۰۸:۵۶ |  ۱۴۰۴/۰۹/۲۱
گزارش/

«من اینجا ریشه در خاکم»/ از شعر مشیری تا فضای مجازی

این روزها در فضای مجازی کلیپ‌ها و ویدئوهای کوتاهی با این جمله دیده می‌شود که «من اینجا ریشه در خاکم»؛ این عبارت بخشی از یکی از اشعار فریدون مشیری است به نام «ریشه در خاک».
کد خبر: ۳۴۷۴۰۳

این روزها در فضای مجازی کلیپ‌ها و ویدئوهای کوتاهی با این جمله دیده می‌شود که «من اینجا ریشه در خاکم»؛ این عبارت بخشی از یکی از اشعار فریدون مشیری است به نام «ریشه در خاک» که البته نام یکی از دفترهای شعر او هم هست. فریدون مشیری بارها توسط دوستانش به مهاجرت و رفتن از ایران دعوت شد و اشعاری در این باره دارد، اما تا پایان عمر در این سرزمین زیست.

«من اینجا ریشه در خاکم»، از شعر مشیری تا فضای مجازی

استفاده از شعر در تبلیغات و اسلوگان‌ها برای مفاهیم فرهنگی، ابزاری قدرتمند برای انتقال ارزش‌ها، هویت ملی و احساسات جمعی است، به ویژه در فرهنگ ایران که شعر فارسی بخشی جدایی‌ناپذیر از هویت فرهنگی به شمار می‌رود. این روش با بهره‌گیری از ریتم، تصاویر شاعرانه و نمادهای آشنا، مفاهیم فرهنگی را عاطفی و ماندگار می‌کند و انسجام اجتماعی را تقویت می‌نماید.

در تبلیغات تجاری ایران، شعر فارسی اغلب برای جذابیت و به‌یادماندنی کردن پیام به کار می‌رود؛ نمونه‌های تجاری آن در بیلبوردها و تبلیغات تلویزیونی و اینترنتی کم نیستند. در حوزه فرهنگی، شعر برای حفظ و انتقال هویت به نسل‌ها عمل می‌کند؛ مثلاً اشعار مولانا و حافظ در مدارس، پارک‌ها و متروهای ایران بازتاب یافته و نماد وحدت فرهنگی و معنوی هستند.

شعر با ترکیب هنر و تأثیر عاطفی، مفاهیم فرهنگی را از طریق آموزش و رسانه‌های نوین مانند اینستاگرام به جوانان می‌رساند و حس تعلق را تقویت می‌کند. راهبرد بهینه شامل انتخاب ابیات ساده، مرتبط با پیش‌فرض‌های فرهنگی و تکرار در کمپین‌هاست تا انتقال فرهنگی عمیق‌تر شود. این رویکرد در ایران، شعر را به اثربخش‌ترین ابزار تبلیغاتی تبدیل کرده است. این جمله از شعر فریدون مشیری نیز، جهانی از معنا در خود دارد و آن را به صورت فشرده و سریع منتقل میکند.

مشیری در یادکردی درباره این شعر نوشته است: «در پاسخ دوستی آزادی‌خواه و ایران دوست که در سال ۱۳۵۲ از این سرزمین کوچ کرد و مرا نیز به رفتن تشویق نمود.» و این متن شعر است:

تو از این دشت خشک تشنه روزی کوچ خواهی کرد و

اشک من تو را بدرود خواهد گفت

نگاهت تلخ و افسرده است

دلت را خار خار ناامیدی سخت آزرده است

غم این نابسامانی همه توش و توانت را ز تن برده است

تو با خون و عرق، این جنگل پژمرده را رنگ و رمق دادی

تو با دست تهی با آن همه توفان بنیاد کن در افتادی

تو را کوچیدن از این خاک، دل برکندن از جان است!

تو را با برگ برگ این چمن پیوند پنهان است

تو را این ابر ظلمت‌گستر بی‌رحم بی‌باران

تو را این خشکسالی‌های پی‌درپی

تو را از نیمه ره برگشتن یاران

تو را تزویر غمخواران

ز پا افکند

تو را هنگامه شوم شغالان

بانگ بی‌تعطیل زاغان

در ستوه آورد

تو با پیشانی پاک نجیب خویش

که از آن سوی گندم‌زار

طلوع با شکوهش خوش‌تر از صد تاج خورشید است

تو با آن گونه‌های سوخته از آفتاب دشت

تو با آن چهره افروخته از آتش غیرت

که در چشمان من والاتر از صد جام جمشید است

تو با چشمان غم‌باری

که روزی چشمه جوشان شادی بود و

اینک حسرت و افسوس، بر آن

سایه افکنده‌ست خواهی رفت

و اشک من تو را بدرود خواهد گفت...

من اینجا ریشه در خاکم

من اینجا عاشق این خاک، اگر آلوده یا پاکم

من اینجا تا نفس باقی است می‌مانم

من از اینجا چه می‌خواهم، نمی‌دانم

امید روشنایی گرچه در این تیرگی‌ها نیست

من اینجا باز در این دشت خشک تشنه می‌رانم

من اینجا روزی آخر از دل این خاک

با دست تهی

گل بر می‌افشانم

من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه، چون خورشید

سرود فتح می‌خوانم

و می‌دانم

تو روزی باز خواهی گشت...

«من اینجا ریشه در خاکم»، از شعر مشیری تا فضای مجازی «ریشه در خاک» با دست‌خط فریدون مشیری

زندگی در این سرزمین کهن، همواره سخت بوده و اهالی این دیار همیشه با خشکسالی و مشکلاتی برآمده از آن دست به گریبان بوده‌اند، ذات بی‌قرار این سرزمین به آنها یاد داده چطور در تلاطم‌ها و سختی‌ها قرار بگیرند. اقلیم متنوع و اندیشه‌های گوناگون و قوم‌های مختلف و تاریخ پرفرازونشیب و... باعث کوچ یا ماندگاری بسیاران شده است. در نگاهی گذرا به این شعر می‌توان فهمید که آن کس که مشیری خطاب قرارش می‌دهد نیز، دوستی است برآمده از دامان کشتزاران همین دیار؛ که اتفاقاً برای آبادی این سرزمین هم کوشیده اما به جبر زمانه ناچار وطن را ترک کرده است. مشیری اما به صراحت می‌گوید که وطن را ترک نمی‌کند، و در پایان امیدوارانه چشم به راه بازگشت او می‌ماند. درست مانند ایران، که همواره آغوشی باز و مادرانه برای بازگشت فرزندان خود دارد.

گزارش خطا
برچسب ها: فریدون مشیری
ارسال نظر
نقد و سیاست