غربگرایان زمانی ترور شخصیت شیخ‌فضل‌الله را آغاز کردند که گفت ایران پارلمان انگلیس نیست/ انگلیسی‌ها با تحریف واقعیت و جنگ روانی شیخ‌فضل‌الله و سایر علما را ترور شخصیتی کردند/ اعدام شیخ فضل‌الله پیروزی غربگرایان بر ایران بود

قاسم تبریزی پژوهشگر تاریخ در گفتگویی با روزپلاس به بیان نقش غربگرایان در دوران مشروطه و جنایت ها و خیانت های انگلیس در کشور به ویژه در اعدام شیخ فضل الله نوری را برشمرد . طبق اظهارات این پژوهشگر تاریخ ، باید سوابق غربگرایان در جامعه امروز روشن شود و  کرسی های استعمارشناسی در جامعه به وجود بیایدتا ماهیت، هویت، اهداف، عملکرد و تاریخ حرکت استعمار را بهتر بشناسیم و از آن عبرت ببریم.

تبریزی در نقش شیخ فضل الله در مشروطه گفت: انقلاب مشروطه با شعار عدالتخواهی و ایجاد قوانین و عزل مسیونز بلژیکی و نهایتا عزل علاالدوله شروع شد چون عمدتاً حرکات استبدادی حکومت به اوج خودش رسیده بود و ظلم و تعدی به خصوص توسط حکام شهرها و مراکز، زندگی را بر مردم تنگ کرده بود. در داخل کشور ما سه عالم بزرگ داشتیم که این حرکت را رهبری کردند از جمله آیت الله شیخ فضل الله نوری، آیت الله سید محمد طباطبایی و آیت الله سید عبدالله بهبهانی . به تبع این سه عالم  جامعه هم حرکت کرد. عالم اول در پایتخت، بعد از مرحوم آیت الله میرزا محمد حسن آشتیانی ، شیخ فضل الله نوری بود که در دوره ی مبارزه با نهضت تنباکو به عنوان عالم دوم در تهران علیه استعمار انگلیس مبارزه می کرد. به هر صورت این سه عالم به میدان آمدند و مبارزه را آغاز کردند . روند حرکت رو به رشد و گسترش بود ، در نجف نیز آیات اعزام آخوند خراسانی، میرزاعبدالله مازندرانی، میرزاخلیل تهرانی، سید محمد کاظم یزدی از حرکت مردم دفاع کردند. مسلماً یک حرکتی که در راس آن علمای بزرگ باشد خواسته و مطالباتش ،مطالبات اسلامی است خصوصاً جامعه ما تجربه موفق نهضت تنباکو را به رهبری مرحوم آیت الله میرزای شیرازی اندکی قبل از مشروطیت داشته است. لذا روند حرکت، موفق بود البته تا رسیدن به امضای مظفرالدین شاه که مشروطیت قانونیت پیدا کرد و مجلس شورای ملی تأسیس شد. 

تبریزی تاکید کرد: به محض  شروع مجلس بخش عمده پارلمان را جریان فراماسونری که قبلا در دوره ناصرالدین شاه با عنوان فراموش خانه  و بعد از آن در مجمع آدمیت حرکت کرده بود تشیکل داد. درواقع  جریانی به صورت یک تشکل هدایت شده از طرف انگلیس ها مجلس را در دست گرفتند و در تدوین قانون اساسی از قانون بلژیک، فرانسه و انگلستان الگو برداری کردند در واقع از روی آن یک قانون اساسی نوشتند .

این پژوهشگر تاریخ خاطرنشان کرد: شیخ فضل الله نوری در برابر این حرکت ایستاد و گفت که کشور ایران، پارلمان انگلیس نیست که ما قانون انگلیس یا بلژیک یا پاریس را بخواهیم در آن اجرا کنیم اینجا مملکت اسلامی است و قوانین نیز باید اسلامی باشد. آن جریان به اصطلاح غربگرا و فراماسونری شروع  به یک جنگ روانی یا به تعبیر امروز ترور شخصیت شیخ کردند که ما مشروطه می خواهیم اما شیخ فضل الله مستبد است و مخالفت می کند و اینجا آغاز مبارزه بود .

