
به گزارش روزپلاس، از ابتدای مهرماه امسال، اصلاح ساختار تعرفهگذاری گاز خانگی در کشور بدون اطلاعرسانی گسترده اجرایی شد؛ تغییری که بهگفته وزارت نفت و شرکت ملی گاز، با هدف «عدالتمحور شدن» و «بهینهسازی مصرف» طراحی شده اما واکنشهای زیادی را در برخی استانهای سردسیر و شهرهای کوچک برانگیخته است.
گزارشهای مردمی از برخی شهرهای لرستان نشان میدهد بخشی از مشترکان با وجود مصرفی که آن را «طبیعی و متعارف» میدانند، ناگهان در ردیف «پر مصرفها» قرار گرفتهاند و قبضهایی دریافت کردهاند که نسبت به ماه قبل و سال گذشته تفاوت بسیار محسوسی دارد.

گرچه طبق اعلام رسمی شرکت ملی گاز، فقط «حدود دو درصد» مشترکان در پله چهارم قرار گرفته و مشمول افزایش قیمت میشوند، اما انتقادها بیشتر به این نکته معطوف است که مصرف طبیعی یک خانواده در یک شهر سردسیر در مقایسه با «میانگین مصرف همان شهر» الزاماً شاخص دقیقی برای پرمصرف بودن نیست. زیرا اگر میانگین مصرف شهر بهدلیل اقلیم بشدت بالا باشد، حتی یک مصرف «نرمال خانوار» نیز میتواند بهظاهر از میانگین عبور کند و در پله بالاتر قرار گیرد.
تماس یک شهروند با مهر: قبض گاز خانه ۱۰ برابر شده است!
در یکی از نمونههای تماسهای گرفته شده با دفتر خبرگزاری مهر، یک شهروند ساکن خرمآباد در گفتوگویی از افزایش غیرمنتظره و سنگین گازبهای خود خبر میدهد.
فریده محمدی میگوید: من طی ماههای گذشته حداکثر ۱۰۰ هزار تومان پول گاز پرداخت میکردم و مصرفم هم پایین بوده است؛ اما این ماه مبلغ قبض من ناگهان به یک میلیون و ۷۸۲ هزار و ۳۰۰ تومان رسیده است.
این شهروند توضیح میدهد که پس از مراجعه به امور مشترکان و ارائه اطلاعات مربوط به کنتور، به او گفته شده که مصرفش هیچ تغییری نسبت به ماه قبل نکرده و تنها نحوه محاسبه تعرفه گاز تغییر یافته است!
این روایت، یکی از مواردی است که نشان میدهد بخشی از مردم افزایش هزینه را نه به علت مصرف بیشتر، بلکه به دلیل تغییر در الگوی محاسبه تجربه کردهاند.
در ادامه پیگیریهای خبرنگار مهر، مسلم پارسا، مدیر روابط عمومی شرکت گاز استان لرستان، با تأیید این موضوع اعلام میکند که بررسی موردی قبض یاد شده که با افزایش ۱۰ برابری مواجه شدهاست، نشان میدهد دلیل اصلی این جهش قیمت، تغییرات در نظام پلکانی و نرخگذاری جدید گازبها است.
پارسا با اشاره به اینکه «موارد مشابه» در سراسر استان گزارش شده است، تأکید میکند که این انتقادات و گلایهها به مسئولان بالادستی منتقل شده است.
این اظهارات نشان میدهد اصلاح تعرفهها، در عمل باعث فشارهای پیشبینینشدهای بر برخی خانوارها شده و ضرورت بازنگری، اطلاعرسانی شفاف و رفع ایرادات اجرایی بیش از گذشته احساس میشود.
ایرادات وارد بر طرح جدید از نگاه مردم و کارشناسان
ایراد اصلی منتقدان این است که الگوی مصرف در شهرهای سردسیر، الزاماً با میانگین کشوری یا حتی میانگین شهری قابل مقایسه نیست. بسیاری از خانوادهها در مناطق کوهستانی، حداقل ۵ تا ۶ ماه سال نیاز به گرمایش پیوسته دارند. حتی استفاده از بخاریهای کممصرف یا پکیجهای جدید نیز تأثیر محدودی در کاهش مصرف دارد. همین امر باعث شده برخی بپرسند: آیا اصلاً میانگین مصرف یک شهر سردسیر معیار دقیقی برای «رفتار پرمصرف» است؟
بهعنوان مثال، خانوادهای در شهری مانند اردبیل، سردشت یا شهرکرد ممکن است مقدار مصرفی کاملاً طبیعی داشته باشد، اما اگر بهدلیل اقلیم، میانگین مصرف شهر بسیار بالا باشد، عبور کمی از این میانگین باعث میشود آنها «پر مصرف» تلقی شوند؛ در حالی که ذات مصرفشان تغییر نکرده است.
