نامه همسر شهید حججی به مناسبت بازگشت پیکر همسرش

همسر شهید حججی در نامه ای به همسرش می‌گوید: محسن جان؛مرد من.در این مدت که نبودی ولی بودی اتفاقات زیادی افتاد.
کد خبر: ۴۹۱۴۵
تعداد نظرات: ۷ نظر
تاریخ انتشار:۰۸ شهريور ۱۳۹۶ - ۲۱:۴۲ - 30 August 2017
به گزارش روزپلاس، شهید محسن حججی یکی از نیروهای لشکر زرهی 8 نجف اشرف و از نیروهای فعال موسسه شهید احمد کاظمی بود. او اهل اصفهان و 25 ساله بود که در منطقه مرزی عراق و سوریه طی یورش داعش، اسیر و دو روز بعد از اسارت همچون سالار شهید اباعبدالله الحسین علیه السلام به درجه رفیع شهادت نائل شد و پیکرش در دست تروریسیت های داعش باقی ماند. از این شهید بزرگوار یک فرزند دو ساله به یادگار مانده است.

حال پس از گذشت کمتر از یک ماه از شهادت شهید حججی, طبق توافق حزب الله لبنان با داعش, حزب الله لبنان پیکر مطهر شهید محسن حججی را از داعش پس گرفت. به همین مناسبت همسر شهید محسن حججی نامه‌ای را خطاب به همسر شهیدش نوشته است که متن این نامه در ادامه می‌آید:

بسم رب الشهداء و‌الصدیقین
سلام بر حسین و یارانش و سلام بر محسن عزیزم.
میم، مثل حسین
42روز پیش راهی سفرت کردم.سفری پر از خطر، اما پر از عشق.سفری که بازگشت از آن یا برگشتن بود یا ماندن.سفری که برگشتنش زندگی بود و ماندنش هم زندگی.اولی زندگی در دنیا و‌ دومی زندگی هم در دنیا و هم در آخرت.هر چه بود عشق بود و عشق.
خودم هم ساکت را بستم و وسایلت را جمع کردم.از زیر قرآن ردت کردم.آخرین نگاهت هنوز پیش چشمانم هست.ای کاش بیشتر نگاهت کرده بودم، هم چشمانت را، هم قد و‌بالایت را، هم سرت را.

راستش را بخواهی فکر نمی‌کردم این قدر پر سر و صدا شود رفتنت. نه فقط رفتنت، حتی آمدنت.
عزیز دلم؛ دروغ چرا؟ خیلی دلم برایت تنگ شده است.میدانم که تو هم همین حس و حال را داشته ای.شب قبل از عملیات زنگ زدی و‌گفتی:«دلتنگتان شده‌ام ».
آمدم بی تابی کنم....اما باز کربلا نگذاشت. آخرین دیدار رباب و همسرش.
آمدم بی قراری کنم...اما، به یاد روضه حضرت رباب افتادم.روضه رباب خداحافظی اش فرق می کند.وداع آخرش فرق میکند. خودت هم قبول داری، اصلا رباب جنس غمش فرق می کند. رباب سر، هم سرش را بریده دید. بالای نیزه دید. به دنبالش هم رفت. نمی دانم من هم سر، هم سرم را می بینم یا نه؟! اما ، می‌دانم به اسارت نمی روم.

همسر خوبم؛ اگر عشق به تو نبود آرامش من هم نبود. قبل از رفتنت به من گفتی :«صبور باش، بی تابی نکن، محکم باش، قوی باش، شیر زن باش».من هم گوش کردم.عشق به تو مرا به این اطاعت رساند.

محسن جان؛ سفیر امام حسین.خبر داری روز عرفه نزدیک است.نمی دانم امسال دعای عرفه را بیاد حاج احمد کاظمی بخوانم یا بیاد تو.چقدر زرنگ بودی و من تازه فهمیدم.عرفه، مسلم، حاج احمد، تو و شهادت.یک رازی پشت پرده هست که شما را بهم گره زده.
می‌گفتی:« یک شهید را انتخاب کنید، باهم رفیق باشید و تا آخر هم با هم بمانید».
گفتی :«زندگی ات را مدیون حاج احمد هستی»
گفتی:«من سر این سفره نشسته ام و‌رزق شهادتم را هم از این سفره بر میدارم».
تو حاج احمد را انتخاب کردی و حاج احمد هم تو را. مثل خودش هم رفتی؛ با عزت و سربلندی.

