلغ برای بسیاری از خانوادهها سنگین است و آنان را برای ادامه درمان دچار مشکل میکند.
تفاوت مراکز آموزشوپرورش با بهزیستی
به گفته کارشناس ارشد مشاوره و مدیر مرکز ویژه دانشآموزان طیف اوتیسم مشهد، دانشآموزانی که وارد مدارس تحت آموزشوپرورش میشوند، معمولاً یا هوش بهنجار دارند یا در مرز کمتوانی هستند، اما دانشآموزان کمتوان ذهنی تربیتپذیر در مراکز بهزیستی آموزش میبینند که خدمات توانبخشی بیشتری دارند.
آسیبهای جسمی به معلمان و فرسودگی شغلی
وی با اشاره به فشار کاری معلمان اوتیسم افزود: هر کلاس حداکثر سه تا چهار دانشآموز طیف اوتیسم دارد، اما همین تعداد، گاهی به اندازه ۵۰ دانشآموز فشار کاری ایجاد میکند. بههمریختگی ناگهانی برخی کودکان باعث آسیبهای بدنی به معلمان، حتی خطر خفگی، شده است. این فشارها فرسودگی شغلی معلمان این حوزه را به شدت افزایش داده است.
امید به حمایت بیشتر مسئولان
گلمکانی با تأکید بر لزوم همراهی مسئولان گفت: امیدوارم صدای ما به گوش تصمیمگیران برسد تا بتوانیم آموزش بهتر، فضای استانداردتر و توانبخشی مؤثرتری را برای کودکان این طیف فراهم کنیم. ما در این مسیر خدمت به کودکانمان را وظیفه میدانیم.
خراسان رضوی پرچمدار آموزش نوین کودکان با آسیب شنوایی
در ادامه بهاره ابارشی، معلم باسابقه و متخصص آموزش کودکان با آسیب شنوایی در مدرسه امام رضا (ع) مشهد در گفتگو با خبرنگار مهر با انتقاد از کمبود سرفصلها و امکانات آموزشی ویژه روش «AVT» و هزینههای سنگین وسایل کمکشنیداری، اظهار کرد: خراسان رضوی تنها استان کشور است که این روش بهصورت دولتی اجرا میشود، اما بدون جلب حمایت خیران و نهادها، بسیاری از کودکان از آموزش فراگیر و زندگی عادی محروم میمانند.
معلم باسابقه و متخصص آموزش کودکان با آسیب شنوایی در مدرسه امام رضا (ع) مشهد با ۲۷ سال سابقه آموزش در جامعه استثنایی و بیش از یک دهه تجربه مستقیم آموزش گروه پیشدبستانی کودکان با آسیب شنوایی به روش «AVT» (درک گفتاری-شنیداری) گفت: روش AVT روشی نوین است که به جای لبخوانی یا زبان اشاره، با استفاده حداکثری از توان شنیداری کودک از طریق کاشت حلزون یا سمعک، او را از سن شش ماهگی تا آغاز دبستان آماده آموزش در مدارس عادی میکند. در حال حاضر، در کشور فقط خراسان رضوی این روش را به شکل دولتی اجرا میکند و مدرسه امام رضا(ع) پرچمدار این حوزه است.

نبود سرفصل و محتوای آموزشی کافی
وی با اشاره به اینکه هیچ کتاب درسی رسمی برای این گروه ویژه وجود ندارد، افزود: تا امروز محتواهای آموزشی محدود، عمدتاً توسط معلمان خراسان رضوی تدوین شده است؛ از جمله کتاب از شنیدن تا گفتن که پارسال با حضور معاون وزیر رونمایی شد. اما نیاز به محتوای جامع و استاندارد همچنان یک چالش جدی است.
هزینههای سنگین درمان و نقش خیرین
ابارشی یکی از مهمترین موانع را هزینههای بالای درمان و تجهیز کودکان برشمرد و اظهار کرد: کاشت حلزون تا صدها میلیون تومان و حتی تعویض قطعات ساده سمعک هم برای خانوادههای کمبرخوردار دشوار است. در میان مراجعهکنندگان ما، اتباع و خانوادههایی هستند که بهدلیل مشکلات مالی، کودکشان را از دسترسی به درمان محروم کردهاند. همین باعث میشود مداخله بهنگام و استفاده از زمان طلایی رشد کودک از بین برود.