 تبریزی افزود:شیخ فضل الله در یک مجموعه بیانیه ها، اعلامیه هایی دارد تحت عنوان لوایح که این را در همان دوره مشروطه در  تحصن در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم چاپ می کردند و بعدها خانم همای رضوانی به صورت یک کتاب منتشر کرد . در این کتاب مطرح می کند که اختلافی بین ما و خواسته آیت الله آخوند خراسانی نیست. همان که او می گوید را ما هم می خواهیم درواقع آخوند هم اسلام را می خواهد و ما هم اسلام می خواهیم.

وی در ادامه گفت: اینکه شیخ فضل الله مطرح کرد مشروطه مشروعه؛ این موضوع در برابر مشروطیتی بود که تقی زاده ولی النصر و جریان فراماسونری، نصرالله تقوی و محمدعلی فروغی مطرح کرده بودند این گروه می گفتند که اینجا مسجد نیست که بخواهیم در  مسجد کار کنیم اینجا می خواهیم مملکت را اداره کنیم. شیخ فضل الله می گفت که قوانین باید مرتبط با قرآن و با شیوه و سنن اهل بیت باشد.  

تبریزی افزود: جو مجلس علیرغم اینکه چند تن از شخصیت های موجه اسلامی هم در آن بودند ،فراماسونری و غربگرا بود اما باز هم شیخ فضل الله مطرح می کند که اختلاف ما با لامذهب هاست نه با آخوند خراسانی و جریان علما، بلکه اینها باید مجلس را رها کنند .او می گفت که تا اینها در مجلس هستند من مخالف این حرکت این جریان هستم. در نهایت هم که در مجلس حاضر به اصلاح نشدند. 

این تاریخ‌شناس در ادامه گفت:غربگرایان برای اینکه یک رعب و وحشتی ایجاد کنند از یک طرف تلاش کردند که شخصیت شیخ فضل الله را ضایع کنند لذا در جامعه مطرح کردند که شیخ فضل الله طرفدار استبداد است و می گوید که مشروطه ،عدالت و قانون نباید باشد. درواقع  با این کلمات و  موضوعات که جزو مطالب اصلی جامعه بود شیخ را به عنوان مدافع استبداد معرفی کردند و متاسفانه بخشی از جامعه هم باور کرد که شیخ اینگونه است؛ از طرف دیگر تلاش کردند که شخصبت  علمای بزرگ چون آیت الله خمامی در گیلان، آیت الله میرزاعلی اکبر مجتهد اردبیلی، آیت الله میرزاحسن مجتهد تبریزی، ملا محمد آملی که به اصطلاح مدافع او بودند را خراب کنند .