همسر عزیز و پدر مهربان، این روزها حضورت را بیشتر از قبل احساس میکنم.به این باور رسیده ام که شهدا زنده اند.خودت که شاهد بودی.بعضی مواقع علی آقا، پسرمان گریه می کرد، خیلی بی تابی می کرد.خسته که می شدم با تو حرف می‌زدم و می گفتم:«محسنم، علی را چه کار کنم؟ خودت بیا».تو می آمدی، چون علی آرام آرام می‌شد.

می‌دانم که همیشه هم قرار است پیشمان باشی.اصلا خودمانی تر بگویم، زندگی جدیدی را شروع کرده ایم. مثل همه زندگی ها سختی هایی دارد، مشکلاتی دارد.اما، مهم این است که من فقط تو را دارم.این زندگی هم تفاوت هایی دارد، چون زندگی مان با بقیه فرق می کند، مثل همان روزها پیوند این زندگی آسمانی است.

اما می‌دانم که باز برایم قرآن میخوانی، آن هم با ترجمه.کتاب خواندن هایمان ادامه دارد.گلستان شهدا هم که می‌رویم.مداحی هم برایم می کنی.

یادت هست چقدر این شعر را دوست داشتی.منم باید برم...آره، برم سرم بره....آن قدر گفتی و‌خواندی و گریه کردی و به سینه زدی که آخر هم رفتی.هم خودت و هم سرت.
راستی برایت نگفته ام، علی دیگر مثل قبل نیست.آرام تر شده.انگار فهمیده که بابایش قرار است بیاید و هر روز باید سنگ مزار پدرش را ببوسد تا خود صورتت را.همین هم برایش کافی است.

شب ها برایش قصه می گویم.یکی بود ، یکی نبود. پدری بود به نام محسن و ....با خودم قرار گذاشته ام هر شب یک داستان از تو برایش بگویم.موضوع های زیادی دارم.مثل، داستان روزهای گذشت و فداکاری ات در اردوهای جهادی.داستان عروس و دامادهایی که زندگی شان با عکس تو شروع شد.داستان فرزندی بنام امیر حسین که مادرش نامش را تغییر داد و شد محسن.داستان مشکلاتی که به واسطه متوسل شدن به تو حل شد.داستان مرد بودنت، نه ببخشید شیر مرد بودنت.

قصه ها را برایش می گویم تا بزرگ شود، مرد شود، جهادگر شود، ولایتی شود، پاسدار شود، شهید شود و مثل تو شود.
محسن دوست داشتنی ام؛ چه انقلابی به پا کرده ای؟!ببین.دنیا را زیر و رو کرده ای. دل ها را تکان داده ای. نه فقط در دنیای مجازی بیا و ببین برایت چکار کردند.برای آمدنت هم سنگ تمام می‌گذارند.رهبرمان هم گفتند:«محسن حججی، حجت بر همگان شد».

همسر مهربانم؛ بگذار از سکوت این شب ها هم برایت بگویم.با خودم فکر می کردم که اصلا مگر محسن من چند سال داشته؟ محسن جان، مرد من؛ جوان دهه هفتادی امروز علم اسلام افتاده است به دست تو، به نام تو. چگونه زندگی کرده ای، که خدا عاشقت شد. خدا که عاشقت شد تو را انتخاب کرد.وقتی خدا تو را خرید، اهل بیت هم به بازار آمدند. دوستت داشتند که تو هم عاشق آنها شده ای. عاشق که نه، اصلا تو مثل خودشان شده ای. دلنوشته هایت را خوانده ام. دوست دارم مثل حضرت علی اکبر در جوانی فدای اسلام بشوم...که شدی. می‌خواهم گوشه ای از مصائب حضرت زهرا (س) را بفهمم ....که فهمیدی.

