این شهید مدافع حرم، به جای سردار سلیمانی ترور شد +عکس

آن روز دشمن برای ترور حاج قاسم سلیمانی کمین کرده بود. اما علی مورد هدف موشک قرار می‌گیرد، گویی تقدیر بر این بود که علی برود و فرمانده ۴ سال دیگر در این میدان نقش آفرینی کند
کد خبر: ۱۵۹۰۵۹
تاریخ انتشار:۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۹:۲۵ - 10 May 2020
به گزارش روزپلاس؛ شهید مدافع حرم، علی امرایی سال ۱۳۶۴ در شهرری به دنیا آمد. فرزند چهارم غلام‌رضا بود. در رشته کامپیوتر دیپلم گرفت و در همین رشته در دانشگاه ادامه تحصیل داد. 

فرماندهی پایگاه بسیج مسجد سیدالشهدا (ع) را بر عهده داشت؛ در همین سال‌ها مسئولیت کاروان اردو‌های راهیان نور و کاروان‌های زیارتی قم و جمکران را بر عهده داشت. از نیرو‌های مستشاری سپاه در سوریه بود. در سوریه نام جهادی «حسین ذاکر» را انتخاب کرده بود، در تاریخ اول تیرماه سال ۱۳۹۴ مصادف با پنجم ماه مبارک رمضان بر اثر اصابت موشک به خودرو در شهر درعا با زبان روزه در سن ۳۰ سالگی به شهادت رسید.

این شهید مدافع حرم، به جای سردار سلیمانی ترور شد +عکس

مادر شهید مدافع حرم علی امرایی، در روایت زندگی فرزندش توصیفات و خاطرات فراوانی دارد که بخشی از آن را به نقل از تسنیم بخوانید؛

* از آنجا که علاقه زیادی به امام حسین (ع)، حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) داشت، طاقت اهانت و جسارت به حرم این دو بانوی بزرگوار را نداشت. خود را موظف به جان فشانی در راه دفاع از حرم اهل بیت (ع) می‌دانست. به همین دلیل از شروع جنگ سوریه داوطلبانه راهی آنجا شد.

*شب پنجم ماه مبارک رمضان بود و خیلی چشم انتظار علی بودم. دخترم مهمانی گرفته بود، اما هر چه اصرار کرد نرفتم. گفتم: «می‌خواهم منتظر علی بمانم. می‌دانم که همین روز‌ها می‌آید.» هر شب با علی صحبت می‌کردم. یا او تماس می‌گرفت یا من زنگ می‌زدم. آن شب هر چه تلاش کردم نتوانستم با او حرف بزنم. گوشی بوق می‌خورد، اما جواب نمی‌داد. دلسرد شدم. پدرش گفت: «شاید خواب است.»، اما نمی‌توانستم باور کنم که خواب باشد. دیروقت خوابیدم و تا سحر دو ساعتی بیشتر خوابم نبرد. بیدار که شدم حالم دگرگون بود و کلافه بودم. احساس می‌کردم مسافرم و باید بروم، اما نمی‌دانستم کجا. مثل کسی که چیزی را گم کرده، سرگردان و حیران بودم. دلشوره خبر از اتفاق ناگواری می‌داد. به همسرم گفتم: «نمی‌دانم چرا علی زنگ نزد؟» گفت: «چیزی نیست. نگران نباش.»، اما کار من از نگرانی گذشته بود. همسرم ادامه داد: «فردا زنگ می‌زند.»

نتوانستم سحری بخورم. وضو گرفتم تا به کلاس قرآن بروم. داخل حیاط بودم که محمد آمد و پرسید: «کجا می‌روی؟» گفتم: «کلاس قرآن.» گفتم: «تو چه می‌خواهی؟» گفت: «ساک علی» گفتم: «توی اتاق است، برو بردار.» و ناخودآگاه بدون اینکه اختیار از من باشد پرسیدم: «علی شهید شده؟» محمد رنگ عوض کرد و گفت: «کی گفته؟» خودم هم نمی‌دانم چرا این سؤال را پرسیدم، ولی مجدد گفتم: «آره؟ علی شهید شده؟» محمد رفت بالا و تا من برسم بدون این که بفهمم دوشاخه تلفن را کشید و گفت: «شما هم بیا.» گفتم: «چرا من بیایم؟» گفت: «تعدادی از دوستان می‌خواهند به اینجا بیایند.» گفتم: «پس علی شهید شده که دوستانت می‌آیند.» دستم را به سمت درب حیاط بردم. نگاه محمد روی در ماند و گویی دوست نداشت که من در را باز کنم. در حالی که در را باز می‌کردم نگاهم را از محمد برداشتم و به کوچه نگاه کردم. کوچه پر از جمعیت بود. جمعیت را که دیدم چشمانم سیاهی رفت و دیگر چیزی نفهمیدم.

این شهید مدافع حرم، به جای سردار سلیمانی ترور شد +عکس

*پیکر علی نه سر داشت نه چندان بدنی. به آرزویی که از نوجوانی دنبالش بود رسید. از پیکر مطهرش یک دست و پاره‌هایی از بدن بازگشت. همان دستی که همیشه یک دستبند به نام زیبای یا ام البنین (س) به آن می‌بست. آن را با کفن متبرکی که از کربلا آورده بود و سال‌ها در خانه جلوی چشممان بود، کفن کردند و یک مهر تربت در کفنش گذاشتند. پیکر علی به همراه شهیدان حسن غفاری و محمد حمیدی در شهرری تشییع و نماز آن‌ها با حضور خیل عظیم مردم روزه‌دار در حرم حضرت عبدالعظیم (ع) خوانده شد و بعد جمعیت به سمت بهشت زهرا (س) حرکت کردند.

