به گزارش روزپلاس؛ بخش هایی از گفتوگوی امیرعبدللهیان را در ذیل بخوانید:
اخیراً کتاب خاطرات جان کری وزیر امور خارجه سابق آمریکا منتشر شده در یکی از فصول این کتاب که مربوط به ایران است وی ادعا میکند که مذاکرات پنهان از داستان آن 3 کوهنورد آمریکایی که وارد ایران شدند آغاز شده و فردی به نام "سالم عبدالسلام" اول در بحث آزادی آن 3 کوهنورد موفق عمل کرد و پس از آن وی واسطه شد که مذاکرات پنهان بین ایران و آمریکا در آن دوره انجام شود که نهایتاً منجر به مذاکرات آشکار شد. حتی این مقام سابق آمریکایی ادعا کرده که ما در یک و دو سال اول همکاران و شرکای اروپاییمان را هم در جریان قرار ندادیم که بعداً اینها خیلی ناراحت شده بودند که شما چرا به ما اطلاع ندادید، آیا یک چنین روایتی درست است؟ شما تایید میکنید؟
امیرعبداللهیان: بنده در مقطعی که آقای جان کری در کتابش به آن اشاره کرده، مسئولیت حوزه عربی را در وزارت خارجه برعهده داشتم. عمانیها به ویژه سلطان عمان در رفتارهایش آدم منطقی است و هنوز نسبت به کمکی که ایران در جنگ "ظفار" به عمانیها کرده قدرشناس هستند. در عین حال در دوره جمهوری اسلامی ایران رفتار حکیمانه کشورمان در حوزه سیاست خارجی خیلی تاثیر مثبتی بر عمانیها و حاکمان عمان گذاشته است؛ و آنها هم سعی میکنند تا آنجایی که میتوانند واقعبینانه و در مقایسه با کشورهای وابسته، مستقل عمل کنند. این روانشناختی سلطان عمان و تیمی است که با وی کار میکنند. در نتیجه آنها در هر مقطعی اگر احساس کنند که میتوانند کمکی به جمهوری اسلامی ایران و یا منطقه کنند این کار را انجام میدهند.
در جمهوری اسلامی ایران هم به ویژه در سطح مقام معظم رهبری به این رویکرد سلطان عمان که رویکردی منصفانه، منطقی و نزدیک به واقعیات صحنه رفتار جمهوری اسلامی ایران و عملکرد مثبت و سازنده کشورما در منطقه است، نگاه شده است. این ارتباط همیشه مشوق "سلطان قابوس" بوده که اگر جایی میتواند یک حرکتی انجام دهد، این کار را انجام دهد. عمانیها در مقاطع مختلف اگر موضوعی مطرح شده سعی کردن بیایند و مطالبشان را خیلی شفاف و صریح بگویند.
** "سالم" واسط بین ایران و عمان برای مذاکره با آمریکاییها در سال 90 بود
بله، آقای "سالم"ی که جانکری در کتاب خود از او نام برده و اعلام کرده فردی کلیدی میان سلطان عمان و جمهوری اسلامی ایران برای شکلگیری مذاکرات بوده و رفت و آمدهایی را به آمریکا داشته و با مقامات آنها دیدار داشته درست است، در آن مقطع بنده نیز مذاکراتی با این فرد داشتم که این دیدارها در عمان و ایران بود. وی از مشاوران ارشد سلطان عمان است، البته این داستان را آقای دکتر علی اکبر صالحی در کتابش به خوبی ذکر کرده است.
**اوباما حق غنی سازی ایران را به رسمیت شناخت
رفت و آمدهای آقای سالم دقیقاً چه سالی بود؟
امیرعبداللهیان: اواخر سال 90 بود که همین آقای "سالم" به ایران آمد. ابتدا این را بگویم که من چگونه وارد این موضوع حساس شدم. آقای دکتر علی اکبر صالحی نوع مدیریتش جالب و متفاوت است. وی رفتاری آکادمیک دارد و در عین حال تجربه کار و اقامت در حوزههای عربی، اروپایی و آمریکا، معاون علمی فنآوری سازمان همکاری اسلامی در جده و همچنین سفیر ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی ایران را دارد و با توجه به این تجارب مدلش اینگونه است که در موضوعات خیلی مشورت میکند.
