به گزارش
روزپلاس سودابه مرادیان سال گذشته فیلمی سینمایی را به نام «پولاریس» یا ستاره شمال با بازی بهرام رادان در آمریكا و با عوامل حرفهای هالیوود كارگردانی كرد. بازیگران آمریكایی و عوامل فنی فیلم در این محصول مشترك، همه از چهرههای شناختهشده و اسكاری هالیوود محسوب میشوند. در ادامه بخشی از گفت و گو با این کارگردان را میخوانید :
«پولاریس» چگونه كلید خورد؟
چند سال پیش فیلمنامهای را با نغمه ثمینی (نویسنده سریال شهرزاد ) که از دوستان صمیمی من است و قبلا هم با هم کار کرده بودیم نوشتیم. قصه و فیلمنامه اولیه از من بود ولی در بازنویسی بسیار تغییر کرد.
با یك تهیهكننده آمریكایی هم به تفاهم رسیدیم و كار انتخاب گروه آغاز شد. شخصیت اصلی مرد فیلم، ایرانی بود. فیلمنامه را برای آقای بهرام رادان فرستادم آن را خیلی پسندید و پای پروژه آمد و بسیار حمایت کرد. آنقدر كه رفتهرفته به یكی از تهیهكنندگان فیلم تبدیل شد. از ایران هم بعدتر، افراد دیگری به ما پیوستند و پروژه را حمایت کردند.
برای ساخت موسیقی فیلم با پرایزنر؛ آهنگساز فیلمهای كیشلوفسكی صحبت كرده بودم (بازیگر زن اصلی پولاریس یک ستاره شناخته شده لهستانی است و احتمال میدادم حضور او شانس ما را برای کار با پرایزنر بیشتر کند). به پرایزنر ایمیل زدم و فیلمنامه را فرستادم. مدیر برنامههایش فردای آن روز از لندن به من زنگ زد. باورم نمیشد كه پذیرفته باشند گفتوگو کنند. زمان بندی ما با هم هماهنگ نبود و در تاریخی كه ما به موسیقی احتیاج داشتیم وقت پرایزنر کاملا پر بود. مدیر برنامه اش پیشنهاد کرد از قطعات ساخته شده - و شنیده نشده - او استفاده کنیم، ولی من نپذیرفتم. تصمیم گرفتم یك آهنگساز ایرانی موسیقی فیلم را بسازد. همیشه دوست داشتم با كارن همایونفر كار كنم. فیلمنامه را خواند و به گروه پیوست.
اواخر سال 2014 فیلمبرداری پولاریس را شروع كردیم كه حدود سه هفته فیلمبرداری آن در لسآنجلس و سیاتل طول كشید. كار خیلی فشرده بود. با هر روز تاخیر ممكن بود یك بازیگر یا یك لوكیشن را از دست بدهم و هزارها دلار ضرر کنیم. اما به هر حال كار با فشار و سرعت بسیار زیاد تمام شد. معمولا کارهای سینمایی مستقل در آمریکا که در استودیوهای بزرگ تولید نمیشوند و بودجه های میلیون دلاری ندارند ناچارند مدت فیلمبرداری بسیار فشرده ولی پست پروداکشن (مراحل پس از فیلمبرداری) طولانی داشته باشند. چون هزینههای فیلمبرداری بسیار بالاست. به خصوص با گروه و تجهیزات حرفهای که ما داشتیم.
پولاریس داستان جنون و دیوانگی
سعی داشتم پولاریس شبیه فیلم دیگری نباشد. من از دنیای مستند میآیم و پولاریس ساختار مستندگونه دارد. جنون و دیوانگی نیز در فیلم هست. دیوانگی كاراكتر اصلی فیلم است و سعی کردم تجربههایم از جنگ و مهاجرت را هم به فیلم اضافه کنم.
قصه پولاریس یا ستاره شمال درباره دختری خبرنگار با مادری ایرانی، پدری اروپایی و همسری ایرانی است كه در لسآنجلس زندگی میكند و بیماری پی تی اس دی یا اختلال استرس پس از سانحه دارد. او در جنگهای افغانستان و سوریه و عراق كار خبری كرده و حالا در ساختمان خانهشان بستهای مشكوك به بمب پیدا میشود. آپارتمان آنها را برای خنثیسازی بمب تخلیه میكنند و حال دختر با شنیدن اسم بمب بد میشود.
همسایه آنها كه یك آهنگساز آمریكایی است و همسرش به سفر رفته، به این زوج پناه میدهد. بین این سه نفر از شب تا سحر اتفاقاتی رخ میدهد و رازهایی برملا میشود. تنش میان این سه نفر است درحالی كه همسر مرد آهنگساز هم با دوربین مداربسته خانه، همه اتفاقات را زیر نظر دارد. داستان پولاریس درباره ازهمپاشیدگی خانواده در مهاجرت و حمایت از بچههای جنگ در بستری ملودرام و عاشقانه است. در این فیلم به جز چند صحنه كوتاه در فلش بك، جنگ به صورت مستقیم نشان داده نمیشود. به نظرم دیدن اثرات جنگ مهمتر از دیدن خود جنگ است. نمایش معلولیتها و آثار ویرانگر بمب اتمی پس از گذر چند دهه در هیروشیما تاثیر بیشتری بر مخاطب دارد تا تصاویر مستقیمی از خود انفجار. ما از نمایش معلول به علت میرسیم. این قانون در فیلمهای تریلر و ترسناک هم استفاده میشود. به هرحال به نظرم باید فیلم دیده شود تا بتوان درباره آن صحبت كرد.
