به گزارش روزپلاس، حتماً برای هر کدام از ما به پیش آمده که به دلایل ذیل "قسم" بخوریم:
۱) برای اثبات کردنِ چیزی؛
۲) برای اثباتِ جدّی بودنِ حرفمان؛
۳) برای ثابت کردنِ کارهای کرده و کارهای نکرده، حرفهای گفته و نگفته؛
۴) و بالاخره، برای فریب دادن و گمراه کردنِ دیگری یا دیگران!
وقتی ما متوسل به قسم میشویم _ هرچند در فرهنگ عمومی ما تبدیل به نوعی عادت یا تکیهکلام شده _ یعنی پیشاپیش باور داریم فرد یا افرادِ مقابل، حرف ما را قبول نمیکنند. و ازسویی، بارها به دروغ قسم خوردهایم چون هزینهی راستگویی و حقیتگویی و حقیقتجویی به مراتب از دروغگویی و... در جامعه ما بالاتر بوده است.
همین میشود که برای اثبات حقیقت و حرفِ راست، اولاً بهناچار قسم میخوریم، ثانیاً، نه من همهی حرفِ دیگری باور میکنم و نه دیگری الزماً من را باور میکند و یا باور دارد! حتی در صورتِ قسم خوردن بهعنوان عملی که پیشترها دارای اعتبار و وجاهت بوده، باز هم حسِ سوءظن همچنان برقرار میماند!
به این ترتیب، با جامعهای مواجه میشویم که بنای آن در روابطِ اجتماعی، بر اساسِ دروغ، عدم اعتماد و عدم شفافیت نهاده شده و صداقت و شفافیت در آن نظامِ اجتماعی، به محاق رفته است.
عصر اسلام