رقابت ناسالم مراکز آزاد
معلم باسابقه و متخصص آموزش کودکان با آسیب شنوایی در مدرسه امام رضا (ع) مشهد با انتقاد از عملکرد برخی مراکز آزاد گفت: متأسفانه مافیای مراکز آزاد با تبلیغات نادرست، خانوادهها را جذب و از ورود کودکان به مراکز دولتی جلوگیری میکنند؛ حتی کودکانی را در ۶ یا ۷ سالگی میآورند که برای مداخله زودهنگام دیر شده است. در حالی که آموزش در مراکز ما رایگان و تخصصی است و تیمی کامل شامل گفتاردرمان، شنواییشناس، مشاور و معلم را در اختیار دارد.
نوآوری و تجهیز مدارس
وی از راهاندازی نخستین «اتاق چندحسی و اتاق تاریک» در مدرسه آسیب شنوایی پیشدبستانی در کشور خبر داد و افزود: این اتاقها که قبلاً فقط در مدارس اوتیسم یا چندمعلولیتی دیده میشدند، به یکپارچگی حسی، پردازش اطلاعات و کاهش اختلالات رفتاری کودکان کمک میکنند.
نیاز به آگاهیبخشی و حمایت رسانهای
ابارشی تأکید کرد: جامعه باید بداند کودکان AVT در میان تمام گروههای استثنایی، تنها گروهی هستند که میتوانند در آینده کاملاً مثل یک فرد عادی زندگی کنند. ما به تبلیغات گسترده رادیویی، تلویزیونی و رسانهای نیاز داریم تا خانوادهها از وجود این خدمات رایگان مطلع و از هدایت اشتباه توسط مراکز غیرتخصصی نجات پیدا کنند.
خراسان رضوی؛ الگوی ملی در توانبخشی و آموزش شنیداری کودکان
آینده این کودکان، تنها با همدلی ساختارمند میان آموزشوپرورش، سازمانهای حمایتی و بخش خصوصی روشن خواهد شد. سرمایهگذاری در فضای بازی، اتاقهای تخصصی و دورههای توانبخشی، هزینه نیست؛ سرمایهگذاری برای ساختن آیندهای بدون تبعیض است. معلمانی که با دست خالی و دل پر، هر روز کلاس را روشن میکنند، نیازمند پشتیبانی روانی و جسمی هماند تا فرسودگی شغلی آنها را از پای درنیاورد.
نهادهای آموزشی باید بدانند که زمان طلایی مداخله، از نخستین ماههای زندگی آغاز میشود و از دست دادن آن، از دست دادن یک عمر فرصت است. رسانهها میتوانند با آگاهیبخشی مداوم، خانوادهها را از دام تبلیغات غیرتخصصی نجات دهند و مسیر درست درمان و آموزش را معرفی کنند.
در کنار بودجههای دولتی، حضور خیران آگاه و هدفمند، حلقهای گمشده برای رفع کمبود تجهیزات شنیداری و فضاهای استاندارد بازی است.بومیسازی محتوای آموزشی، اگر با پژوهش و استانداردهای ملی همراه باشد، میتواند شکاف کیفیت در کلاسها را کم کند. تجربه موفق خراسان رضوی در اجرای روش AVT، الگویی عملی برای سایر استانهاست؛ الگویی که اگر تکثیر شود، میتواند زندگی هزاران کودک را تغییر دهد.
داستان این مدارس، داستان ایستادگی است؛ ایستادگی مادرانی که برای یک جلسه کاردرمانی قرض میکنند و معلمانی که باوجود آسیب جسمی، فردا دوباره وارد کلاس میشوند.این کودکان شایسته آناند که نه به چشم باری بر دوش جامعه، بلکه بهعنوان سرمایههای زنده و پرتوان آینده دیده شوند؛ سرمایههایی که امروز باید برای شکوفاییشان بجنگیم.