وی خاطرنشان کرد: وقتی که شیخ را در در ملا عام اعدام کردند بخشی از جامعه احساس تحت عملیات روانی انگلیس و غربگرایان داخلی واقعا باور کرده بودند که او مستبد است. بعد از اعدام او عده ای از علما را منزوی کردند عده ای از علما را هم ترساندند و ما در برهه ی مشروطه تا بعد از جنگ جهانی اول توسط حزب دموکرات تقی زاده شاهد ترورهای علمای بزرگ هستیم. به هر صورت بعد از شیخ ،تازه سید محمد طباطبایی و سید عبدالله متوجه شدند که جریان ضد اسلامی و غربگرا چقدر قدرتمند است، آیت الله سید عبدالله بهبهانی در برابر این جریان در مجلس ایستاد و گفت من نمی گذارم چیزی بر خلاف اسلام در این ممکلت مطرح شود یک جروبحثی بین ایشان و تقی زاده صورت گرفت و نهایت به دستور تقی زاده  آیت الله سید عبدالله بهبهانی هم ترور شد. آخوند خراسانی نیز متوجه شد که در ایران موضوع خطرناکی صورت گرفته لذا بیانیه داد که تقی زاده فساد فکری و  سیاسی دارد و صلاحیت هیچگونه تصدی در مجلس را ندارد بلافاصله همان جریان به تقی زاده در مجلس مرخصی داد و به اروپا رفت ولی جریان فراماسونری همچنان کار خودش را کرد. آخوند خراسانی هم قصد داشت که به ایران بیاید و ببیند چه خبر است با تمام روحانیون و علما در نجف خداحافظی میکند که صبح علی الطلوع حرکت کنند اما ناگهان خبر فوت آخوند خراسانی پخش می شود . به همین دلیل هم برخی مطرح می کنند آخوند خراسانی را همان جریان فراماسونری مسوم کرده که بعد از آن رهبری مرجعیتش با آیت الله میرزاعبدالله مازندرانی است که به او نیز یک نامه دادند که اگر تو هم بخواهی در برابر این مسائل بایستی به سرنوشت دیگران مبتلا می شوی! لذا این تهدید و فشار جدید مانع از ادامه حرکت شد و در حقیقت مشروطیت از آن مسیر اصلی که هدف امثال آخوند خراسانی، میرزاعبدالله مازندرانی و شیخ فضل الله نوری بود خارج  و به صورت یک حرکت سکولاری و با مدیریت فراماسونرها راه اندازی شد.

تبریزی در خصوص اعدام شیخ فضل الله گفت: پشت پرده اعدام شیخ فضل الله  انگلستان است چون انگلستان به دنبال تغییر هویت و فرهنگ و تاریخ ایران بود. جریان مراکز شرق شناسی یا ایران شناسی انگلستان از سالهای دوران کریم خان زند خصوصاً اوایل قاجار شروع به حذف اسلام و فرهنگ اسلامی و گسترش فرهنگ غربی کرد با تأسیس مدارس، لژیونرهای مذهبی، جذب دولتمردان و رجال به تشکل های یا لوژ های فراماسونری پرداخت و این حرکت نوعی رویارویی مرجعیت و روحانیت را با جریان غربگرایی به وجود آورد؛ خوشبختانه 9 جلد کتاب استاد محمدحسن رجبی تحت عنوان بیانیه ها واعلامیه های علمای شیعه از زمان فتح العلی شاه تا مشروطه منتشر شده که بیانیه ها واعلامیه های علما در خطر سلطه اجنبی یا سلطه بیگانه و حرکت استعار انگلیس در آنجا متجلی است. 

این استاد تاریخ ادامه داد: البته اندکی  قبل سید جمال الدین اسدآبادی در دوران مشروطه خطر استعمار انگلیس را مطرح کرده بود و این حرکت استعماری ابعاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی به خودش پیدا کرد که انگلستان در حقیقت  بر ارکان دولت و مطبوعات و نشریات و جریان روشنفکری مسلط شد. اعدام شیخ فضل الله نوری به تعبیر شادوران جلال آل احمد پرچم استیلا و پیروزی غرب در این مملکت بود که بعد از 200 سال کشمکش بر بام این مملکت به احتراز در آمد در حقیقت اعدام شیخ پیروزی انگلستان و جریان غربگرا بر ایران بود.

 تبریزی ادامه داد: این جریان غربگرا یکی دو تا نبود بلکه ما جریان های فراماسونری ، غربگرا ، غرب زده ، غرب پذیر ، غرب خواه و  غرب مزدور را داریم! مزدوران که در مملکت سلطه پیدا کردند و  باید گفت که این نوعی پیروزی آنها بود که توانستند از طریق مطبوعات یک مقدار افکار جامعه را ضعیف و منحرف کنند و مدیریت فکری و سیاسی را به دست بگیرند .

هدف از  اعدام شیخ؛ منزوی کردن روحانیت ، ترور شخصیت شخصیت های برجسته آن دوران ، دور کردن مردم از جریان اسلامی و جایگزین کردن غربگرایی، غرب زدگی و غرب پذیری بود و روند تغییر هویت اسلامی به هویت باستان گرایی یا تجددخواهی بود.