
به گزارش روزپلاس، در روزگار ما، گرایش به فالگیری، طلسم، دعانویسی و انرژیهای ناشناخته با نامهایی زیبا و فریبنده، دوباره در حال رواج است. بسیاری از مردم برای حل مشکلات عاطفی، مالی یا خانوادگی، به جای اعتماد به خدا و عقل، به سحر و کهانت پناه میبرند؛ بیآنکه بدانند ریشه این اعمال در کفر و شرک نهفته است. قرآن کریم در داستان حضرت سلیمان تصریح میکند که سحر از آموزشهای شیطانی است و خداوند به هیچکس چنین دانشی نیاموخت.
سحر در ظاهر گاه وسیلهای برای رسیدن به خواستههای کوچک جلوه میکند، اما در حقیقت، تاریکیای است که روح انسان را از ایمان و توکل دور میکند. کسی که به جادو پناه میبرد، در واقع از مسیر توحید خارج میشود؛ چراکه به جای خدا، از نیروهایی پنهان و باطل طلب کمک میکند. این انحراف تدریجی، گاهی تا آنجا پیش میرود که انسان خود نمیفهمد چگونه قلبش از یاد خدا تهی شده است.
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام درباره خطر چنین راهی هشدار داده و فرمودهاند:
«مَن تَعَلَّمَ شَیئاً مِنَ السِّحرِ قَلیلاً أو کَثیراً فَقَد کَفَرَ، و کانَ آخِرَ عَهدِهِ بِرَبِّهِ، و حَدُّهُ أن یُقتَلَ إلاّ أن یَتُوبَ.»
یعنی هرکس حتی اندکی از جادو بیاموزد، در حقیقت به کفر گراییده و پیمانش با پروردگار شکسته است، مگر آنکه توبه کند.
این هشدار نشان میدهد که سحر فقط یک گناه معمولی نیست؛ بلکه بریدن از خدا و ورود به دایره شیطان است. از همین رو، آموزههای دینی همواره میان «علم الهی» و «علوم شیطانی» مرزی روشن کشیدهاند. علم حقیقی، انسان را به نور و یقین میبرد، اما سحر و کهانت، او را در تاریکی و ترس نگه میدارد.
در یکی از روایات تکاندهنده، آمده است که زنی نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمد و گفت: «ای رسول خدا! شوهرم با من تند است، و من کاری (طلسمی) انجام دادهام تا او را به خود مایل کنم.» پیامبر  اسلام با خشم فرمودند: «اف بر تو؛ دینت را تیره و تار کردى؛ نفرین فرشتگان بزرگ بر تو باد! نفرین فرشتگان بزرگ بر تو باد! نفرین فرشتگان بزرگ بر تو باد! نفرین فرشتگان آسمان بر تو باد! نفرین فرشتگان زمین بر تو باد.» کَدَّرتِ دِینَکِ ! لَعَنَتکِ الملائکةُ الأخیارُ ، لَعَنَتکِ الملائکةُ الأخیارُ ، لَعَنَتکِ المَلائکةُ الأخیارُ ، لَعَنَتکِ ملائکةُ السماءِ ، لَعَنَتکِ ملائکةُ الأرضِ. (النوادر (للراوندی)، ص25)
این پاسخ پیامبر صلی الله علیه و آله تنها یک واکنش عاطفی نبود؛ بلکه بیان حقیقتی است که تا امروز نیز زنده است. پیامبر در واقع اعلام کردند که حتی اگر نیت انسان ظاهراً محبت یا اصلاح رابطه باشد، وقتی مسیرش از مجرای باطل و غیرخدایی بگذرد، عاقبتش تباهی است. سحر محبت، دعاهای جعلی و طلسمهای رایج، همه در یک مسیر قرار دارند: آلوده کردن روح انسان به وابستگی غیرالهی.
مشکل اصلی آن زن و بسیاری از مردم در روزگار ما، «بیاعتمادی به روشهای الهی» است. اسلام راههای درست برای اصلاح روابط، آرامش در زندگی و جلب محبت همسر را نشان داده است: اخلاق نیک، صبر، دعاهای مأثور از اهل بیت وحی و توسل به خدا. اما وقتی انسان به جای عمل به این روشها، به سحر روی میآورد، در حقیقت از نظام حکیمانه الهی خارج میشود.
پیام این روایت برای امروز روشن است: هیچ خواستهای ــ حتی محبت و آرامش ــ ارزش آن را ندارد که انسان برایش به حریم شیطان پا بگذارد. سحر، جهل زیباست؛ ظاهری فریبنده دارد اما در باطن، ایمان را میسوزاند. رهایی از آن تنها با توبه، بازگشت به توحید و اعتماد دوباره به قدرت خداوند ممکن است. درسی که از واکنش پیامبر صلی الله علیه و آله میآموزیم این است که هیچ مشکل دنیوی، ارزش تباهی دین و دل را ندارد.