
به گزارش روزپلاس، در میانه تحولات پرشتاب مربوط به جنگ علیه نوار غزه، طرح پیشنهادی آمریکا که از سوی دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، اعلام شد و در سخنرانی اخیر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی مورد تأکید قرار گرفت، موجی از بحث و جدل را درباره اهداف واقعی و پیامدهای احتمالی آن برانگیخته است.
اگرچه این طرح در ظاهر بهعنوان نقشه راهی برای برقراری آتشبس معرفی شده، اما تحلیلگران معتقدند که هدف اصلی آن بازطراحی صحنه سیاسی و امنیتی غزه است، بیآنکه تضمینی واقعی برای پایان اشغال یا توقف جنگ فراهم کند.
نبود تضمینهای واقعی
محمد الاخرس، پژوهشگر سیاسی، در گفتوگو با مرکز اطلاع رسانی فلسطین تأکید کرد که این طرح نه پروژهای برای پایان جنگ، بلکه تلاشی برای تداوم سیطره امنیتی رژیم اسرائیل بر غزه است.
وی خاطر نشان کرد که مفاد طرح بسیار کلی و فاقد جزئیات الزامآور است و تنها بند دقیق آن مربوط به آزادسازی اسرای صهیونیست است که اجرای آن نیز به روندی مشروط از جمله «خلع سلاح مقاومت» و استقرار نیروهای بینالمللی گره خورده است.
به گفته الاخرس، این شرایط میتواند مذاکرات آتشبس را ماهها به تعویق بیندازد، بهویژه با توجه به نبود توافق بر سر ماهیت نیروهای بینالمللی، جایگاه حقوقی و نحوه استقرار آنها. او افزود: حتی مسائل میدانی مانند دسترسی مقاومت به اجساد نظامیان صهیونیست میتواند بهانهای برای عدم اجرای مرحله نخست طرح، یعنی عقبنشینی جزئی نیروهای اشغالگر باشد.
این تحلیلگر سیاسی هشدار داد که طرح جدید در عمل به معنای یک کودتای سیاسی و حقوقی علیه وضعیت فلسطینیان در اراضی 1967 است؛ چرا که عملاً به دوران توافق اسلو پایان داده و یک هیئت بینالمللی موقت را به نهادی دائمی تبدیل میکند که حتی اختیار تشکیلات خودگردان را نیز زیر سایه خود قرار میدهد.
وی همچنین یادآور شد که بخشهایی از این طرح با پیشنهادهای مطرحشده از سوی برخی کشورهای عربی، بهویژه امارات، همپوشانی دارد؛ موضوعی که از تمایل بینالمللی و منطقهای برای تحمیل قیمومیت بر ملت فلسطین و سلب حق تعیین سرنوشت آنان حکایت دارد.
تهدیدی علیه مشروعیت مقاومت
رامی ابوزبیده، کارشناس مسائل امنیتی، نیز در این زمینه گفت که جوهره طرح آمریکا معادله «اشغال و مقاومت» را به «مدیریت امنیتی بینالمللی» تغییر میدهد و خلع سلاح را شرط اصلی هرگونه عقبنشینی میگذارد؛ مسئلهای که مستقیماً مشروعیت مقاومت را هدف قرار داده و تلاش دارد آن را در عرصه سیاسی و حقوقی بیاعتبار کند.
او هشدار داد که هرگونه شکست در تایید خلع سلاح یا وقوع حوادث میدانی میتواند بهانهای برای ازسرگیری حملات نظامی باشد، زیرا نیروهای بینالمللی معمولا فاقد اختیارات واکنش سریع هستند. به باور او، ورود چنین نیروهایی ـ چه بینالمللی و چه عربی ـ در عمل به امتداد امنیتی رژیم اشغالگر تبدیل خواهند شد که با هماهنگی اطلاعاتی و عملیاتی، کارزار سرکوب مقاومت را تسهیل میکنند.
ابوزبیده همچنین به برخی مفاد درز کرده از طرح اشاره کرد که شامل ایجاد مناطق ممنوعه و ایستهای بازرسی تحت نظارت بینالمللی است؛ تدابیری که بهشدت حرکت مقاومت را محدود میکند و راه را برای برچسبگذاری آن بهعنوان «فعالیتی تروریستی» باز میکند. چنین روندی میتواند دست رژیم صهیونیستی و همپیمانانش را برای بازداشت، سرکوب و هدفگیری مقاومت، این بار با پوشش حقوقی بینالمللی، باز تر کند.
وی در پایان تأکید کرد که طرح ترامپ نمیتواند نقشه راهی واقعی برای پایان جنگ باشد؛ بلکه چارچوبی است برای تحمیل قیمومیت بینالمللی و منطقهای بر غزه، سلب ابزارهای تصمیمگیری از جامعه فلسطین و تضعیف مشروعیت مقاومت. او خواستار اتخاذ موضعی واحد از سوی گروههای فلسطینی در برابر این خطرات شد و هشدار داد که پیامدهای امنیتی و سیاسی این طرح، بهطور اساسی ساختار قدرت و حاکمیت در نوار غزه را دگرگون خواهد کرد.