همه ستارگان ستاره شمال
در آمریكا، تحصیلاتم را در دانشگاه كل آرتس ادامه دادم که بنیانگذارش والت دیزنی است. برای فوقلیسانس، رشته فیلم ویدئو را انتخاب كردم. دانشگاه خیلی خوبی است. فارغ التحصیلان موفق و ستاره زیاد دارد مثل تیم برتون (کارگردان)، دان چیدل (بازیگر) یا کارگردانهای بسیاری از انیمیشنهای موفق آمریکا. استادان خیلی خوبی هم دارد كه از كمك آنها برای ساخت فیلم پولاریس (ستاره شمال) استفاده كردم. روابط كاری و حضورم در پشت صحنه فیلمهای سینمایی هم باعث شده بود با چهرهها و ستارگان زیادی آشنا شوم. برای بازیگر اصلی زن فیلم كه قرار بود یك دختر ایرانی- اروپایی باشد ابتدا دنبال یک بازیگر ایرانی میگشتم ولی چون میخواستم در فضای آمریكا فیلم روایت شود، یك بازیگر خارجی انتخاب كردیم كه یک ستاره آمریكایی- لهستانی است. آلیتسیا باخلدا را خیلیها با اسم «همسر سابق كالین فارل» میشناسند که در فیلم Ondine همبازی بودند. او در پولاریس نقش «باران» را دارد.
خانم دیگری كه در این فیلم بازی میكند، بازیگر آمریکایی الیزابت روم است كه در فیلم های مطرحی مانند «كلاهبرداری آمریكایی»، «نظم و قانون» و «جوی» حضور داشته و یك ستاره محسوب میشود و جوایز بسیاری گرفته است، ولی قرار شد نقش بسیار کوتاهی در پولاریس بازی کند.
وقتی برای فیلم دعوتش کردیم گفت که میخواهد با من صحبت كند. قرار صبحانهای گذاشتیم و درباره فیلمهای من حرف زدیم. به من گفت: قول میدهی بعد از پایان ساخت این فیلم هم با هم دوست بمانیم؟ بعد از اتمام فیلمبرداری هم موقع خداحافظی به شوخی گفت: «لطفا در فیلم بعدیت به من نقش اصلی بده!»
كلا عوامل فیلم پولاریس بسیار حرفهای هستند كه خیلی از آنها را شخصا میشناختم. صدابردار این فیلم تا حالا هفت بار كاندیدای اسكار شده و قبلا صدابردار فیلمهایی مثل آواتار و فارست گامپ بوده است یا فیلمبردار ایتالیاییمان چندین کار بین المللی عالی انجام داده و قبل از این فیلم، یك كار سهبعدی فوق العاده انجام داده بود. کستینگ فیلم را خانمیانجام داد که در سریال «لاست» کار میکرد و گریمورمان از فیلم «مرد عنکبوتی» آمده بود. بهرام رادان و كارن همایونفر و رویا تیموریان هم ستارگان ایرانی فوقالعادهای بودند كه در این فیلم بسیار حرفه ای ظاهر شدند.
بازیگر مرد فیلم، کوبی رایان مک لافلین هم یک بازیگر شناخته شده تلویزیونی است که لحظه آخر به ما ملحق شد. برای آن نقش با هنری یان کوزاک (بازیگر سریال لاست) توافق کرده بودیم ولی یک هفته مانده به فیلمبرداری، پروژه دیگری که به آن متعهد بود با ما کنار نیامد و قبول نکردند او را به لس آنجلس بفرستند. این بود که سریعا با مک لافلین قرارداد بستیم.
اگر قرار بود پولاریس در نظام استودیویی هالیوود ساخته شود هركدام از این افراد باید دستمزدهای نجومی میگرفتند ولی همهشان با من صمیمانه و صبورانه همكاری كردند. بودجه و مدت زمان بسیاری از فیلمهایی كه اكنون در ایران ساخته میشود از هزینه ساخت پولاریس كه با این عوامل حرفهای بینالمللی ساخته شده بیشتر است. خیلی از این افراد افتخاری همكاری كردند. برای همه عجیب بود كه این گروه حرفهای حاضر شدهاند با این كار مستقل همكاری كنند.
دردسرهای اکران پولاریس
یک سالی است که فیلم آماده نمایش است. بلافاصله بعد از تدوین، پیشنهادی از یک پخشکننده آمریکایی داشتیم که به دلیل تعلل در بررسی قراردادشان آنها را از دست دادیم، ولی در حال بررسی پیشنهادهای دیگر هستیم. مسائل ریز و درشت دیگری هم بود و هست که الان مجال گفتنش نیست. شاید وقتی دیگردراین باره مفصل صحبت كنم. به هرحال پروژه مشترک – به خصوص با فاصله زمانی و مکانی ایران و آمریکا- دردسرهای زیادی دارد که اگر از ابتدا میدانستم هیچوقت آن را شروع نمیکردم. تا آنجا که میدانم فیلم برای پروانه نمایش در ایران ارائه شده یا درحال ارائه شدن است كه امیدوارم به زودی اکران شود.
همشهری