درد بازو و پهلو را احساس کنم....که حس کردی. شهادت بی درد هم نمی‌خواهم. دوست دارم مثل ارباب بی کفن بی سر بشوم....بی کفن شدی، بی سر هم شدی.
سر دادی و سردار شدی.
مردانگی را در چشمانت دیدم وقتی که در دست آن ملعون وحشی اسیر بودی و پهلویت زخمی بود. ولی، تو ایستاده بودی.اصلا مگر می شود؟! اما نه، تعجب هم ندارد. از مادرت حضرت زهرا (س)به ارث برده ای. مظلومیت را هم از پدرت امیرالمومنین (ع).

با شنیدن نام تو، عاشورا برای من تکرار میشود. تکرار که نه، تجسم هم میشود.غریب گیر آوردنت.
خنجر...پهلو...زخم...اسارت...تشنگی...‌رجز خوانی...خیمه...آتش... دود...سر جدا... بدن بی سر....روضه ام‌تکه تکه شده.هر کلمه ای خودش زیارت ناحیه مقدسه است.یک نفر بگوید مگر امروز، روز عاشوراست.
اما همسرم، نگران نباش. ما را به مجلس و‌بزم شراب یزید نبردند.در حرم امام رضا(ع)برایت مجلس آبرومندانه ای گرفتند.همه این اتفاقات هم از همانجا شروع شد.حرم امام رضا(ع)؛شب قدر. تقدیرات تو آنجا رقم خورد و چقدر هم زیبا.
هنوز ادامه اش مانده. با آمدنت داری دلبری می‌کنی برای امام‌زمانت.
محسن جان؛مرد من.در این مدت که نبودی ولی بودی اتفاقات زیادی افتاد. چقدر برایت حرف دارم.ناگفته هایی به اندازه تمام سالهای با هم بودنمان.
تو هم بیا و‌برایم بگو.از لحظه لحظه شیرینی های این سفر.

تسنیم
سایر اخبار
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۷
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۱۴
کریمی زاده مونه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۲۹ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۸
3
1
خوش به سعادتش
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۳۸ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۹
0
0
خدایا به حق آبروی این شهید، آبرومندمان بفرما
مریم
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۴۱ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۹
2
0
خوشا به سعادتش وشهادتش مبارک.
زهرا
|
United States of America
|
۲۳:۳۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۷
0
0
این روزها به محسن بی سر متوسل شده ام به آن نگاه مظلوم به آن تن بی سر به آن تکرار کربلا.و تا آخر عمر این نگاه نافذ را فراموش نخواهم کرد.شهادتت مبارک آقا محسن
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۴:۰۱ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۸
0
0
خدایا توفیق رهروی راهشان را به ما نیز عطا کن آمین .
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۲۴ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۹
0
0
فکر میکنم اخلاص زیادش باعث مشهوریتش شد دوست داشتم میتونستم مثل اینطور آدمای در ذهن ناگنجیدنی بشم اما نمیتونم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۱۷ - ۱۳۹۶/۰۹/۱۱
0
0
خدا به همسرش صبر عطا کند
ارسال نظر
روایت تصویری
نگاه دوم
پیشنهاد سردبیر
پربازدیدها

عملیات حنظله/ بزرگترین هک تاریخ موجودیت رژیم صهیونیستی

مرگ سرباز فرانسوی در لبنان/ حمله مجدد به نیروهای یونیفل

کُمیت لنگ «بازار کتاب» دو سال پس از رونمایی

کمبود برق و گاز را صادقانه با مردم در میان بگذارید/ لزوم آغاز نهضت صرفه‌جویی در کشور

جریان سینمای زیرزمینی از ابتدا تاکنون/ چالش‌ها و راهکارها

کامران قاسمپور در فینال لیگ برتر کشتی

آمریکا باید منافع دفاعی روسیه را در نظر بگیرد/ کی‌یف بسته‌های جدید کمک نظامی از آلمان درخواست کرد

چرا قانون حجاب‌وعفاف ابلاغ نمی‌شود؟/ پاسخ سخنگوی هیئت رئیسه مجلس به یک خبرسازی

حملات توپخانه‌ای اسرائیل به شهر غزه/ 70درصد صهیونیست‌ها تبادل اسرا را در غزه مهمترین هدف می‌دانند

چگونگی رجیستر گوشی‌های آیفون‌ هنوز تعیین تکلیف نشده!/ آیفون کماکان قطعه!