** تشکیل جلسه وزارت خارجه با رابط عمانی برای مذاکره با آمریکا در وسط حیاط
یادم هست در آن مقطع که ابتدا آقای سالم به ایران میآمد و میخواست پیامی بیاورد که مقدمات مذاکرات ایران با 6 کشور فراهم شود و در آن مقطع که بحث آمریکا مهم بود، چون قرار بود آنها شرط ایران در غنیسازی را بپذیرند و رئیس جمهور آمریکا به سلطان قابوس گفته بود که این حق ایران را میپذیرم اما صرف این حرف ملاک نبود و مقام معظم رهبری مخصوصا تاکید داشتند که حتماً باید تضمینهای لازم اخذ شود. یادم هست آن وقتی که آقای "سالم" میآمد ما هم به دلیل حفظ مسائل حفاظتی و به دلیل اهمیت موضوع و هم برای این که همفکری دقیقی داشته باشیم آقای دکتر صالحی وزیر وقت امور خارجه و بنده به همراه آقای دکتر عباس عراقچی و دکتر خاجی در حیاط ساختمان شماره یک وزات امور خارجه میزی میگذاشتیم و آنجا حرفها را میزدیم و مطالب را از سالم میگرفتیم.
علی اکبر صالحی مقید به این بود که مسئله پیش آمده در حد وزیرخارجه شخصی نشود و مشورت هم فکری ایجاد شود. پس از این که ضمانتهای اصلی و اولیه اخذ شد و رئیس جمهور وقت آمریکا حق ایران در غنیسازی را پذیرفت گفتوگوها شکل گرفت.
** احمدینژاد با سطح مذاکره با آمریکا مخالف بود
انصافاً آقای دکتر صالحی برای استارت و کلید خوردن مذاکرات شخصاً تلاش کردند و ریسکهای بزرگی انجام دادند. شخصاً مکاتبات و مشورتهای نزدیکی با مقام معظم رهبری داشتند این در حالی بود که گفته میشد آقای دکتر احمدینژاد به عنوان رئیس جمهور وقت با این روند مخالف بود حتی آقای دکتر صالحی را از این موضوع منع میکرد، آقای دکتر احمدینژاد معتقد بودند این موضوعی نیست که وزیرخارجه با توجه به پیچیدگیهایی که موضوع داشت آن را دنبال کند و پیش ببرد.
آقای دکتر احمدینژاد چندین بار اعلام کرد با اصل مذاکره با آمریکا مخالف بوده، پس از گفته شما اینگونه استنباط می شود که رئیس دولت نهم و دهم با اصل مذاکره مخالف نبوده و اینکه وزارت خارجه محور مذاکرات باشد، مخالف بود؟
امیرعبداللهیان: آقای دکتر احمدینژاد در آن مقطع از این که وزارت امور خارجه و آقای دکتر علی اکبر صالحی پیشگام این موضوع باشد حمایت نمیکردند و میگفت که این موضوع نیازمند هماهنگیهای پیچیده در سطح کشور است. تصورش این بود اگر دکتر صالحی وارد این موضوع شود در میان کار با مشکلات زیادی مواجه میشود، اما دکتر صالحی ضمن این که احترام دکتر احمدینژاد را حفظ میکرد، تلاش داشت پیامها و دیدگاههای کارشناسی خود را به رهبر معظم انقلاب منتقل کند، همانطور که دکتر صالحی در کتاب خاطرات خود عنوان کرده و آقای دکتر محمدجواد ظریف نیز در چند مصاحبه خود گفته، مذاکرات پیش از ریاست جمهوری حجتالاسلام روحانی کلید خورد.
نامه اوباما درباره پذیرش حق غنیسازی آیا هیچ وقت منتشر شد، یا جزء اسناد طبقهبندی شده است؟
سوابق موضوع در اختیار دستگاههای حاکمیتی قرار دارد. در آن مقطع نامهای سلطان عمان نوشت و رسماً به دیداری که با اوباما داشت استناد کرد و تضمین کننده واقعی این کلام خود آقای سلطانقابوس بود اما در عین حال در آن مقطع ایمیلهایی با آقای "سالم" رد و بدل میشد که برخی از این ایمیلها را خودم دریافت میکردم. بخشی از این اسناد مربوط به این موضوع است که وجود دارد. بنده نامهای را که دیدم مطالبی است که عمانیها پس از سفر رسمی به آمریکا و دیدارشان با رئیس جمهور وقت آمریکا داشتند، به ما ارائه کردند. اما نامه و مکاتبات دیگری وجود داشته که باید در سطوح دیگر دنبالش کنید.