*علی وصیت کرده بود که پیکرش در سوریه به خاک سپرده شود، اما برای برخی این سؤال پیش آمد که چه اتفاقی افتاد که برگشت. علی به همراه شهیدان حسن غفاری و محمد حمیدی پنجم ماه مبارک رمضان، ساعت ۱۱ صبح با زبان روزه آماده مأموریت شدند. علی آقا مرتباٌ به دوستانش می‌گفت: «من امروز به شهادت می‌رسم و شب بعدی درمیان شما نیستم.» آن روز دشمن برای ترور حاج قاسم سلیمانی کمین کرده بود. قرار بود که حاج قاسم ابتدا از آن معبر عبور کند، ولی به فاصله یک ساعت علی و شهید غفاری و حمیدی که در خودرو پر از مهمات و سلاح‌های انفجاری سوار بودند، زودتر از معبر مورد نظر عبور می‌کنند و مورد هدف موشک قرار می‌گیرند.

*بعد از یک ساعت که خود سردار با همراهانش به محل شهادت بچه‌ها می‌رسد، خیلی متأثر می‌شود و به گفته هم‌رزمان شهید خیلی گریه می‌کند. حاج قاسم دست علی آقا را از روی انگشترش شناسایی کرد و با وجود اصرار اطرافیان، خودش پیکر‌های ارباٌ ارباٌ شده را جمع کرد. به همین دلیل بخش زیادی از بدن علی همانند وصیتش همانجا در خاک سوریه باقی ماند. بعداٌ دوسه بار به خواب خانواده آمد و گفت: «قرار نبود این دست هم برگردد، ولی برای نشانه یک دستم برگشت.» بعداٌ که حاجی هم شهید و دستش از بدنش جدا شد، "روضه دست" دوباره برای ما زنده شد.
سایر اخبار
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
ارسال نظر
روایت تصویری
نگاه دوم
پیشنهاد سردبیر
پربازدیدها

بن گویر، وزیر امنیت ملی اسرائیل بر اثر سانحه رانندگی مجروح شد

قانون مالیات بر عایدی سرمایه تغییرات گسترده ای داشته و صرفا اصلاح ایرادات شورای نگهبان نبوده/ این قانون برای کسانی است که می‌خواهند قدرت خریدشان را حفظ کنند

ستاره استقلال مشاور املاک خانه شد!

کارت بانکی ۶ بانک حذف می‌شود

علائم جسمانی انواع اضطراب‌/ اضطراب اجتماعی چیست؟

الحوثی: رژیم صهیونیستی بیمارستان‌های غزه را به گور‌های دسته‌جمعی تبدیل کرده است

دستور جمع‌آوری یک مکمل تقویتی رشد مو از سطح بازار

موضع جدید عربستان در رابطه با جنگ اسرائیل و غزه

۲۴میلیارد دلار دولتی برای ۱۰۰وارد کننده عمده/ رانت ۴میلیارد دلاری مونتاژکاران خودرو چینی/ اختصاص ۷۰۰میلیون دلار به داریا همراه واردکننده تلفن همراه از چین/ بانک مرکزی تامین ارز را انجام داد، چرا قیمت ها ثابت نمی ماند؟ + لیست

پایان دوران مدارا با قاره سبز/ اروپاییان خواستار بازگشت یکطرفه و کامل ایران به توافق هسته‌ای هستند!

چرا فرانسه از فهرست ۱۰ اقتصاد برتر جهان حذف می‌شود؟

۹ محصول ایران خودرو ارزان شدند

محمدصادقی بازیگر فراری: تعریف جنسیتی مشخصی ندارم/ بدونِ هویتِ جنسی

آیا حاضرید آیفون را ارزان‌تر بخرید، ولی با بدنه پلاستیکی؟

بن گویر، وزیر امنیت ملی اسرائیل بر اثر سانحه رانندگی مجروح شد

زمانی برای تسویه حساب های قدیمی با اردن

مالکان استقلال و پرسپولیس مشخص شدند

چرایی افزایش تعرفه اینترنت و مهم ترین تعهد اپراتورهای ارتباطی

عربستان خواستار تصویب قطعنامه ای علیه اسرائیل در شورای امنیت شد

وقتی مزخرفات کارشناس اسرائیلی درباره ایران و ربع پهلوی تحلیلگر آمریکایی را به قهقهه و واکنش واداشت!

واکنش وزیر ارتباطات به محدودیت‌های جدید اینترنت

عاملان حمله تروریستی چابهار از افسران سرویس های آمریکایی و اسرائیلی ها جدا نیستند/ کشوری که تروریست‌ها از خاک آن حمله را آعاز کردند باید پاسخگو باشد

واکنش صدر اعظم آلمان بر پاسخ احتمالی رژیم صهیونیستی به ایران

دلیل علمی تغییر ناگهانی احساسمان به یک فرد در ابتدای رابطه؛ از جذابیت اولیه تا انزجار

راهکار تقویت ذهن کودکان؛ والدین چه نقشی دارند؟

هوش هیجانی چیست و چه اهمیتی دارد؟ مولفه ها، نشانه ها و تقویت EQ

موضع‌گیری درخصوص آیفون‌ ممنوعه و سکوت درباره موبایل مسافری

جا زدن پل‌های شناور به جای سامانه پدافندی/ احمق و احمق‌تر! / دروغ شاخدار به روایت تصویر

نقد و سیاست