کمبود اطلاعرسانی: مردم از تغییرات بیخبر ماندند
یکی دیگر از ایرادات، نبود اطلاعرسانی شفاف پیش از اجراست. اصلاح این ساختار، مهرماه عملیاتی شده اما بنا به گفته مسئولان، اطلاعرسانی گسترده هنوز صورت نگرفته است. نتیجه این کمبود شفافیت، سردرگمی مشترکان و شوکه شدن بسیاری از خانوارها هنگام دریافت قبض بوده است.

همچنین کارشناسان تأکید میکنند که الگوی مصرف باید با شرایط واقعی ساختمانها هماهنگ باشد. بخش قابل توجهی از منازل در استانهای سردسیر قدیمی، فاقد عایق استاندارد، پنجره دوجداره یا سیستم گرمایشی بهینه هستند.
در نتیجه، حتی مصرف استاندارد برای گرم نگه داشتن خانه میتواند بیش از میانگین مصرف تعیینشده باشد.
تفاوت فاحش میان مصرف اقشار آسیبپذیر و توان پلهبندیها
یک انتقاد پرتکرار دیگر، فاصله زیاد میان پلهها در طرح جدید است. گفته میشود برای برخی خانوارها، عبور از یک پله به پله بعدی بهمعنای افزایش قابلتوجه مبلغ قبض است. این موضوع برای خانوارهای کمدرآمد که اغلب در خانههای کمکیفیت زندگی میکنند، فشار مالی ایجاد میکند.
یک شهروند دورودی به خبرنگار مهر میگوید: ما یک خانواده چهار نفرهایم. خانهمان قدیمی است و در زمستان واقعاً نمیشود بدون بخاری زندگی کرد. نه پکیج داریم و نه شوفاژ. مصرفمان همیشه تقریباً ثابت بوده. ولی امسال بدون اینکه هیچ تغییری بدهیم، قبض مهرمان خیلی بیشتر شد. به ما گفتند پله مصرفتان بالا رفته! خب چرا؟ ما که کاری نکردیم. هوا سرد شده، بخاری روشن کردهایم. مگر این طبیعی نیست؟
یک شهروند دیگر صحبتهایش را تکمیل میکند: اینجا شش ماه سال سرد است. مردم چارهای جز مصرف گاز ندارند. خبر افزایش تعرفه که پخش شد، همه نگرانند. مردم اینجا پرمصرف نیستند؛ سرمای هوا مجبورشان میکند.
یک زن الیگودرزی نیز به مهر میگوید: به ما میگویند از میانگین مصرف شهر بالا هستید. خب این میانگین که بالا باشد، چه ربطی به رفتار ما دارد؟ همه مردم اینجا زیاد مصرف میکنند چون مجبورند. کسی بخاری را برای سرگرمی روشن نمیکند! اگر میانگین بالا باشد ما هم بالا محسوب میشویم؟
محمد حسینی شهروند ساکن خرمآباد میگوید: ما فقط یک بخاری داریم. قبض مهر ما رفته در پله سوم. میگویند پرمصرفید. اگر این پلهها را بر اساس شرایط واقعی مردم تنظیم میکردند، الان این وضعیت نبود.
مصاحبههای میدانی نشان میدهد بخش زیادی از نگرانی مردم، نه به اصل اصلاح تعرفه، بلکه به نحوه محاسبه، بیخبری و نبود تطبیق با واقعیت اقلیمی مربوط است.
ایده اصلاح تعرفه بهخودیخود درست اما...
کارشناسان معتقدند که ایده اصلاح تعرفه بهخودیخود درست است. دنیا هم مصرف انرژی را با سازوکارهای انگیزشی کنترل میکند. اما مشکل اینجاست که تعرفهگذاری باید رفتار غیرطبیعی را نشانه بگیرد، نه رفتار طبیعی مناطق سردسیر را.
اگر شهری متوسط دمای ۱۰ درجه زیر صفر دارد، مصرف بالا طبیعی است. بنابراین مصرفی که طبیعی و عادی است نباید در پلههای بالاتر قرار گیرد. در غیر این صورت، طرح عدالتمحور بهنظر نمیرسد.