تشکیل فدراسیون«بیلیاردی آسیا»افتخار بزرگی برای ایران است

همه باید در کشور برای خلق ثروت جدید تلاش کنیم/ این طور نیست که بگوییم سرمایه گذاری خارجی بیاید همه ما را نجات می دهد

اجرای موسیقی مکتب منتظمیه در چین و روسیه

تیم ملی فوتبال ایران برابر کره شمالی عملکرد ضعیفی داشت

هلاکت یکی از مزدوران «آنتوان لحد» در حمله موشکی حزب الله

صدای بلند پیشرفت در دالان‌های آوردگاه نانو/محصول جهانی می‌سازیم

شبکه «میر» روسیه به «شتاب» ایران وصل می‌شود/ کارت‌های ایرانی در خودپرداز‌های روسیه قابل استفاده خواهد شد

سقوط آزاد بهای نفت/ طلا ارزان شد

۱۰ کشور برتر در شاخص‌های فناوری و نوآوری معرفی شد/ رتبه ایران در میان کشورهای اسلامی

قیمت همستر ۴۰ برابر شد!

 هدف نهایی، توقف جنگ و خونریزی در فلسطین و لبنان است/ به دنبال آتش‌بس دائمی هستیم

ترامپ فرمان‌های اجرایی بایدن را لغو می‌کند

نمایشگر ارتجاعی جدید تا ۵۰ درصد کشیده می‌شود

رئیس شورای هماهنگی بانک‌ها:اجرایی‌شدن مصوبات بانکی سفر وزیر اقتصاد به استان سیستان و بلوچستان

تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «پناه حرم»/ جوان شر و شوری که از امام حسین(ع) خواست و در خان‌طومان عاقبت بخیر شد

جزئیات واردات آیفون‌های مسافری اعلام شد

کمال تبریزی «سه‌جلد» را آگاهی‌بخش می‌داند/ معضل بیزینس بی‌هنری در سینما

«آموزش مصور احکام» به چاپ بیست‌ودوم رسید

دانشگاه‌ها زیر ذره بین آخرین رتبه بندی تایمز/ تعداد حضور افزایشی؛ رتبه برخی کاهشی

ماجرای برهنگی یک زن در‌ محیط دانشگاه چیست؟ فشار روانی پس از متارکه

«اخلاق» باید یکی از ملاک‌های اصلی دختران و پسران برای ازدواج باشد/اهمیت خلقیات در ازدواج

داروهای لاغری اعتیادآور/ فروش در آرایشگاه‌های زنانه

بیماری‌های خطرناک در کمین افراد چاق/ از افسردگی تا سرطان‌ها

علائم افسردگی در نوجوانان/ ارتباط کاهش اعتقادات مذهبی و نا امیدی

عزل مدیران ارشد مبارزه با پولشویی سه بانک کشور

سفیر ایران: قدرت پدافند هوایی ایران در چین ترند شد

چرا انتخابات آمریکا بر اقتصاد ایران تاثیر عمده ندارد؟/ نگرانی جایز نیست

الهامی: من مقصر اصلی شکست مقابل مس رفسنجان هستم

گوشت قرمز روی دست دامدار ماند/یارانه واردات باید به سمت تولید برود

سوءاستفاده از بیماری یا بی شرمی رسانه ای

هیچ محدودیت پروازی در کشور وجود ندارد/ به شایعات توجه نکنید

هلاکت یکی از مزدوران «آنتوان لحد» در حمله موشکی حزب الله

نقد و سیاست