افزایش اقلیمها از ۵ به ۱۳۰۰ اقلیم شهری کار علمی و بزرگی است، اما باید به این نکته توجه کرد که میانگین مصرف هر شهر لزوماً شاخص مناسبی برای سنجش پرمصرفها نیست. مثلاً اگر ۸۰ درصد مردم مجبور به مصرف بالا باشند، میانگین بالا میرود و ۲۰ درصد ناگهان پرمصرف تلقی میشوند، در حالی که مصرفشان طبیعی است.
از سوی دیگر، خانههای فرسوده، نبود عایق و سیستمهای گرمایشی ناکارآمد نقش مهمی دارند. چرا خانوار باید هزینه ناکارآمدی ساختمان را بدهد؟
مسئولان شرکت گاز چه میگویند؟
سعید توکلی، مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران درباره اصلاح تعرفه تأکید کرده است که این طرح، «افزایش تعرفه» نیست، بلکه اصلاح ساختار تعرفه با هدف عدالتمحور شدن است.
بهگفته وی، تنها ۲ درصد مشترکان در پله چهارم قرار گرفته و ممکن است با افزایش مبلغ قبض مواجه شوند. بقیه یا بدون تغییرند یا مصرفشان در حدود متعارف باقی مانده است.
توکلی اعلام کرده که با جایگزین شدن ۱۳۰۰ اقلیم بهجای ۵ اقلیم کلی، محاسبه تعرفهها بسیار دقیقتر شده است.
به گفته او، این تغییر «عدالتگرا» ست چون مصرف واقعی هر شهر معیار محاسبه میشود.
پلهبندی مصرف که بهگفته مسئولان قبلاً «غیراستاندارد» بوده، اکنون به ۴ پله تبدیل شده تا با الگوهای جهانی نزدیکتر شود.
توکلی یادآور شد که دستگاههای دولتی نیز موظف به کاهش ۲۰ درصدی مصرف نسبت به قبل هستند و این فقط به خانوارها محدود نیست.
نیاز به اصلاح یا نیاز به بازنگری؟
اصلاح نظام تعرفهگذاری گاز اقدامی ضروری برای کاهش مصرف، نزدیک شدن به الگوهای بینالمللی و جلوگیری از هدررفت انرژی است. اما تجربه اقدام اخیر نشان داد که اجرای چنین طرح بزرگی بدون اطلاعرسانی کافی و بدون سنجش دقیق اثرات اجتماعی در مناطق سردسیر، میتواند منجر به نارضایتی و سوءتفاهم شود.
مصرف بالای گاز در شهرهای سردسیر الزاماً نشانه پرمصرفی یا بدرفتاری انرژی نیست؛ بلکه این میزان مصرف در بسیاری موارد یک ضرورت اقلیمی محسوب میشود
سیاستگذاری در حوزه انرژی، بهویژه در بخش گاز خانگی، باید با در نظر گرفتن واقعیتهای اقلیمی و اجتماعی تدوین شود.
مصرف بالای گاز در شهرهای سردسیر الزاماً نشانه پرمصرفی یا بدرفتاری انرژی نیست؛ بلکه این میزان مصرف در بسیاری موارد یک ضرورت زیستی و اقلیمی محسوب میشود.
بنابراین، کیفیت ساختمانها، نوع و بازده تجهیزات گرمایشی، توان مالی خانوارها و شرایط واقعی زیستمحیطی باید در طراحی هرگونه الگوی مصرف یا پلهبندی تعرفه لحاظ شود، زیرا بخش بزرگی از مصرف خانوادهها ناشی از شرایط خارج از کنترل آنهاست.
در کنار این ملاحظات فنی و اجتماعی، شفافیت، اطلاعرسانی و آموزش عمومی پیش از اجرای هر طرح بزرگ نقش مهمی در جلوگیری از سوءتفاهمها و فشارهای اجتماعی دارد.
در نهایت، نظام تعرفهگذاری زمانی میتواند عادلانه و اثربخش باشد که رفتارهای غیرعادی و مصرفهای غیرضروری را هدف بگیرد، نه مصرف طبیعی و اجتنابناپذیر مردم در مناطق سردسیر؛ زیرا عدالت انرژی بدون شناخت واقعیتهای اقلیمی، تحققپذیر نخواهد بود.